معرفی کتاب دری و بره ی سیاه کوچولو
معلم دری برای فعالیت جمعی این هفته شان، برنامه ی کتابخوانی گروهی را در نظر گرفته است. قرار شده بچه های کلاس به صورت دو به دو کتاب های داستان را روخوانی کنند. دری که به شدت رزابل را دوست دارد در دل آرزو می کند تا با او در یک گروه باشند. اما خانم معلم می گوید که اعضای یک گروه باید روخوانی شان در یک سطح باشد.
برشی از متن کتاب
توی راه خانه اصلا به سادامس ها کاری ندارم. چون همین جوری هم کل خون توی قلبم خشک شده. لوک می پرسد: «خدایا، چرا وروجک امروز این قدر حالش گرفته است؟» وقتی می رسم خانه، حوصله ی تنها کاری که دارم این است: مامانم داد می زند: «دری داری چی کار می کنی؟ بس کن! نکن!» «خب ... خودت آخرش گفتی بس نکن.» این را می گویم و به کارم ادامه می دهم. داد می زند: «خودت می دانی منظورم چی بود! این جوری کارت به اورژانس می کشدها.
نویسنده: ابی هنلن مترجم: شبنم حیدری پور انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب دری و بره ی سیاه کوچولو
دیدگاه کاربران