کتاب خانه درختی 104 طبقه | نشر هوپا
- انتشارات : هوپا
- مترجم : آنیتا یارمحمدی
- تگ : خانه درختی
محصولات مرتبط
درباره کتاب خانه درختی 104 طبقه
در داستان این جلد " اندی " به شدت دندان درد دارد و نمی تواند به کارهایش برسد. اما او باید به هر شکلی شده کتاب جدید جوکش را بنویسد و سفارش آقای غول دماغ را به انجام برساند. اندی و تری تصمیم می گیرند به مغازه ای بروند که همه چیز در آن جا به قیمت 2 دلار به فروش می رسد، و یک جوک نویس مدل 2000 بخرند که به وسیله آن به راحتی می شود جوک، چیستان، حکایت و شعر نوشت. اما زمانی که به مغازه می رسند متوجه می شوند تمام جوک نویس های مدل 2000 تمام شده و مجبور می شوند برای خرید همان جوک نویس به مغازه ای بروند که همه چیز در آن جا زیر 2 میلیون دلار نیست، اما آن ها تنها دو دلار دارند و نمی توانند جوک نویس 2 میلیون دلاری را تهیه کنند و ... . بیشتر صفحات کتاب از تصاویر تشکیل شده که کار تصویرگریشان را " تری دنتون " انجام داده است. نام دو شخصیت اصلی کتاب (اندی و تری) از نام اصلی نویسنده و تصویرگر آن برگرفته شده است. در پایین تمام صفحات چیستان هایی برای کودکان نقل شده است که پاسخ هایی طنزگونه دارند.
در مجموعه ی خانه ی درختی " اندی " و " تری " بلندترین خانه ی درختی جهان را ساخته اند. اولین خانه ی درختی آن ها 13 طبقه داشت و در هر جلد 13 طبقه ی دیگر به آن اضافه می شود. هر طبقه از تعدادی وسایل، حیوانات و اختراعات عجیب و غریب تشکیل شده است. طبقه ای که کلاه های احمقانه دارد، طبقه ای که دستگاه پول ساز که البته عسل هم می سازد در آن وجود دارد، یک راه پله ی تمام نشدنی و تو دو تو، مغازه ای که همه ی اجناس آن به قیمت 2 دلار به فروش می رسد، طبقه ی دیگری که اجناس آن زیر 2 میلیون دلار نیستند، محوطه ای که مخصوص پرتاب یخچال در نظر گرفته شده و طبقات بسیار دیگری که هر کدام برای کاری طراحی شده اند و مکان های دیدنی بسیاری در این خانه ی درختی وجود دارد.
کتاب خانه درختی 104 طبقه جلد هشتم از مجموعه ی داستان های خانه ی درختی ، اثر اندی گریفیتس و ترجمه آنیتا یارمحمدی از نشر هوپا به چاپ رسیده است.
فهرست
فصل 1: خانه درختی 104 طبقه فصل 2: دندان دردِ درددارِ اندی فصل 3: مداد، خودکار و وسایل نوشتنی فصل 4: 100 تا خرس و جنگ کلوچه ای فصل 5: اگه فقط ... فصل 6: طناب کشی فصل 7: بالا و بالا و بالا فصل 8: پیپ! پیپ! پیپ! فصل 9: تری، می شه لطفاً ساکت باشی، لطفاً؟! فصل 10: تری و فرشته ی دندان فصل 11: بریم خرید! فصل 12: سرانجام: وقت جوک نویسی فصل 13: فصل آخر
برشی از متن کتاب
فصل 9 تری، می شه لطفا ساکت باشی، لطفا؟! می گویم: «خب، خوش حالم که بالاخره تموم شد. حالا که دندونم رو پس گرفتم، تنها کاری که باید بکنم اینه که برم توی تختخوابم و بخوابم تا فرشته ی دندون بیاد و بهم دو دلار بده!» تری می گوید: «ولی الان واسه خوابیدن زوده، هنوز شب نشده» می گویم: «می دونم، ولی نمی شه تا شب صبر کنم. باید تا قبل از ساعت ده نوشتن کتابمون تموم شده باشه. پس می شه لطفا واقعا ساکت باشی تا خوابم ببره؟» تری می گوید: «خیالت راهت اندی، رو من حساب کن. شب به خیر.» می گویم: «شب به خیر تری.» از نردبان تختخوابم بالا می روم، لباس خوابم را می پوشم و می روم توی تخت. راستش بعد از آن همه بالا رفتن از پله های تمام نشونده، آن قدر خسته هستم که زود خوابم ببرد. اصلا همین الانش هم دارد خوابم می برد. تقریبا خوابم برده که یکهو صدای ضربه ی بلندی می شنوم. آن قدر بلند است دارد تختم را می لرزاند. از تخت می پرم بیرون و از بالا سرک می کشم تا ببینم چه خبر است. تری یک جفت چکمه ی غول پیکر آهنی پایش کرده و این ور و آن ور می رود. داد می زنم: «هی، تری، سروصدا نکن! می خوام بخوابم!» تری می گوید: «ببخشید اندی. داشتم این چکمه های جدید آهنی فوق سروصداداری رو که اختراع کرده م، امتحان می کردم. معلوم شد صداشون از چیزی هم که خیال می کردم بلندتره، ولی الان دیگه درشون می آرم. دیگه مزاحمت نمی شم، قول می دم.» می گویم: «به نفعته که واقعا نشی! شب به خیر!» تری می گوید: «شب به خیر اندی.» بر می گردم توی تختخوابم و سعی می کنم دوباره خوابم ببرد. تقریبا خوابم برده که بلندترین و مضحک ترین صدایی که توی عمرم شنیده باشم، از جا می پراندم. از تخت می پرم بیرون، سرک می کشم پایین و تری را می بینم که یک کلاه فوق احمقانه و فوق پرسروصدا گذاشته سرش! داد می زنم: «تری!» ولی با آن همه سروصدای کرکننده و احمقانه ی کلاهش، صدای من را نمی شنود. بلندتر داد می زنم: «تری!!!» ولی باز هم نمی شنود. باز هم بلندتر ... هوار می کشم: «تری!!!» تری این بار می شنود. می گوید: «ببخشید اندی، کلاه فوق احمقانه ی فوق پر سروصدام نمی ذاشت صدات رو بشنوم. مشکلی پیش اومده؟» می گویم: «مشکل دقیقا همون کلاه فوق احمقانه ی فوق پر سروصدای جناب عالیه! من دارم سعی می کنم بخوابم، یادت هست؟!» تری می گوید: «وای! ببخشید اندی! یادم رفت. الان برش می دارم. دیگه ساکت ساکت می مونم. قول می دم.» می گویم: «به نفعته که همین کار رو کنی، وگرنه ...» باز بر می گردم توی تخت و برای بار سوم سعی می کنم خوابم ببرد. از تخت می پرم بیرون. سرک می کشم پایین و تری را می بینم که طبل می زند، سوپر انگشت که گیتار می زند و خرطوموکس را که دارد با آن چکمه های فوق گنده ی فوق صدا دار، می رقصد ... و از همه بدتر، هر کدامشان یکی یک کلاه فوق احمقانه ی فوق پر سر و صدا گذاشته اند روی کله شان! پس این طور! باشد! نفس عمیق می کشم و فریاد می زنم ... تری !!!! تری، می شه لطفا ساکت باشی، لطفا؟!
- داستان های خانه درختی 8
- نویسنده: اندی گریفیتس
- مترجم: آنیتا یارمحمدی
- تصویرگر: تری دنتون
- انتشارات: هوپا
نظرات کاربران درباره کتاب خانه درختی 104 طبقه | نشر هوپا
دیدگاه کاربران