دربارهی کتاب انتقام آدمک زنده (مجموعه ترس و لرز)
کتاب انتقام آدمک زنده از مجموعهی ترس و لرز، اثر آر. ال. استاین با ترجمهی شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است. داستان دربارهی دختری به نام "بریتنی کرازبی" است که سعی دارد شرارتهای یک عروسک دلقک به نام "بد بوی" را خنثی کند. خاله و شوهرخالهی او به سفر رفتهاند و قرار است پسرخالهاش "اتن" مدتی را با آنها زندگی کند. او پسر شروری است و با رفتارش دیگران را آزار میدهد. اتن به همراه عروسکش وارد خانهی "کرازبیها" میشود و در همان برخورد اول دست عروسک به سر بریتنی میخورد و او آسیب میبیند.
مادر بریتنی سعی دارد بین او و اتن رابطه ی خوبی ایجاد کند و از او می خواهد آرام باشد. او و اتن به خانه ی " مالی مالوی " صمیمی ترین دوستش می روند. پدر مالی همیسه در سفر است و هر وقت از سفر بر می گردد یک چیز عجیب را به خانه می آورد و در مجموعه ای که در اتاق زیر شیروانی دارد، قرار می دهد. آن روز پدر مالی یک سر خشک شده که توی شیشه ای سه لایه نگه داری می شود را به آنها نشان می دهد و به بچه ها می گوید این یک سر شیطانی است و مغزها را می دزد.
پدر مالی نگاهی به عروسک اتن می اندازد و به نظرش عروسک آشناست ولی چیزی به یاد نمی آورد و فردای آن روز به سفر می رود. وقتی بریتنی و اتن به خانه بر می گردند اتن سعی می کند به بریتنی بگوید که کارهایی که عروسک انجام می دهد ربطی به او ندارد ولی بریتنی حرفهای اتن را باور نمی کند، چون اتن بارها او را با دروغ هایش گول زده است. آن ها سر میز شام به حرف های عروسک درباره ی شام می خندند و مادرش با او برخورد می کند.
یک شب وقتی بریتنی از خانه ی مالی بر می گردد، متوجه می شود پوستر اتاقش پاره شده و نقاشی زیبایی که خودش از سگ شان کشیده بود رنگی است. او فکر می کند که این خراب کاری کار اتن است و به اتاق او می رود، ولی فقط عروسک آنجاست و بریتنی متوجه می شود عروسک جان دارد و حرف می زند و از همه بدتر شرور است. ...
بخشی از کتاب انتقام آدمک زنده (مجموعه ترس و لرز)
بقیه ی آن روز مات و مبهوت بودم و نمی توانستم آن کلمه هایی را که تو گوشم نجوا کرده بود، از مغزم بیرون کنم. پرپر می زدم که ماجرا را برای مالی تعریف کنم، اما او رفته بود گردش علمی و تمام روز مدرسه نبود.
بعد از مدرسه بهش تلفن کردم، اما وقت حرف زدن نداشت. برای دیدن یکی از فامیل هایشان به شهر دیگری می رفت.
آن شب تا دیر وقت بهم تلفن نکرد. داشتم لباس خواب می پوشیدم و بوای خوابیدن آماده می شدن که موبایلم زنگ زد. حتی قبل از اینکه الو بگویم، شروع کرد به حرف زدن.
صدایس بدجوری وحشت زده بود.
- مالی؟ چی شده؟
- بریتنی، عجله کن. باید بهم کمک کنی. باید زیر خاک دفنش کنیم.
یواش گفتم: "مالی، راجع به چی حرف می زنی؟" آخر من اجازه ندارم دیر وقت شب با تلفن خرف بزنم.
نفس زنان گفت: " اون عروسک. همون چیز وحشتناکی که سر خشکیده داره. نمی تونم تو خونه نگهس دارم. خواهش می کنم... بیا اینجا. به کمکت احتیاج دارم."
یواش گفتم: "ولی الان ساعت از یازده هم گذشته. اگر یکی مچم..."
- بریتنی، موضوع مرگ و زندگیه. شوخی نمی کنم. بهت احتیاج دارم!
- باشه. الان می پوشم و یواشکی از در پشتی می آم بیرون. دو دقیقه بهم وقت بده.
دو دقیقه بعد، از حیاط گذشته بودم و به دو، از وسط خیابان می دویدم که به خانه ی مالی بروم. چمن زیر پایم نمدار و لیز بود. سرم را پایین گرفته بودم که از دست باد در امان باشم.
خانه ی مالی تاریک بود و فقط از پنجره ی اتاق زیر شیروانی نور کم رنگی می تابید. مالی کنار در پشت ساختمان، مناظرم بود. تا مرا دید، دستم را گرفت و مرا کشید تو آشپزخانه.
بارانی زردی پوشیده بود و کلاهش را روی سرش کشیده بود. یواش گفت: "باید عجله کنیم."
- مالی من نمی فهمم. بگو موضوع اون عروسک چیه؟
کلاه بارانی را عقب زد. ترس را تو چشم هایش دیدن.
- اون مغز دزد. پدرم اشتباه می کرد. باید تو گورستان دفنش کنیم.
چشم هایم را تنگ کردم و گفتم: "شوخی ات گرفته؟ پدرت کجاست؟"
- یک جایی تو یک جزیره. نزدیک استرالیا. بهش زنگ زدم، ولی گمانم موبایلش اونجا کار نمی کنه.
-ولی برای چی باید عروسک را دفن کنیم؟ این کار خیلی احمقانه است.
- چند دقیقه پیش یک آقایی از مامبا بهم زنگ زد. گفت پدرم ازش خواسته در مورد عروسک مغز دزد براش اطلاعات جمع کنه و... و....
-خب، چی گفت؟
- گفت برای پدرم تحقیق کرده. با مردم مامبا حرف زده. اون عروسک قدرت وحشتناکی داره. نباید تو خونه نگهش داریم. پدرم خبر نداشت. باید دفن بشه... تو گورستان. ...
نویسنده
دربارهی آر. ال. استاین
"آر. ال. استاین" «رابرت لارنس استاین» در سال 1943 در شهر کلموبوس در ایالت اوهایو به دنیا آمد. نویسندگی را از نه سالگی، با نوشتن لطیفه و داستانهای فکاهی برای همکلاسیهایش آغاز کرد. اولین کتاب او «راه و رسم مسخرگی و خنداندن دیگران» نام داشت.
استاین ادبیات ترسناک را در سال 1986، با کتاب «وعده ملاقات با یک غریبه» که در مجموعه خیابان وحشت بود که در سال 1989 به چاپ رسید، شروع کرد. او در سال 1992 مجموعه دایره وحشت «goosebumps» را نوشت. او هم اکنون همراه همسرش جینو پسرش مت زندگی میکند و یک نوه دارد.
- پارک وحشت 1
- نویسنده: آر. ال. استاین
- مترجم: شهره نورصالحی
- انتشارات: پیدایش
نظرات کاربران درباره کتاب انتقام آدمک زنده (مجموعه ترس و لرز)
دیدگاه کاربران