loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب سیندرلا | پینه دوز

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب سیندرلا

در روزگاران بسیار قدیم در شهر دور افتاده ای دختر زیبایی به نام سیندرلا همراه پدر، نامادری و خواهران ناتنی اش زندگی می کرد. پدر سیندرلا خیلی به او توجه می کرد و همین باعث حسادت خواهران ناتنی اش شده بود. بعد از مدتی پدر برای ماموریت کاری به شهر دیگری می رود و در راه بازگشت در سانحه ای جان خود را از دست می دهد. سیندرلا وارد مرحله ی سختی از زندگیش می شود چرا که بدرفتاری های نامادری و خواهرهایش با رفتن پدر شروع می شود، روزی از دربار خبر می رسد که پادشاه برای انتخاب همسر آینده ی پسرش تمام دختران شهر را به جشن بزرگی در قصر دعوت کرده است. سیندرلا مثل بقیه دخترها با شنیدن این خبر بسیار خوشحال می شود. روز جشن خواهران ناتنی سیندرلا بهترین لباس هایشان را می پوشند، اما نامادری به سیندرلا می گوید که چون لباس مناسبی برای پوشیدن ندارد باید در خانه بماند.

سیندرلا ناامید از همه جا به اتاق زیر شیروانی می رود و مشغول گریه کردن می شود. در این حین پری مهربانی از سرزمین رویاها ظاهر می شود و به سیندرلا برای رفتن به جشن کمک می کند. پری به وسیله ی جادو، کدوی بزرگی را به کالسکه و موش ها را نیز به اسب تبدیل می کند همچنین لباسی فوق العاده و یک جفت کفش بلورین برایش آماده می کند و به او می گوید این جادو فقط تا نیمه شب دوام دارد. سیندرلا به مهمانی می رود و شاهزاده را ملاقات می کند و آنقدر سرگرم می شود که حرف های پری یادش می رود ، تا اینکه زنگ ساعت به صدا در می آید و سیندرلا به یاد پری و حرفهایش می افتد. او با سرعت از قصر خارج می شود. حین فرار لنگه کفش بلورین از پایش در می آید و این تنها نشانه ای است که شاهزاده برای یافتن سیندرلا دارد... داستان بسیار زیبا و نام آشنای سیندرلا بارها در قالب های مختلف به چاپ رسیده است و این بار با بیان تمام جزئیات در کتابی کوچک و مصور همراه با تصاویر رنگی و شاد برای کودکان تالیف شده است.

برشی از متن کتاب سیندرلا


بعد از این که پدر سیندرلا از دنیا رفت، نامادری‌اش نسبت. به او خیلی نامهربان شد. او به زیبایی سیندرلا حسادت می کرد ، به همین دلیل دختر جوان را مجبور کرد که در خانه ی پدری اش خدمتکار باشد اتاق زیر شیروانی را به او داد. پرنده ها و موش ها تنها دوستانش در آن جا بودند. وقتی سیندرلا درباره ی رویای یک زندگی پر از عشق و شادی آواز می خواند، دوستانش به آواز او گوش می‌کردند. یک روز صبح، سیندرلا موش کوچک و تپلی را که در تله افتاده بود، پیدا کرد و به او گفت: اسم تو را گاس می گذارم. و سپس به آرامی او را آزاد کرد و برای اطمینان پیش موش های دیگر گذاشت و به آنها گفت: یادتان نرود که او را از خطر لوسیفر آگاه کنید. سیندرلا چندین بار این موضوع را به آن ها یادآوری کرد و رفت تا کارهای عادی روزانه اش را شروع کند. لوسیفر گربه نامادری بود و گربه موذی و تنبل بود و تمام حیوانات به خصوص برونو که یک سنگ بود، از او متنفر بودند.

سیندرلا بعد از این که شیر لوسیفر را داد به حیاط رفت و داد زد: وقت صبحانه است. و شروع کرد به پاشیدن دانه های ذرت برای مرغ ها. موش ها هم برای خوردن صبحانه و حیاط دویدند، ولی لوسیفر راه رسیدن به ذ رت ها را بسته بود. یکی از موش ها نام جک با شجاعت زیاد و سینه خیز از پشت لوسیفر بالا رفت و لگد محکمی به او زد. صدای بلندی به هوا برخاست. لوسیفر داخل ظرف شیر افتاده بود. این کار لوسیفر را به شدت عصبانی کرد و وقتی که گاس را مشغول بر داشتن دانه های ذرت دید، ناگهان به طرفش حمله کرد تا او را بگیرد. درست در همان موقع صدای فریادی از طبقه بالا به گوش رسید: سیندرلا ... سیندرلا ...! سیندرلا آهی کشید و گفت: آمدم آمدم ...! او سینی صبحانه را برداشتم طبقه بالا رفت. گاس هم که جان سالم به در برده بود زیر فنجان چای نشسته بود. در جایی نه چندان دور، در کاخ سلطنتی پادشاه و وزیر درباره شاهزاده صحبت می‌کردند.

پادشاه در حالی که غرق می کرد، گفت: وقتش رسیده که او ازدواج کند. و ناگهان فکری به خاطرش رسید و فریاد زد: امشب یک مهمانی برپا خواهیم کرد و تو هم باید تمام دختران جوان این سرزمین را به مجلس امشب دعوت کنیی. شاهزاده حتماً یکی از آن ها را برای ازدواج انتخاب خواهد کرد. به همین دلیل دعوتنامه‌های برای همه اهالی فرستاده شد. وقتی پیک سلطنتی دعوت نامه ها را به خانه سیندرلا تحویل داد، سیندرلا رفت تا نامادری اش را پیدا کند. او در طبقه بالا و در اتاق موسیقی داشت به آواز آناستازیا و دریزیلا گوش می کرد. نامادری سیندرلا همان طور که دعوت نامه را می خواند فریاد زد: می‌خواهند یک مجلس مهمانی در کاخ ترتیب دهند و تمام دختر های جوان باید در آن شرکت کنند. سیندرلا با خوشحالی گفت: پس من هم می توانم بروم!      

ویسنده: شرکت والت دیزنی  مترجم: آزاده محضری انتشارات: پینه دوز

 


مشخصات

  • نویسنده والت دیزنی
  • مترجم آزاده محضری
  • نوع جلد جلد سخت (گالینگور)
  • قطع پالتویی
  • نوبت چاپ 6
  • سال انتشار 1400
  • تعداد صفحه 16
  • انتشارات پینه‌دوز
  • شابک : 9789649454115

محصولات مرتبط


نظرات کاربران درباره کتاب سیندرلا | پینه دوز


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سیندرلا | پینه دوز" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل