معرفی کتاب جالی پستچی و ماجرای نامه ها
صبح یک روز تابستانی، جالی پستچی با دوچرخه اش از تپه های دور پایین آمد و رفت و رفت تا به خانهی خرس ها رسید؛ آن ها نامه ای از گلدی لاکس داشتند. دختری که بدون اجازه وارد کلبهی آن ها شده، موقع نشستن روی صندلی آن را شکسته بود و بعد از خوردن حلیمِ خرس کوچولو، توی تختش خوابیده بود! گلدی لاکس در این نامه از خانوادهی خرس ها عذرخواهی کرده و گفته بود که پدرش صندلی شان را تعمیر خواهد کرد؛ و بعد آن ها را به مهمانی تولدش دعوت کرده بود!
برشی از متن کتاب
وقتی نامهی خرس ها را به آن ها داد، خانم خرسه از پستچی دعوت کرد تا بیاید تو و یک فنجان چای بنوشد. بعد همان طور که جالی پستچی چایش را می نوشید، خرس ها با هم نامه شان را خواندند. (البته به جز بچه خرس) وقتی خرس ها نامه را خواندند، پستچی از آن ها خداحافظی کرد و دوباره راه افتاد. رفت و رفت و رفت تا رسید به خانه ای که از نان زنجبیلی درست شده بود.
(کتاب های زعفرانی) نویسنده: الن البرگ تصویرگر: جانت البرگ مترجم: شیدا رنجبر انتشارات: زعفران
نظرات کاربران درباره کتاب جالی پستچی و ماجرای نامه ها
دیدگاه کاربران