معرفی کتاب رنگآمیزی شاهنامه (جلد 2)
این اثر حاوی تصاویری از نبرد هفت گردان تا مرگ رستم میباشد.با توجه به افزایش استقبال از کتابهای رنگآمیزی میان مخاطبان بزرگسال و دلایل مثبت فراوانی که از این طریق نصیب افراد میشود، انتشارات سبزان بر آن شده تا با ارائه چنین آثاری که در بردارنده طرحها و نقاشیهایی از عناصر فرهنگی و آئینی ایرانی هستند، همچون داستانها و حماسههای شاهنامه، علاوه بر آشنا کردن مخاطب با این شخصیتها و رویدادها و حتی ایجاد علاقهمندی در وی جهت مطالعه بیشتر این اثر بزرگ ملی، فعالیتی مثبت برای اوقات فراغت علاقهمندان به وجود آورد. ضمن اینکه افراد از طریق رنگآمیزی تصاویر کتاب حاضر، طی دقایقی که به صورت روزانه و منظم به آن میپردازند، به دور از فشارها و تنشهای زندگی روزمره، به افزایش تمرکز و خلاقیت و کاهش استرسها در خود کمک شایانی خواهند کرد. این اثر حتی برای دورهمیهای خانوادگی نیز مورد مناسبی تلقی میشود تا با کنار هم آوردن اعضا، لحظات خوشی را برایشان رقم بزند و ضمن تفریح، معلومات ادبی و شاهنامهای آنان را ارتقاء بخشد. در جلد دوم کتاب رنگآمیزی شاهنامه، تصاویری از نبرد هفتگردان تا مرگ رستم به چشم میخورد که علاوه بر آشنایی مخاطب با رخدادهای مهم شاهنامه و معرفی شخصیتهای مهم آن، که از طریق بصری صورت میگیرد، به ذهن سپاری محتوای شاهنامه -این اثر ملی- را آسانتر مینماید. لازم به ذکر است، پیرامون هر یک از تصاویر موجود در کتاب، توضیحاتی در قالب چند سطر و ارائه بیت یا ابیات مرتبط با آنها در انتهای کتاب به چشم میخورد تا بار معلوماتی مخاطب افزایش یابد و به این ترتیب در نشر فرهنگ فارسی - ایرانی مؤثر واقع شود. گفتنیست جلد اول این کتاب در بردارنده تصاویری از پادشاهی کیومرث تا هفتخان رستم میباشد.
برشی از متن کتاب
نبرد هفتگردان رستم با ده تن از پهلوانان ایرانی، طوس، گودرز، بهرام، گیو، گرگین، زنگه، گستهم، گرازه، برزین و خُراد به شکارگاه افراسیاب رفتند و به بزم نشستند. افراسیاب از ماجرای آمدن رستم به شکارگاه خودآگاه شد و با سی هزار سپاه به جنگ آنان شتافت. رستم به سپاه دشمن تاخت و افراسیاب از میانه میدان گریخت. رستم بر تخت افراسیاب تکیه زد و در نامهای به کیکاووس بشارت پیروزی داد. رستم و سهراب رستم در هنگام وداع با تهمینه مهرهای به او میدهد تا برای فرزندش یادگار بماند . بعدها سهراب قصد لشکرکشی به ایران میکند تا بتواند پدر را به پادشاهی برساند و سپس همراه هم افراسیاب را نابود کنند. افراسیاب تلاش میکند که این دو همدیگر را نشناسند تا شاید رستم به دست پسرش کشته شود. در نهایت، این سهراب است که از پا درمیآید و رستم با دیدن مهره یادگاری فرزند به عزاداری و مویه میپردازد. آزاده، کنیزک چنگنواز رومی، همواره با بهرام گور به شکار میرفت. روزی هنگام شکار بهرام هنرنمایی میکند و آزاده زبان به ملامت و نکوهش او میگشاید و اعمال او را ناشی از شجاعت نمیداند بلکه از خوی اهریمنیاش میداند. بهرام نیز این عمل او را تاب نمیآورد و او را به زیر پای اسب خود میاندازد. آزاده جان میبازد و بهرام پشیمان از کشتن زنی بیدفاع دیگر با خود زنی را به شکار نمیبرد. بزد دست بهرام و او را ز زین نگونسار بر زد به روی زمین هیون از بر ماهچهره براند برو دست و چنگش به خون درفشاند اسپنوی، همسر تژاو، پهلوان تورانی است. او را دختر افراسیاب میدانند. بعد از گریختن تژاو، بیژن اسپنوی را به اسارت میبرد. یکی ماهروی است نام اسپنوی سمنپیکر و دلبر و مشکبوی نباید زدن چون بیابدش تیغ که از تیغ باشد چنان رخ دریغ کیکاووس از شاهان کیانی و از جمله پادشاهان بیمرگ شاهنامه است. دیوان برای اینکه مرگ را بر او چیره کنند، او را میفریبند و میگویند که فقط یک کار مانده که تو به آن دست بزنی و آن اینکه آسمانها را هم رام خود کنی. هوس رفتن به آسمانها در دل او میافتد. تخت خود را به چهار عقاب میبندد و پرواز میکند. در آسمان فره ایزدی از او جدا میشود و بر زمین سقوط میکند. اما کاووس از بین نمیرود، زیرا قرار است سیاوش از او پدید آید. پَروَز (پریچهر) نام مادر سیاوش است. یک روز که طوس و گیو و چند نفر از بزرگان دیگر به شکار رفته بودند، در حین شکار با دختری زیبا و تنها در بیشهزار مواجه شدند. در پرس و جوی از او متوجه شدند دختر یکی از بزرگان تورانی است که از ترس پدر از خانه گریخته است. آنها ابتدا قصد کشتن یا تصاحب او را داشتند اما قضاوت را به کیکاووس سپردند. شاه با دیدن او دل از کف داد و او را به همسری برگزید و سیاوش از او متولد شد. چو کاووس روی کنیزک بدید بخندید و لب را به دندان گزید بدو گفت خسرو نژاد تو چیست که چهرت همانند چهر پریست سودابه دخترشاه هاماروان ، همسر کیکاووس و نامادری سیاوشبود. کیکاووس پس از پیروزی بر شاه هاماروان، دختر او را به همسری برمیگزیند. زمانی که سیاوش به نزد پدر میآید سودابه دلباخته او میشود، اما سیاوش از او دوری میکند. بر آن تخت سودابه ماهروی بسان بهشتی پر از رنگ و بوی نشسته چو تابان سهیل یمن سر جعد زلفش سراسر شکن گذر سیاوش از آتش: زمانی که سیاوش تن به خواستههای سودابه نمیدهد، سودابه برای حفظ حیثیت خود او را متهم به خیانت میکند. کیکاووس از خشم قصد کشتن سیاوش را دارد. اما طبق رسوم باستانی، آزمایشهایی برای اثبات گناه و بیگناهی فرد لازم بود. یکی از این آزمایشها گذر از آتش بود. آتشی برپا کردند و گذر معصومانه سیاوش به سلامت از آتش، اثباتی شد بر بیگناهی او. جریره، دختر پیران و همسر اول سیاوش و مادر فرود بود. او بعد از مرگ سیاوش در جنگ میان ایران و توران به همراه فرزند، مرزبان ناحیهای از اراضی ایران شد. در این جنگ فرود کشته شد و جریره در اقدامی شجاعانه و بینظیر آتشی افروخت و به اصطبل اسبان وارد شد و همه را کشت و بر بالین پسر بنشست، رخ بر رخ او نهاد و شکم خویش را پاره کرد. بیامد به بالین فرخ فرود یکی دشنه با او چو آب کبود دو رخ را به روی پسر برنهاد شم بردرید و برش جان بداد
- از نبرد هفت گردان تا مرگ رستم
- طراح: سارا نکومنش
- انتشارات: سبزان
نظرات کاربران درباره کتاب رنگ آمیزی شاهنامه - سارا نکومنش (جلد دوم)
دیدگاه کاربران