کتاب توقیف هویدا

معرفی کتاب توقیف هویدا

این کتاب دربردارنده ی "داستانی از انقلاب ایران و ماجرای دیدار معهود فرح و بنی صدر در قاهره" می باشد که "سعیده پاکروان" فرزند دومین رئیس ساواک ایران آن را نگارش کرده است. "توقیف هویدا" رازهایی راجع به گروه های مخالف دولت در خارج از کشور را بر ملا کرده و علاوه بر نشان دادن روحیات افرادی هم چون بختیار و بنی صدر، تلاش های رژیم شاه را در آخرین ماه های پیش از انقلاب برای نجات خود و حکومتش نشان می دهد.

نسخه ی اصلی این اثر به زبان فرانسه نوشته شده است و کتاب پیش رو که توسط "نیما همایون نژاد" ترجمه شده، تنها دو فصل از هشت فصل موجود در کتاب زبان اصلی را در بر دارد. اما از آن جایی که رویدادهای بزرگ تاریخ، همواره زوایا و نکات نامکشوف بسیاری دارند و انقلاب اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، دانستن حقایق موجود در همین دو فصل نیز خالی از لطف نمی باشد.

نویسنده به دلایل قابل درکی، از دوستداران انقلاب نیست و در کتاب حاضر به صراحت به تبلیغ برای رژیمی پرداخته که پدرش از عناصر تعیین کننده در آن بوده است. اما از آن جایی که "سعیده پاکروان" پیش از انقلاب به محافل درباری و دولتی راه داشته و بعد از انقلاب نیز با بختیار و فرح پهلوی دیدارهایی داشته است، "توقیف هویدا" را می توان منبعی برای شناخت حقیقت زندگی عوامل دربار دانست.

برشی از متن کتاب توقیف هویدا

آن چه در آن تابستان آخر مرا بیش از هرچیز متعجب می کرد وضعیت ارتش بود. از زمانی که به خدمات کشوری منتقل شده بودم، ارتباط من با ارتش فقط از طریق سایر امرا بود که با آنها دوست یا همکار بودم و معمولا هم فقط درباره امور کشوری با یکدیگر صحبت می ‌کردیم.

سربازان معمولی ارتش، تا جایی که به یاد داشتم دهاتی هایی نخراشیده و نتراشیده بودند فاقد هر نوع آمادگی برای فراگیری فنون جدید و قبل از آن که به زور سرباز شوند باید مدتی صرف ور رفتن با آن ها می شد. هر چند از اشتیاق شاه و تلاش های او برای ایجاد ارتشی مدرن و مجهز به پیشرفته ‌ترین سلاح‌ها آگاه بودم و می ‌دانستم که با پول نفت چه چیزها می توان خرید از نتیجه کار چندان اطلاعی نداشتم. تصورم این بود که ایرانی‌ها احتمالا نمی توانند سربازان خوبی باشند و دیوارهای بلند پادگان های جدید نیز نمی ‌تواند از این بابت معجزه کند. به همین دلیل برای آن چه در آن روزها می ‌دیدم آمادگی نداشتم.

سربازانی که برای سرکوب طغیان ها به خیابان‌های تهران و سایر شهرها گسیل می گشتند جملگی یونیفورم های کامل و براق به تن داشتند، مجهز به بهترین سلاح ها بودند و کلاه هایشان منظم و با زاویه درست روی سرشان قرار گرفته بود و هدفمند و کارآمد می نمودند؛ مردان جوان که برای برقراری نظم در شهرهایی که دستخوش غارت و آتش ‌سوزی و جوشش انقلابی بود برای برقراری نظم تلاش می ‌کردند. 

(داستانی از انقلاب ایران و ماجرای دیدار معهود فرح و بنی صدر در قاهره) نویسنده: سعیده پاکروان ترجمه: نیما همایون پور انتشارات: فرزان روز