بخشی از کتاب تحیر
- ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
- روح از پیکره ی کعبه برون آمده بود
- روشنا ریخت به افلاک، حلولش آن روز
- کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز
- عشق او بر دل سنگی حرم غالب شد
- قبله مایل به علی بن ابی طالب شد
- از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
- کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت
- قفس کعبه شکسته ست،دم پرواز است
- برو از کعبه که آغوش محمد باز است
- آینه هستی و با آینه باید باشی
- خانه زاد پسر آمنه باید باشی
- همه ی غائله ها گشت فراموش نبی
- کودکی های علی پر شد از آغوش نبی
- مستی اهل سماوات دو چندان شده است
- عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی...
نظرات کاربران درباره کتاب تحیر | حمیدرضا برقعی
دیدگاه کاربران