کتاب توماس آلوا ادیسون چه کسی بود؟

کتاب توماس آلوا ادیسون چه کسی بود؟ نوشته ی مارگارت فریس و ترجمه ی نیکو زرافشان توسط انتشارات فاطمی به چاپ رسیده است.

"توماس آلوا ادیسون"، مهندس، مخترع، دانشمند و کار آفرین اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهم ترین و معروف ترین آنها لامپ رشته ای است. هنگامی که او در دوره ی ابتدایی درس می خواند، مدیر مدرسه وی اعتقاد داشت که ادیسون شاگرد کودنی می باشد و عذر وی را از مدرسه خواست. او در طول حیات علمی خویش توانست 2500 اختراع را در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند. واقعیت این است که بیش تر اختراعات وی تکمیل شده ی کارهای دانشمندان پیشین بودند. در سال 1869 ادیسون که اداره ی راه آهن را ترک کرده بود، به عنوان سرپرست فنی به استخدام یک موسسه ی صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون بر خلاف انواع رایج روز که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می کرد. او حق امتیازش را در مقابل 4000 دلار به مدیر صراف خانه واگذار کرد و با پول آن در نیوآرک، نیو جرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. با مطالعه مطالب آمده در این کتاب کودکان و نوجوانان با زندگی نامه، اختراعات، مشکلات، پشتکار، تلاش و... این دانشمند بزرگ آشنا می شوند.  توماس آلوا ادیسون چه کسی بود؟ جلد دیگری از مجموعه ی چه کسی بود؟ می باشد که در چند جلد از جمله مارک تواین، آلبرت اینشتین، هلن کلر، ولفگانگ موتسارت، ویلیام شکسپیر، مارکو پلو و... تهیه و به چاپ رسیده است. این مجموعه با نگاهی داستان گونه، بیانی شیرین و اطلاعاتی دقیق تمام ویژگی های یک زندگی نامه ی خوب را دارد. تصاویر ساده و دلنشین آن نیز از دیگر جذابیت هایش می باشد.

 

فهرست

• توماس آلوا ادیسون چه کسی بود؟
• همیشه کنجکاو
• مخترع جوان
• تام و پسرانش
• کارخانه ی اختراع های ادیسون
• چراغ را روشن کنیم
• ساخت تصویرهای متحرک
• همیشه اختراع
• زندگی ادیسون در یک نگاه

برشی از متن کتاب

توماس آلوا ادیسون، درر 11 فوریه سال 1847، در شبی سرد و برفی در میلانِ اوهایو به دنیا آمد. پدر و مادرش نانسی و ساموئل، نام او را توماس آلوا گذاشتند. توماس نام عموی بزرگش بود و آلوا نام کاپیتان آلوا برادلی، یکی از دوستان خوب پدرش؛ اما توی خانواده ی ادیسون هیچ کس او را تام یا تامی صدا نمی کرد. همه به او آل می گفتند. آل کوچک دوست داشت، همه چیز را درباره ی دنیای دور و برش بداند و برای کشف دنیای پر رمز و راز؛ مثل یک دانشمند آزمایش می کرد. او حتی سوال هم نمی کرد؛ او دوست داشت پاسخ سوال ها را خودش پیدا کند. یک بار او کندوی زنبورهای عسل را شکست تا ببیند توی آن چیست! روزی دیگر، او دید پرنده ها کرم می خورند و پرواز می کنند. مخلوطی از آب و چند کرم درست کرد. آن را به دختر همسایه داد تا ببیند آیا او هم با خوردن کرم ها پرواز می کند؛ اما این معجون؛ فقط دخترک را مریض کرد؛  آل هم چند ضربه ی چوب درخت غان نوش جان کرد. هیچ چیز جلوی او را نمی گرفت؛ نه زنبورها، نه ضربه های چوب و نه افتادن در مخزن حبوبات. او روی لبه ی مخزن راه می رفت که توی آن افتاد. خوش بختانه پیش از آنکه زیر گندم ها مدفون شود، یکی پاهایش را گرفت و او را بیرون کشید. پدر آل، آسیابی کوچک برای خرد کردن حبوبات و چوب در میلان داشت. قایق هایی مثل قایق کاپیتان آلوا برادلی، اَلوارها را از کانادا از راه دریاچه ی اِری و رودخانه ی هورن می آوردند. از آبراهه های میلانمی گذشتند و آن جا، الوارها در آسیاب هایی مثل آسیاب آقای ادیسونبه کُنده و تخته تبدیل می شدند. در آن روزها هنوز کامیون و ماشین اختراع  نشده بود. قطارها به میلان نیامده بودند؛ اما یک روز خط آهن ساخته شد. قطارها وارد شهر شدند و آبراهه ها ارزش خود را از دست دادند. قطارها سریع تر حرکت می کردند و برای حمل کالا در سراسر کشور راحت تر بودند. برای همین وقتی آل هفت سالش بود، با خانواده ی خود به خانه ی تازه ای در بندر هورنِ میشیگان، در صد مایلی شمال میلان، نقل مکان کردند. آنها در خانه ی بزرگی در کنار رودخانه ی سنت کلیر ساکن شدند. پدر آل برای این که خرج زندگی شان را به دست آورد، کارهای زیادی می کرد. تجارت می کرد. یک مغازه ی بقالی داشت. باغچه ی سبزیجات داشت. کشاورزی را هم امتحان کرد؛ حتی برجی به بلندی صد فوت با چشم اندازی زیبا کنار رودخانه درست کرد...        

• نویسنده: مارگارت فریس
• مترجم: نیکو زرفشان
• انتشارات: فاطمی