معرفی کتاب خدای به سپیدی یاس
هند سرزمین زبان، ادیان و خدایان مختلف استو در هر گوشه و کنار آن مردمی را می بینی که خدایی برای پرستش انتخاب کرده و راز ونیاز می کنند. در این کتاب شعر، شاعر هندی به توصیف خدای " شیوا " که او را خداوند فرقه ی شیوا- سیدانته می دانند، پرداخته است. این آئین بیشتر در جنوب هند رواج دارد و اشعار اصلی کتاب به زبان کانّادایی که یکی از زبان های رایج در این منطقه است می باشد. کتاب پیش رو از روی ترجمه ی زبان انگلیسی این اثر که توسط " ا.ک. رامانو جان " صورت گرفته، به فارسی برگردانده شده است.
در میان اشعار کتاب هر جا نیاز به توضیح بیشتر بوده با شماره گذاری مشخص شده و در انتهای کتاب به شرح این موارد پرداخته شده است. در اشعار اصلی کتاب خداوند شیوا با نام "چنه ملیکارجونه" خوانده می شود اما مترجم انگلیسی زبان کتاب برای درک بهتر خواننده این اصطلاح از زبان کانّادایی را با عبارت وصفی "خدای به سپیدی یاس" جایگزین کرده است، و در ترجمه ی فارسی نیز همین عبارت به کار برده شده است. در زبان هندی اشعار تغزل گونه را "وچنه" نام گذاری می کنند که شعری غنایی و مذهبی است. دوره ی شکوفایی وچنه سده های 10 تا 12 میلادی است و چهار نفر آن را به اوج خود رسانده اند و یکی این اشخاص مهادوی یکه بوده است.
برشی از متن کتاب خدای به سپیدی یاس
خدای به سپیدی یاس چونان گنج پنهان در خاک مزه در میوه زر در سنگ روغن در دانه کمال یکسره پنهان در دل کس نه بداند طریق خدایم به سپیدی یاس تو چنان شییری در آب: چه سان بگویم کدام پیش است، کدام پس؛ فرمانروا کیست، برده کدام؛ کلان چیست خرد کدام. آه خدای به سپیدی یاس، اگر موری بر تو عشق بورزد و بستایدت دیوآسا آیا نخواهد شد؟ تن خاکی روح افلاکی: خداوندگارا، به کدام بیاویزم؟ چه سان تو را دریابم؟ اوهام از من برانداز، خدای به سپیدی یاس. چونان کرم ابریشمی که خانه تَنَد از عشق از بُن استخوانش و بمیرد در پیله تا تار می تند، تنگ دایره در دایره می سوزم در آروزی آرزوی دل آز دل برانداز، خدایا، و راه خروج بنما، آه خدای به سپیدی یاس.
نویسنده: مهادوی یکه مترجم: هرمز ریاحی انتشارات: نشر نو
نظرات کاربران درباره کتاب خدای به سپیدی یاس
دیدگاه کاربران