دربارهی کتاب چهار سابقه دار 4 (حملهی گامبیها)
کتاب "حملهی گامبیها" جلد چهارم از مجموعه داستانهای جذاب و خواندنی " چهارسابقهدار" میباشد که تحت عنوان کتاب کودک و نوجوان به نگارش درآمده است.
دکتر "روپرت مارمالاد"، یک خوکچهی هندی بدجنس است. در واقع او دانشمند میلیاردر دیوانهای میباشد که همیشه اقدامات شرورانهای را انجام میدهد. وی به تازگی ارتشی از بچه گربههای زامبی را پرورش داده است؛ موجوداتی پشمالو، با ظاهری فوقالعاده دوست داشتنی اما بسیار خطرناک که به "گامبیها" معروف هستند. آنها قادرند که بدون هیچ رحمی، شهروندان را زنده زنده بخورند و فاجعهی بزرگی در شهر به راه بیندازند.
ماجرا از هجوم ناگهانی و غیرمنتظرهی بچه گربههای زامبی به شهر آغاز میگردد. "تیفانی قشنگه"، گویندهی بخش خبری شبکهی 6، گزارش این رویداد را برای بینندگان تلویزیونی تشریح مینماید. در این هنگام، ساختمان تلویزیون نیز توسط گامبیها محاصره شده است. اما تیفانی شجاعانه تمامی بندهای مربوط به راهنمای نجات از گربههای آخرالزمانی را برای شهروندان توضیح میدهد؛ این راهنما شامل موارد زیر میباشد:
1.همهی گربههای زامبی، زنگولهای کوچک به گردن دارند که هنگام راه رفتن، به صدا درمیآید؛ پس شهروندان باید هوشمندانه به آواهای اطراف خود گوش فرا دهند. و به محض شنیدن صدای زنگوله، هر چه سریعتر فرار کرده و در پناهگاهی امن مخفی شوند. 2. آنها از آب متنفر هستند؛ در نتیجه بهترین راه برای دور کردن گربهها از خود، استفاده از آب میباشد. 3. گربههای مورد نظر، به گولههای کاموا علاقهی زیادی دارند و با دیدن کاموا، مشغول بازی با آن میشوند. بنابراین، شهروندان میتوانند با این وسیله، مدتی گامبیها را سرگرم کنند و سپس خود، پا به فرار بگذارند. 4. این روشها در صورتی برای افراد کاربرد دارند که تنها با یک گربه روبهرو شوند نه یک ارتش از گربه.
تمامی شهر توسط گامبیها اشغال شده است. شخصیتهای داستان نیز، مطابق روال همیشه، همگی در کنار یکدیگر میباشند. آنها نیز همچون سایر شهروندان تحت محاصره ارتش بزرگی از گربههای جنایتکار قرار گرفتهاند. تحت چنین شرایطی، گرگ، فکر قهرمانانهای به ذهنش خطور میکند. بنابراین از دوستانش نیز میخواهد که با همکاری یکدیگر به نجات شهر و مردم آن بپردازند؛ درست در همین لحظه، مامور روباه، همراه با جت از راه رسیده و چهارسابقهدار قصه را از میان سیل عظیمی از گامبیها بیرون میکشد. ولی این تازه اول ماجراجویی گرگ و دوستانش میباشد.
شخصیتهای اصلی داستان، آقای "گرگ"، "مار"، "کوسه" و "ماهی پیرانا" هستند. آنها گروهی دوستانه تشکیل دادهاند که همیشه و همهجا همراه و همکار یکدیگر میباشند. این چهار حیوان به ظاهر خشن و وحشی، قلبی مهربان دارند. هدف آنها از تشکیل گروه دوستانه، کمک به سایر حیوانات و برقراری عدالت و خوبی در همهی جهان است. به همین جهت، ماموریتهای زیادی را طراحی میکنند و آنها را مطابق نقشه انجام میدهند. اما هر بار، دردسرهای زیادی را برای خود و دیگران ایجاد مینمایند. از همین روی، در میان سایر حیوانات، با عنوان چهار سابقهدار معروف هستند.
برشی از متن کتاب چهار سابقه دار 4
فصل 1
هیچی ردیف نیست...
... رفقا؟
یادتون باشه! اوضاع میتونست بیریختتر از این حرفها هم بشه...
بیریختترین از این؟!
باشه، باشه! پس اینجوریها ست. من یکی که میگم گرگ رو دو دستی تقدیمشون کنیم و خودمون بزنیم به چاک. چطوره؟
این قدر تکون نخورید! هر چی آب توی استخر بادیمون بود، ریخت بیرون.
آره، قیچیش کن دیگه، آقای مار! تنها چیزی که بین ما و اون هیولاهای کوچولوی گوشتخوار فاصله میندازه، همین آبه.
خب، پس تو همه چی رو دربارهی اون هیولاهای کوچولوی گوشتخوار میدونی! آره؟
ببین کی داره این رو میگه! آقای من – فقط – موش – و – حیوون خونگیهای – کوچولوی – ناز رو – میخورم!
هی، رفقا! بس کنید دیگه. یادتون نرفته که ما کی هستیم؟
دارودستهی خوبها!
جان من راست میگی؟! تو دوباره اون اسم مسخره رو به زبون آوردی؟
ببخشید! منظورم این بود که... ما الان یک جورهایی، بگی نگی
اعضای سازمان بینالمللی قهرمانان هستیم. ما هیچوقت از همچین چیزهای پیش پاافتادهای فرار نمیکنیم. مگه نه؟
برادر! ما بخواهیم هم نمیتونیم فرار کنیم. ما محاصره شدهایم!
خب، نیمهی پر لیوان رو ببین!
چی؟!
خب... حالا شانس این رو داریم که بترکونیم، که حیرتانگیز باشیم! نه؟
باشه رفقا! من هم نظرم برگشت. بیایید گرگ رو بندازیم جلوی گامبیها.
نه، نه، نه! گوش کنید آقایون! دکتر مارمالاد، این یارو خوکچه هندیه، همین میلیاردر گندیدههه، یک ارتش گامبی درست کرده فقط و فقط برای چی؟
برای چی؟
برای اینکه شکستش بدیم و پوزش رو بمالیم به خاک و بگیم بگیر که اومد، دکتر مارمالاد!
میدونید چیه رفقا؟ من هم پایهام. بیایید گرگ رو بندازیم جلوی گامبیها.
نه! صبر کنید. فکر کنم یک چیزی شنیدم...
جان من، جون نکن طرفش رو بگیری. آقای گرگ یک بار، برای همیشه، باید تنهایی قهرمان بازی دربیاره.
هیسسسس، مردنی! تو هم صدا رو شنیدی، پرپا؟
آره یک صدایی شبیه ...
شبیه چی؟
شبیه...
شبیه چی خب؟!
شبیه صدای پنجول بچهگربههای زامبی نیست که کشیدهاند روی استخر بادیمون و یک سوراخ خوشگل انداختهاند روش؟
پولوق!
نه نه نه!
بیشتر شبیه صدای ....
هواپیمای جت!
مامور روباهه!
از دیدنتون خوشحالم، آقایون محترم!
بپرید بالا!
اون دوباره نجاتمون داد!
آره، آره. باز هم یک دختر نجاتمون داد. واقعا که شرمآوره! ...
کتاب حملهی گامبی ها چهارمین جلد از مجموعه ی چهار سابقه دار نوشتهی آرون بلیبی و ترجمهی سید نوید علی اکبری توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.
- نویسنده: آرون بلیبی
- مترجم: سید نوید سید علی اکبری
- انتشارات: هوپا
نظرات کاربران درباره کتاب چهار سابقه دار 4 (حمله ی گامبی ها)
دیدگاه کاربران