کتاب کوسه که ترس نداره از مجموعه کتاب های عروسکی نوشته ی کیت تامسون و ترجمه ی سیده سودابه احمدی، سروده ی مهدی مردانی با تصویرگری بری گرین توسط انتشارات سایه گستر به چاپ رسیده است.
کتاب کوسه که ترس نداره با استفاده از اشعار ساده، زیبا و کودکانه به همراه تصاویر جذاب قصهی کوسه ای را بازگو می کند که همه از او می ترسند. روزی از روزها کوسه مشغول شنا کردن توی دریا بود که یکدفعه کمی آب و ماسه توی دماغش رفت. کوسه هر کاری کرد، نتوانست ماسه را از دماغش خارج کند و خیلی کلافه شد. او با خود فکر کرد اگر با کسی بازی کند سرحال شده و کلافگی اش برطرف می شود. با همین فکر به طرف هشت پا رفت تا از او بخواهد با هم بازی کنند که یک دفعه عطسه اش گرفت و عطسه ای کرد که صدایش توی همهی دریا پیچید. کوسه خواست دوباره حرف بزند که دید هشت پا از آن جا رفته است. نگاهی به آن طرف دریا انداخت که یک دسته ماهی در حال شنا کردن از آن جا رد می شدند. او تصمیم گرفت پیش ماهی ها برود و از آن ها بخواهد با هم دوست شوند و بازی کنند. اما همین که نزدیکشان شد دوباره عطسهی بلندی کرد و ماهی ها را فراری داد. دیگر داشت نا امید می شد که... کتاب فوق با یک طراحی جالب و منحصر به فرد سبب جذب کوکان شده و می تواند جای یک اسباب بازی دوست داشتنی را برایشان پر کند. طراحی اثر به این صورت است که تصویر کوسه روی جلد و در تمام صفحات زوج چاپ شده؛ قسمت دهان کوسه به صورت یک بیضی بریده شده و به وسیلهی پارچهی پولیشی مرغوب، دهانی برجسته و دوقسمتی برای کوسه کار گذاشته شده که می توان با انگشتان دست آن را باز و بسته کرد. کودکان یا والدین می توانند دست خود را از پشت کتاب داخل این قسمت پولیشی کرده، لب های کوسه را تکان دهند و با استفاده از آن حرف زدن کوسه را تصویر سازی کنند. این اثر در تقسیم بندی کتاب - اسباب بازی ها قرار گرفته و برای اغلب مخاطبان جالب است.
برشی از متن کتاب
یه روز تو آب دریا شنا می کرد یه کوسه رفت تو دماغ گندهش یه کمی آب و ماسه هر کاری کرد نتونست تمیز کنه ماسه رو هی می خارید دماغش کلافه کرد کوسه رو تصمیم گرفت با دوستاش بازی کنه یه خورده بازی همیشه غم رو از توی دل ها برده کوسه دسید به هشت پا می خواست بگهشت پا جون می یای که بازی کنیم با هم، دوست مهربدن؟ تا دهنش رو وا کرد یهو "هَپَچو" صدا کرد با عطسه هاش تو دنیا سر و صدا به پا کرد وقتی چشاشو وا کرد هشت پا فرار کرده بود از ترس اون عطسه ها از اونجا رفته بود زود شنا کنان کوسهه نگاهی کرد به دریا! یه دسته ماهی رو دید! که رد میشن از اونجا می خواست بگه ماهیا میااید بریم به بازی! می شه با من دوست بشید ماهی های نازنازی باز کوسه یک عطسه کرد میون آب دریا دریا با این صدا ماهیا رقتن همه از اون جا
- کتاب های توت فرنگی
- شاعر: مهدی مردانی
- نویسنده: کیت تامسون
- مترجم: سیده سودابه احمدی
- تصویرگر: بری گرین
- انتشارات: سایه گستر
نظرات کاربران درباره کتاب عروسکی کوسه که ترس نداره
دیدگاه کاربران