معرفی کتاب کورش فرزند ماندانا
کتاب کورش فرزند ماندانا یکی از کتابهای مجموعهی «افسانههایی از ایران باستان» است که توسط انتشارات پیک ادبیات به چاپ رسیده است. این کتاب به زندگی کوروش بزرگ، بنیانگذار سلسلهی هخامنشی، میپردازد و داستان تولد، کودکی و جوانی او را روایت میکند.
این کتاب برای گروه سنی نوجوان و جوان مناسب است و میتواند آنها را با تاریخ و فرهنگ ایران باستان آشنا کند. نویسندهی کتاب تلاش کرده است تا با زبانی ساده و روان، داستان زندگی کوروش را برای مخاطبان جذاب و قابل فهم کند.
در این کتاب میخوانیم که چگونه کوروش در خانوادهای سلطنتی به دنیا آمد و چگونه در کودکی و جوانی با چالشهای مختلفی روبرو شد. همچنین با خصوصیات شخصیتی و اخلاقی کوروش آشنا میشویم که او را به یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ تبدیل کرد.
برشی از متن کتاب کورش فرزند ماندانا
قیل و قال کودکان پیرامون کاخ هگمتانه را فرا گرفته بود. کودکان اشراف زاده فرزند ده ساله ی چوپان کاخ را به پادشاهی برگزیده بودند؛ کودکی خوش اندام و خوش سیما. پسر چوپان با چوبی بلند گرداگرد میدان بازی را خط کشید و گفت: "اینجا سرزمین ماد است و من پادشاهم. به شما سربازانم فرمان می دهم به کاخ یورش ببرید و آنجا را به چنگ بیاورید." یکی از کودکان که از گفته ی او سخت رنجیده بود گفت "من پسر رییس تشریفات کاخم و تو پسر چوپان کاخ. من از تو پیروی نمی کنم!"
پسر چوپان به دیگر هم بازی های خود فرمان داد او را سخت گوشمالی بدهند. کودک زاری کنان پیش پدرش رفت و داستان را برایش تعریف کرد. پدر خشمگین شد، به نزد "آژی دهاک"، پادشاه ماد رفت و گفت: "ببین پسر چوپان کاخ تو چه بلایی سر پسرم آورده!" آزی دهاک خنده کنان فرمان داد پسر چوپان را همراه پدرش به کاخ بیاورند. سپس از کودک پرسید: "داستان از چه قرار بوده؟" پسر چوپان پاسخ داد: "هنگام بازی من به پادشاهی برگزیده شدم. وظیفه ی شاهان فرمانروایی است و وظیفه ی اطرافیان ، پیروی از او. اگر یکی از همراهانتان از فرمانتان سرپیچی کند، چه می کنید؟" پادشاه پاسخ داد: "بی درنگ او را می کشم." کودک لبخند زد و گفت: "می بینید؟ من او را نکشتم، فقط گوشمالی اش دادم!" پادشاه که از پاسخ هوشمندانه ی کودک شگفت زده شده بود، پرسید: "نامت چیست؟" کودک پاسخ داد: "کورش."
پادشاه به اندام بلند بالا و نگاه جسورانه ی کورش خیره شد و اندیشید: "چقدر رفتار این کودک به کردار شاهان و بزرگان نزدیک است! اگر فرمان کشتن فرزند دخترم ماندانا ا نداده بودم و او اکنون زنده بود، بی شک قد و قامت این کودک را داشت... نکند این همان..." به یاد شبی افتاد که آن خواب وحشتناک را دیده بود. آن شب پرستار کاخ هگمتانه در سکوت و درخشش ستارگان فرو رفته بود که فریاد آژی دهاک در تالار کاخ پیچید: :خواب گزاران را خبر کنید!" خواب گزاران شتاب زده خود را به کاخ رساندند. پادشاه با چهره ای آشفته بر تخت نشسته بود و می لرزید. - خواب دیدم درختی بزرگ در شکم دخترم ماندانا سبز شده و شاخ و برگش تمام سرزمین ماد را فرا گرفته است.
خرید کتاب کورش فرزند ماندانا
کتاب کورش فرزند ماندانا از مجموعهی افسانه هایی از ایران باستان نوشتهی جمال اکرمی، با تصویرگری علی خدایی توسط انتشارات پیک ادبیات به چاپ رسیده است. برای خرید این کتاب به فروشگاه اینترنتی کتابانه مراجعه نمایید.
- نویسنده: جمال اکرمی
- تصویرگر: علی خدایی
- انتشارات: پیک ادبیات
نظرات کاربران درباره کتاب کورش فرزند ماندانا
دیدگاه کاربران