کتاب دری فانتاسماگوری:
تابستان از راه رسیده و دری از این که می تواند با خواهر و برادر بزرگترش، ویولت و لوک وقتش را بگذراند و بازی کند بسیار خوشحال است؛ اما ظاهرا این موضوع آن قدرها هم از نظر ویولت و لوک خوشایند نیست. دری دائما دلش می خواهد ادای نی نی کوچولوها را درآورد.
گاهی آن قدر لوس می شود که برای ابراز احساساتش به ویولت، زبانش را درآورده و صورت او را لیس می زند. هنگام بازی به قدری سوالات بی سر و ته می پرسد که آن ها را حسابی کلافه می کند. او همیشه در دنیای خیالیش یعنی "فانتاسماگوری" به سر می برد.
برشی از متن کتاب دری فانتاسماگوری:
بعد از شام ویولت و لوک میگویند که میخواهند درباره چیز مهمی با من صحبت کنند. پشت سرشان از پله ها دوتا یکی بالا می روم و خیلی هیجان زده ام. «یعنی چی می خوان بگن؟» ویولت اجازه میدهد روی تختش بشینم. شاید می خواهد اجازه بدهد با "گیلاس" بازی کنم. ویولت یواشکی از من میپرسد: "وروجک تا حالا اسم خانم گابل گراکر به گوشت خورده؟» سرم را تکان می دهم؛ یعنی نه!
خرید کتاب دری فانتاسماگوری:
کتاب دری فانتاسماگوری اثر ابی هنلن از انتشارات پرتقال و محراب قلم به چاپ رسیده است. برای خرید کتاب دری فانتاسماگوری کلیک کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب دری فانتاسماگوری
دیدگاه کاربران