loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دنیای بی کران، سلام! - پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
69,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دنیای بی کران، سلام! نوشته ی ارین انترادا کلی و ترجمه ی آناهیتا حضرتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

کتاب فوق قصه ی پسر نوجوانی به نام ویرجیل را روایت می کند؛ ویرجیل پسری خجالتی و کم رو است و به همین دلیل همه از جمله خانواده اش، او را لاک پشت صدا می زنند. او بر خلاف پدر و برادرهایش که عاشق ورزش و فوتبال هستند، هیچ علاقه ای به رشته های ورزشی ندارد و بیشتر وقتش را تنها و یا با خوکچهی هندی اش گالیور می گذراند. از آنجا که او به خاطر خجالتی بودنش در کارهای جمعی مدرسه هم به سختی شرکت می کند، با صلاحدید اولیاء مدرسه در کلاس های تقویت مهارت های اجتماعی شرکت می کند و در آنجا توجهش به یکی از هم کلاسی هایش که دختری ناشنواست،جلب می شود و دلش می خواهد با او دوست شود اما خجالت و کم رویی همیشگی اش مانع این کار می شود. او برای پیدا کردن راهی برای دوستی با آن دختر که والنسیا نام دارد،  به یک پیشگو مراجعه می کند. پیشگو به ویرجیل می گوید که او باید به جنگل برود و پنج سنگ مختلف با نشانه های خاص پیدا کند و برایش ببرد تا او بتواند یک طلسم دوستی برایش بسازد. ویرجیل خوشحال از اینکه راهی برای رسیدن به آرزویش پیدا کرده، راهی جنگل می شود اما در آنجا دچار حادثه ای شده و در گودالی عمیق گیر می کند. از طرفی والنسیا هم که هر شب کابوس هایی تکراری می بیند، به طور اتفاقی به همان پیشگو مراجعه می کند تا تعبیر خواب هایش را از او بپرسد. پیشگو که از قبل با ویرجیل آشنا بوده، با دیر کردن او و بی پاسخ ماندن تماس هایش، نگران شده و تصمیم می گیرد برای پیدا کردن او به جنگل برود؛ در این بین والنسیا هم درگیر ماجرا شده و برای کمک به او راهی جنگل می شود.

 


برشی از متن کتاب


تا الان هیچ وقت به خانه ی یک پیشگو نرفته ام، اما به نظرم انتظار دیگری داشتم؛ چیزی مثل یک علامت درخشان که روی آن نوشته باشد، کف بینی یا طالع بینی. در عوض آدرسی که داشتم، من را به یک خانه ی معمولی رساند. نمی دانم باید چه برداشتی از این مسئله داشته باشم؛ یک نشانه ی خوب است یا یک نشانه ی بد؟ این معنی را می دهد که کائوری یک دیوانه است یا نه؟ فقط یک راه برای فهمیدنش هست: بروم و زنگ بزنم. از لرزش زنگ زیر انگشتم می فهمم کار می کند. باورتان نمی شود چند تا خانه هستند که زنگشان خراب است. به در خیره می شوم و قلبم تند تند می زند؛ اما زیاد معطل نمی شوم که در باز شود و دختر کوچولویی آن را باز می کند. به نظرم می آید کلاس اولی باشد یا همین حدودها. یک طناب بازی صورتی دور گردنش آویزان کرده است. خیلی بچه تر از چیزی است که تصور می کردم، اما خب حداقل قاتل زنجیره ای نیست. تعجبی ندارد که توی اینترنت نتوانستم چیزی از او پیدا کنم. احتمالاً خیلی کم سن و سال تر از این حرف هاست که حتی با کامپیوتر کارکند. می گوید: "رمز عبور؟" "ونوس از غرب طلوع می کند." دختر نگاهی به سمعکم می اندازد. "اون ها چی ن؟" می گویم: "سمعک." منتظر عکس العملش می شوم. آدم ها بعضی وقت ها که می فهمند تو نمی شنوی، می ترسند. دوست ندارند با تو حرف بزنند یا نمی دانند به کجا باید نگاه کنند. چشم هایشان این طرف و آن طرف دودو می زند؛ انگار دنبال یک در مخفی می گردند که آن ها را به جای دیگری ببرد. اما این دختره فقط می گوید: "بامزه حرف می زنی." می گویم: "می دونم. آخه من ناشنوام." می گوید: "آها!" و در را کامل باز می کند. خانه حسابی تمیز و مرتب است و بوی عود میدهد. از اتاق انتهای راهرو دود پیچ می خورد و بیرون می زند؛ از همان جا که دختر من را می برد. سنت رونه ی عزیزم! اگه یه قاتل زنجیره ای دیوونه توی اون اتاق پر از دوده، لطفاً ازم مراقبت کن. آمین! معلوم می شود که اصلاً قاتل زنجیره ای در کار نیست؛ فقط یک دختر دیگر، تقریبا هم سن خودم آنجاست. همان لحظه متوجه شدم کائوری است؛ رو به ردی جدول بزرگی از ستاره ها ایستاده و دست به کمر است. از قیافه اش پیداست حواسش جای دیگری است. وسط ابروهایش از این گره ها افتاده که نشان می دهد نگرانی. یادتان می آید گفتم خیلی چیزها را می توانید از چشم های یک نفر متوجه شوید؟ خب، ابروها حتی بیشتر از چشمها حرفی برای گفتن دارند. می پرسد: "تو رینی خالی هستی؟" اولش گیج می شوم، اما بعد یادم می آید که محض احتیاط، خودم را این طور معرفی کردهام. "بله." دختر کوچولو می رود پیش خواهرش و حالا روی هر دوشان به طرف من است. دختر کوچولو می گوید: "سمعک داره و بامزه حرف می زنه." قواعد حرف زدن با من را برایشان می گویم و منتظرم تا استرس بگیرند یا ناراحت شوند؛ اما هیچ کدامشان این طور نمی شوند. انگار کائوری چیزهای دیگری توی ذهنش است...    

نویسنده: ارین انترادا کلی مترجم: آناهیتا حضرتی انتشارات: پرتقال  


نظرات کاربران درباره کتاب دنیای بی کران، سلام! - پرتقال


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دنیای بی کران، سلام! - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل