loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب انجیرهای سرخ مزار | محمدحسین محمدی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب انجیرهای سرخ مزار

محمد حسین محمدی نویسنده ی افغان در میان ایرانیان محبوبیت خاصی دارد. شاید نوشتن ترکیبی او به فارسی دری و روایت های زیبای او، شاید هم قرابتی که با نویسندگان ایرانی دارد و شاید هم سبک خاصی که اتخاذ کرده موجب محبوبیت او شده است. در مجموع ما محمد حسین محمدی را دوست داریم. کتاب انجیرهای سرخ مزار هم شامل چهارده داستان کوتاه است که همگی درباره ی جنگ افغانستان هستند. شاید داستان مردگان و دشت لیلی بهترین داستان های این کتاب باشند. روایت های محمد حسین محمدی از جنگ داخلی افغانستان و ویرانی ها و فشاری که مردم متحمل شده اند به شدت تاثیرگذارند. اثر جنگ بر نابودی زندگی ها و جان هایی که می گیرد شاید برای بسیاری از ایرانیانی که هشت سال جنگ تحمیلی را تحمل کرده اند قابل درک باشد. نوع نگاه محمد حسین محمدی به افرادی که تفنگ به دست گرفته اند و ناچار شده اند تا کمر به قتل همنوعانشان ببندند روایتی دردناک و ترسناک است. انسان لحظه ای به خودش نگاه می کند، می بیند اسلحه ای بر دوشش است و لباسش غرق خون. جنگ پیر و جوان نمی شناسد. به کودک رحم نمی کند. روایت های دهشتناک محمد حسین محمدی از جنگ و مردن انسان ها، ما را به این فکر فرو می برد که چه بلایی سر انسان ها آمده؟ چرا ما باید خودمان را نابود کنیم؟ همنوعانمان را؟ ما با خودمان چه کردیم؟

نویسنده


محمد حسین محمدی در سال 1354 در مزار شریف به دنیا آمده است. محمدی در سال 1361 به ایران مهاجرت کرد و دوباره به مزارشریف رفت اما بخاطر حملات طالبان دوباره ناچار به مهاجرت به ایران شد. این نویسنده ی افغان تاکنون جوایز متعددی را از آن خود کرده است. از جمله آثار وی عبارت اند از: ناشاد، انجیرهای سرخ مزار و تو هیچ گپ مزن.

 

برشی از متن کتاب انجیرهای سرخ مزار


کاکابیتل نشسته بود روی اولین زینه پایه از سه زینه پایه ای که به برنده می رفت و از آن جا به اتاق ها. کاکابیتل نشسته بود روی اولین زینه و عصایش را بین پای هایش مانده بود و سرش را به آن تکیه داده بود و خیره بود به دروازه ی چوبی حویلی که کی باز می شود. از چاشت نشسته بود روی اولین زینه و چشم های کم سویش را حتی یک بار هم نسبته بود که مبادا دروازه ی حویلی باز شود و چشم های او بسته باشد و نبیندش. می ترسید همه ی چیزهایی که منتظرش هست، در همان هنگامی که دروازه باز می شود و غیژ صدا می کند، اتفاق بیفتد و چشم های او بسته باشد. نشسته بود روی اولین زینه، درست رو به روی دروازه ی حویلی و منتظر بود صدای گلوله ای بشنود. اطمینان داشت صدای گلوله را که دیگر می شنود. هرچند صدای انفلاق همیشه در گوشش زنگ می زد. می دانست که عبدل آمده این جا بمیرد. همه ی ما می دانستیم. همه منتظر بودیم گلوله ای شلیک شود، پارس سگ ها قطع شود و بعد عبدل بیتل پیچیده در قدیفه اش، اول روی پای هایش خم شود و همان طور زانوهایش روی زمین قرار بگیرد و بعد با صورت روی زمین بیفتد. تا در این سرمای سگ کش دوباره صدای پارس سگ ها همه جا را پر کند. کاکا هنوز روی اولین زینه از سه زینه پایه در تاریکی نشسته بود و تاریکی او را در خود فرو برده بود. کاکا تاریکی را حس نمی کرد. آن جا نشسته بود و خیره به تاریکی که کی دروازه ی چوبی حویلی غیژ صدا می کند و باز می شود، که کی صدای گلوله را می شنود، که... دیده بود یکی از ماها گوشه ی پرده ی کلکین دو منزله ای را کنار زده نگاهش می کنیم.

خرید کتاب انجیرهای سرخ مزار

 کتاب انجیرهای سرخ مزار نوشته‌ی محمدحسین محمدی از نشر چشمه را می‌توانید از سایت کتابانه خریداری نمایید.



نویسنده: محمدحسین محمدی انتشارات: چشمه  

 


مشخصات

  • نویسنده محمدحسین محمدی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 6
  • سال انتشار 1403
  • تعداد صفحه 132
  • انتشارات چشمه
  • شابک : 9789643621995

درباره محمدحسین محمدی نویسنده کتاب کتاب انجیرهای سرخ مزار | محمدحسین محمدی


نظرات کاربران درباره کتاب انجیرهای سرخ مزار | محمدحسین محمدی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب انجیرهای سرخ مزار | محمدحسین محمدی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل