محصولات مرتبط
کتاب کاری بکنید! از مجموعه ی موش های پیشاهنگ به قلم و تصویرگری سارا دیلارد با ترجمه ی ساره ارض پیما از سوی انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.
خانم پاپی معلم موش های پیشاهنگ فعالیتی جدید با عنوان "باید کاری بکنید" را برای دانش آموزانش در نظر گرفته است. او برای موش ها توضیح می دهد که هر کسی بتواند کاری متفاوت و تاثیرگذار انجام دهد نشان مربوط به این پروژه را دریافت خواهد کرد. از نظر خانم پاپی لازم نیست که آن ها حتما کار خارق العاده ای کنند؛ موش ها می توانند باغچه ای با گل های زیبا درست کنند، شرایط شاد بودن فردی را در یک روز فراهم کنند یا به شخصی که نیازمند است کمک کنند و ... اما موش های پیشاهنگ دلشان می خواهد که کاری تاثیرگذار و به یادماندنی انجام دهند. بعضی از بچه های کلاس پیشنهادهای مختلفی از درست کردن سبدهای گل برای مردم تا دادن هدیه ای خاص به دیگران را پیشنهاد می دهند اما هیچ کدام از این پیشنهادها نمی تواند نظر بچه های گروه را جلب کند تا این که تیگرلیلی فکری محشر به ذهنش می رسد ...
موش های پیشاهنگ قصه ی رفاقت است و مهارت زندگی در اجتماع، جایی غیر از چهار دیواری خانه. موش کوچولوهایی به نام "ویولت"، "تیگرلیلی" و "پتونیا" شخصیت اصلی داستان های موش های پیشاهنگ هستند. آن ها وارد مدرسه ابتدایی "چمنزار" می شوند و چیزهای زیادی یاد می گیرند؛ از دوستی و روابط اجتماعی تا کسب نشان مهارت های مختلف و در هر جلد از کتاب های این مجموعه، بچه ها با موش ها همراه شده و در پایان داستان مهارتی را می آموزند: یاد می گیرند که چطور در باغچه سبزیجات بکارند، چطور رابطه ی دوستی را با شخصی شروع کنند و آن را حفظ کرده و ادامه دهند، از وسایل دورریز کاردستی بسازند، چگونه برای رفتن به یک مسافرت آماده شوند و ...
فهرست
فصل اول: کاری بکنید! فصل دوم: دردسر سطل زباله فصل سوم: چه کاری بکنیم؟ فصل چهارم: یک فکر محشر! فصل پنجم: سبدها! فصل ششم: مسئله ی سنجاب فصل هفتم: گربه به کمک نیاز دارد فصل هشتم: نقشه فصل نهم: یک کار بزرگ فصل دهم: دیر شده است! موخره جشن اهدای نشان
برشی از متن کتاب
تیکرلیلی گفت: «حق با ویولت است. باید راهی پیدا کنیم که زباله ها را داخل سطل زباله بیندازیم.» هیاکینت پیشنهاد کرد: «می توانیم زباله ها را پرت کنیم توی سطل زباله.» حتی خود هیاکینت هم زیاد به حرفی که می زد اعتقاد نداشت: «اما هیچ کدام ما این قدر قوی نیستیم. بی فایده است.» پتونیا گفت: «اگر بتوانیم از کنار سطل زباله بالا برویم، می توانیم زباله ها را یکی یکی ببریم بالا.» سعی کرد بپرد بالای سطل زباله ها، اما شیبش خیلی تند بود و برای بالا رفتن بیش از اندازه صاف بود. سریع سر خورد تا روی زمین. تیگرلیلی گفت: «اگر کمی طناب داشتیم، می توانستیم نردبانی درست کنیم و زباله ها را ببریم بالا.» چند تا کیسه ی خوار و بار فروشی برداشت و شروع کرد به تاباندنشان. وقتی سه تا کیسه را به شکل رشته تاباند، سعی کرد رشته ها را به هم ببافد تا یک طناب درست شود. ویولت یاد روش بافتن دسته های سبدهای سبزی جمع کنی افتاد ... داد زد: «صبر کن! من فکر بهتری دارم!» پیشاهنگ ها دست کشیدند و به او زل زدند. ویولت آب دهانش را قورت داد و دماغش را خاراند. هیاکینت گفت: «خب؟» ویولت جیرجیر کرد: «می توانیم سبد ببافیم.» تیگرلیلی دست هایش را روی سرش گذاشت و نالید: «چرا گیر دادی به سبد؟» جونباک گفت: «راستش، شاید به کارمان بیاید. یک سبد کوچک به دردبخور است. در واقع می توانیم با کمک زباله سبد درست کنیم. زباله ها را مثل طناب تیگرلیلی به هم تاب می دهیم. فکر کنید سبدی داریم که از زباله درست شده و زباله ها را توی خودش نگه داشته است. در آن واحد هم مسئله ی زباله ها را حل کردیم و هم بازیافت کردیم. یکی کار ارزشمند مثل کارهای توی ماهنامه ی موش پیشاهنگ!» کریکت موافق بود: «اگر این یک کار نباشد، پس به چی می گویند کار؟» ویولت لبخندی از روی رضایت زد.
نویسنده و تصویرگر: سارا دیلارد مترجم: ساره ارض پیما انتشارات: شهر قلم
نظرات کاربران درباره کتاب موش های پیشاهنگ (کاری بکنید!)
دیدگاه کاربران