معرفی کتاب مشت زن نوشته ی حسن موسوی
کتاب، داستان مشت زنی را برای کودکان بیان می کند که این حرفه را از کودکی و از پدرش یاد گرفته است. برای او یک جفت دستکش از پدرش به یادگار مانده که بر روی آن ها دو قلب کوچک گلدوزی شده اند. او به همه چیز مشت می زند. علفزارها، درختان، ابر، برف، سنگ، امواج دریا، سدها، پل ها، ساختمان ها و ... در برابر مشت های او توان ایستادگی نداشتند و نابود می شدند.
برشی از متن کتاب
مشت زن، مشت می زد و مشت می زد و مشت می زد. شب ها و روزها و سال ها. از کودکی اش همه او را در حال مشت زدن دیده بودند. او دستکش هایی را که از پدرش به یادگار مانده بود دستش می کرد و به همه چیز مشت می زد، دستکش هایی با دوقلب گلدوزی شده. همه برایش هورا می کشیدند. او مشت زن محبوب شهر بود. ماه ها و سال ها می گذشتند و قلب های روی دستکش کم رنگ و کم رنگ تر می شدند، اما او باز هم مشت می زد. مشت هایش سنگ ها را در هم می شکستند.
نویسنده و تصویرگر: حسن موسوی انتشارات: فاطمی
نظرات کاربران درباره کتاب مشت زن
دیدگاه کاربران