معرفی کتاب دیدار با خویش
این کتاب مجموعه ای از خاطرات عباس جوانمرد را در تئاتر کشور به تصویر می کشد، خاطراتی که طی سال های طولانی جمع آوری و نگارش شده است. او در خاطراتش از چگونگی ورودش به تئاتر ملی می گوید و همه عواملی که باعث شد در هنرِ نمایشی به رشد و تعالی برسد را شرح می دهد. عباس جوانمرد کارگردان، نویسنده، پژوهشگر و بازیگری است که همه عمرش را با خدمت به تئاتر گذرانده و برای بازی ها و کارگردانی های فوق العاده اش از وی تقدیرهای زیادی به عمل آمده است، به همین دلیل خواندن خاطرات او خالی از لطف نیست.
جوانمرد خاطرات چند ساله اش را با نثری روان و ساده نگارش کرده و با بیان خاطراتش بخشی از تاریخ تئاتر ایران را به تصویر می کشد. عقاید و نظرات او در رابطه با تئاتر و نمایش که در متن بیان شده نیز بسیار جذاب و خواندنی است. او شرح خاطراتش را از دوران نامساعد بعد از کودتای 28 مرداد آغاز می کند و تا دوران کنونی پیش می برد، به همین دلیل تحولات اجتماعی و سیاسی کشور نیز در کنار بازگو کردن فعالیت های تئاتری اش بیان می شوند.
از این رو نوشته های او در این کتاب را نمی توان تنها نوعی خاطره نویسی دانست چرا که او در کنار گریزهایش به گذشته و زندگی تئاتری اش برگی از تاریخ ایران را نیز ورق می زند و اوضاع آن دوران را به تصویر می کشد. کتاب حاضر طی چند سال نوشته شده است و سیر زمانی متونِ آن چندان منظم نیست، با این حال شیرینی این خاطرات به قدری زیاد است که مخاطب احساس می کند همه این اتفاقات در یک برهه زمانی کوتاه رخ داده است.
برشی از متن کتاب دیدار با خویش
بعد از اتمام نمایش در شب اول به ویژه اگر اختصاص به هنرمندان و صاحبنظران و اساتید داشته باشد طبق معمول هنرمندان و اساتید و منتقدین به پشت صحنه میروند برای تبریک و بیشتر برای اظهار نظر در جهت بهتر شدن کار در پشت صحنه ما هنوز به خود نیامده بودیم که سر و کله این قبیل اشخاص پیدا شد.
پیش از همه به خاطر سن و سال و مقام صدای دکتر نامدار بود که با همان تکیه کلام های معروف و ویژه خودش که همیشه با تحکم بزرگترانه ای همراه بود از روی صحنه به گوش رسید که: کجان این بچه های قدر نشناس من؟ یکی دو نفر، او و همراهانش را به پشت صحنه فارابی که راهروی متوسطی با کوهی از اسباب و لباس، وسایل گریم و دیمرهای برق و فیلترهای قراضه بود راهنمایی کردند و او در همان لحظه ورود باز با همان لحن شیرین و آمرانه اش تقریباً فریاد زد: بچه ها شما واقعا آدم های نمک نشناس و بی حیایی هستید بعد از سه سال زحمت و مرارت که به پاتون کشیده شده حالا که گور مرگتون کار به این قشنگی درست کردین، نباید خبر بدین که یه نفر بیاد لااقل با چهار کلام حرف معرفی تون کنه؟ احمد براتلو که با نامدار آشنایی بیشتری داشت همانطور که بلد بود عذر خواست.
فهرست کتاب دیدار با خویش
- سخن نویسنده
- دیدار نخست
- مراحل برخورد عقاید یا پلکان تبادل آرا
- پیرمرد ما را اهلی کرد
- نخستین گذار ناگزیر
- زبان صحنه
- هایک گاراکاش
- نخستین برنامه
- دو حادثه در یک شب
- سرچشمه خاطرات یا خاطرات سرچشمه
- دستگیری
- زندان و اقا جلال
- جایزه نمایش نامه نویسی مجله نمایش
- بلبل سرگشته
- اصفهان
- جامعه ی باربد
- اجرای ضرورت
- به دنبال مقصود...
.
.
.
نویسنده: عباس جوانمرد انتشارات: نشر نو
نظرات کاربران درباره کتاب دیدار با خویش
دیدگاه کاربران