معرفی کتاب آشنایی با اینشتین
آلبرت انیشتین در آلمان به دنیا آمد. او کودکی بسیار آرام و گوشه گیر بود و خیلی دیر زبان باز کرد. والدین آلبرت فکر می کردند که او کند ذهن است؛ تا این که در چهار سالگی دچار بیماری سختی شد و پدر برای سرگرم کردنش یک قطب نما به او هدیه داد. نحوه ی کارکردن قطب نما برای آلبرت بسیار جالب و قابل تامل بود و همین امر سبب علاقه مندی او به کشف مسائل علمی شد.
انیشتین در دوره ی ابتدایی قادر به حل مسائل پیچیده ی ریاضی بود، به همین خاطر محیط مدرسه و آموزش های ساده ای که در آن به دانش آموزان داده می شد برای او که پسری باهوش بود بسیار کسالت آور به نظر می رسید. اما دانشگاه بر خلاف مدرسه امکان تحقیقات مختلف و نظریه پردازی های فراوان را برایش فراهم می کرد؛ او در همان ایام نظریه نسبیت را ارائه داد و موفق به کسب جایزه ی نوبل شد. کتاب فوق علاوه بر بررسی زندگی خانوادگی انیشتین، اطلاعاتی درباره ی اکتشافات و سختی هایی که وی در راه رسیدن به آرمان هایش متحمل شد را ارائه کرده است.
مجموعهی مشاهیر علم، به زندگی، سرگذشت، آثار و اختراعات مهم برخی از مشاهیر علمی بزرگ ایران و جهان از جمله ابوریحان بیرونی، ابن سینا، ادیسون، انیشتین، پاستور، پروفسور حسابی، فیثاغورث و بسیاری دیگر از دانشمندان سرشناس دنیای علم پرداخته و فراز و فرودهای زندگی آنان را برای کودکان و نوجوانان شرح می دهد تا آن ها را سرلوحهی زندگی خویش قرار داده و تجربیاتشان را در رسیدن به اهداف مهم خود به کار بگیرند.
برشی از متن کتاب آشنایی با اینشتین
انیشتین دلش نمی خواست به مدرسه برود. یکی از دوستان پدر انیشتین مدرسه ی کوچکی را در آرائو به آن ها معرفی کرد. آن مدرسه شرایط نسبتا آزادی داشت. آلبرت در آن جا راحت بود و با مدیر مدرسه، یوست وینتلر زندگی می کرد. انیشتین در اوایل پاییز 1896 م دیپلم گرفت. او در دروس تاریخ، هندسه، هندسه ی تحلیلی و فیزیک نمره ی کامل، در زبان های آلمانی و ایتالیایی و دروس شیمی و تاریخ طبیعی 80 درصد از نمره و در جغرافی، هنر و رسم فنی 60 درصد از نمره را آورد. انیشتین در 29 اکتبر 1896 م به زوریخ رفت تا زندگی تازه ای را آغاز کند.
زندگی دانشجویی دلخواه انیشتین بود. سر هر کلاسی که دوست داشت می رفت و وقت های آزادش را پر می کرد. هر چه دوست داشت می خواند. هر چه کی خواست می پوشید و زمان زیادی در رستوران ها می گذراند و با دوستانش درباره ی معنای زندگی یا آخرین اخبار فیزیک بحث می کرد. هرمان مینکوفسکی، یکی از معروف ترین معلمان انیشتین، او را سگس تنبل می دانست که از ریاضی خسته نمی شد. البته انیشتین توجه دیگران به نسبیت خاص را مدیون اوست. در آن سال تنها پنج دانشجو در رشته ی علوم ثبت نام کرده بودند.
یکی از آنان دختری به نام میلوا ماریچ بود. پس از مدتی آن ها تصمیم گرفتند که با هم ازدواج کنند. مادر آلبرت مخاف ازدواج آن ها بود. از نظر او انیشتین برای آغاز زندگی مشترک آمادگی نداشت. امتحانات نهایی دانشگاه فنی زوریخ در پیش بود و بالاخره انیشتین متوجه شد که باید تمام درس ها را بخواند. او جزوه های دوستش مارسل را قرض گرفت و آن ها به سرعت مرور کرد. در بین چهار دانشجویی که در 28 ژوییه 1900 م فارغ التحصیل شدند، انیشتین کمترین نمره را آورد. فقط میلوا نمره ی کمتر از او گرفت و قبول نشد.
(معرفی شده در کتابنامه رشد آموزش و پرورش) نویسندگان: جان و مری گریبین مترجم: مسعود سلطانی انتشارات: ذکر
نظرات کاربران درباره کتاب آشنایی با اینشتین
دیدگاه کاربران