دربارهی کتاب مده آ اثر اوریپید
"مده آ "کتابی در حوزهی نمایشنامه میباشد که با پرداختن به دو اسطورهی یونانی، حکایتی جذاب را شرح میدهد. "مده آ"، شخصیت اصلی داستانی، فرزند پادشاه سرزمین "کولخیس" و زنی جادوگر و زیرک است که در کنار همسرش، "جیسون" و دو پسرش روزگار میگذراند. وی در پی یک عشقی بزرگ، دل در گروی این مرد سپرده و بر خلاف میل خانوادهاش و با ترک آنها، به عقد جیسون درمیآید.
در طی زندگی مشترک، مده آ با استفاده از قدرت های جادویی خویش، همسرش را از گزند "اژدها، نگهبان پشم زرین" حفظ نموده و او را در به دست آوردن پشم مذکور یاری می رساند. اما پس از مدتی، جیسون زن و پسرانش را ترک کرده و با دختر "کرئون"، پادشاه "کورینت" پیمان زناشویی می بندد. در پی این ازدواج، مده آ به شدت افسرده شده و ضربه ی روحی بزرگی می خورد. وی همواره به دنبال راهی می باشد تا انتقام خود را از جیسون و تازه عروسش گرفته و به آرامش دست یابد.
بنابراین نقشه های شومی را در سر طراحی کرده، دست به اقداماتی باور نکردنی، غیر اخلاقی و ظالمانه ای زده و از این طریق خشم و عقده های درونی اش را آرام می کند.
بخشی از کتاب مده آ
(دایه به درون می آید)
دایه: کاش کشتی آرگو هیچ گاه از میان آن صخره های ناسازگار خاکستر گون، راهی سرزمین کولخیسی ها نشده بود! کاش آن درختان کاج را هرگز در تنگ دره های پلیون نمی بریدند تا پاروب هایی شوند در دستان پهلوانانی که ره سپار شدند تا آن پشم زرین را برای پلیاس بازآورند! آن گاه بانویم مده آ به دژهای یولکوس، بادبان بر نمی کشید و به جیسون دل نمی باخت و از دختران پلیاس نمی خواست پدرشان را هلاک کنند، و با همسر و فرزندانش اکنون در این جا در دل شهروندانی که به سرزمین شان آمده بود جا کرد و در تمام کارها یار غار جیسون بود و همین سبب می شود که زنی به آرامش رسد و از ناسازگاری با شویش دوری جوید. اما اکنون چیزی جز کینه در میان نیست و دل دادگی آن دو بر باد رفته است.
جیسون با فرزندان خویش و بانوی من پیمان شکسته است تا در کنار عروسی شاهوار، دختر کرئون که بر این سرزمین فرمان می راند، بخسبد. و مده آ، مده آی نگون بخت، نومید، پیمان هایی که این مرد بسته به یاد می آورد و به عهدهایی که بدان دل بسته بود چنگ می زند، و از آسمان می خواهد که گواه باشد بر این تاوان دل خراشی که از جیسون بدو می رسد. این زمان از آن روز که به سست عهدی همسرش پی برد، بر شکم خوابیده، خوراکی به دهان نمی برد و مویه ی بی درنگ، تمام پیکرش را که اندوه است پژمرده ساخته.
او نه چشم برآورده و نه حتی از خاک روی برتافته است. به سرزنش های یارانش گوش فرا نمی دهد گویی صخره ای ست یا موجی بر دریا. تنها گاه گاهی گردن سپیدش را می گراند و با خود از پدر گرامی خویش سخن می گوید و از سرزمینش و از خانه ای که با آن پیمان شکست تا با شویش بیدن جا بیاید، همان شویی که اکنون او را خوار می دارد. اکنون این زن به تجربیت تلخ می داند دوری از سرزمین پدری چه اندازه مایه ی اندوه است.
او از کودکان خویش بیزار است و از دیدار آن ها دل شاد نمی شود. از این نگرانم که مبادا اندیشه ای هولناک و نو در سر بپرورد. زیرا اندیشه هایش مهلک اند و ان گاه که به او زخم زنند از آن آسان نمی گذرد. من او را می شناسم و او در دلم ترس می اندازد که مبادا پنهانی راهی به کاخ باز کند و همان جا که بستر آن مرد گسترده است و تیغی تیز در مایه ی مردی او فرو کند یا حتی شاه و داماد هر دو را هلاک کند و تیره روزی بزرگ تری به بار آورد. این زن حیله گر است. به شمایان بگویم که هر که با او در افتد آسان کامیاب نگردد.
اکونو کودکان از راه می رسند، وقت بازی آن ها به سر آمده. آن ها کم تر به دردهای مادرشان می اندیشند. کودکان گرد افکار اندوهبار نمی گردند.
(استاد با پسران به درون می آید.)
استاد: اسباب دیرین خانگی که از آن بانوی منی، چرا این گونه...
کتاب مده آ اثر اوریپید با ترجمهی غلامرضا شهبازی توسط نشر بیدگل به چاپ رسیده است.
- نویسنده: اوریپید
- مترجم: غلامرضا شهبازی
- انتشارات: بیدگل
نظرات کاربران درباره کتاب مده آ | اوریپید
دیدگاه کاربران