loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب 504 کلمه رشته تربیت بدنی | طادی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب  504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی

تربیت بدنی، یک رشته علمی و عملی است که از علوم مختلف برای تقویت جسم و روان انسان استفاده می کند. این علم، فیزیولوژی بدن انسان، علوم ورزشی و روش انجام ورزش های مختلف را بررسی می‌کند تا دانشجویان تربیت بدنی مهارت تحقیق در علوم ورزشی و  انجام ورزش های مختلف را داشته باشند. تربیت بدنی، شاخه های مختلفی دارد و بسیاری از ورزش ها از جمله: دو و میدانی، شنا، کاراته و فوتبال را  در بر می گیرد.  504، یکی از منابع مرجع زبان انگلیسی می باشد و کلماتی که دانشجویان رشته های مختلف، باید برای آزمونهای کارشناسی ارشد و دکتری بدانند را جمع آوری کرده است.

کتاب " 504 کلمه مطلقاً ضروری تربیت بدنی" شامل کلمات ضروری رشته تربیت بدنی، کلمات عمومی،  قید ها، فعل ها و اسامی پر تکرار می باشد. نویسنده تلفظ بریتانیایی، آمریکایی، معنی و کاربردهای هر کلمه را با بیان یک جمله انگلیسی با معنی فارسی بیان می کند. کتاب حاضر دارای  110 قید، فعل،  اسم،  صفت، پیشوند و پسوند ضروری زبان انگلیسی را جهت گسترش دایره لغات دانشجویان آورده است. کتاب 504" کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی" مناسب داوطلبان آزمون های کارشناسی ، ارشد و دانشجویان رشته تربیت بدنی می باشد.

 

برشی از متن کتاب  504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی


"appeal: جالب توجه، جذابیت، خواهش کردن. I found her clothing designs to be enormously appealing. به نظر من طراحی لباس او بسیار جالب توجه بود. Addict: معتاد، خو گرفته. He was addicted to ice cream. او معتاد به خوردن بستنی بود. Wary: مراقب، محتاط، مواظب To be wary of strangers. مراقب غریبه ها بودن. Aware:  آگاه، مطلع. Donna was aware of her tendency to exaggerate. دونا از تمایلش به اقرار کردن آگاه بود.

Misfortune: بدشانسی، بدبیاری، بدبختی. Is was my misfortune. بدشانسی من بود. Avoid: دوری کردن از، اجتناب کردن از، پرهیز کردن از. Wretched: فلاکت بار، بسیار بد. I feel wretched after a night when I’ve scarcely slept.  بعد از یک شب که کم خوابیدم، احساس بسیار بدی دارم. Keg: بشکه، جعبه. Get a keg. یک جعبه بیاورید Nourish: تغذیه کردن، پروراندن. The boy was not well nourished.  پسر خوب تغذیه نشده بود. Harsh: تند، خشن، زموخت، قاطع، غلیظ. The harash treatment. رفتار خشن. Quantity: مقدار، کمیت، تعداد. A small quantity of money. مقدار کمی پول Opt: انتخاب کردن، پسندیدن، برگزیدن. To opt for a chocolate cake. انتخاب کیک شکلاتی

Tragedy: مصیبت یک اتفاق بد و ناگوار. His enormous jealousy led to the treagedy in their family. حسادت شدید او منجر به اتفاق ناگوار در خانواده آنها شد. Pedestrian: عابر پیاده Pedestrians walk on the sidewalk. عابرین در پیاده رو راه می روند. Glance: ،به سرعت نگاه کردن نگاه سریع، نگاه اجمالی، نظر انداختن. To glance at the accident. به تصادف نگاه اجمالی انداختن. Budget:  بودجه، هزینه. To decrease the budget this year. کاهش بودجه امسال. Nimble: چالاک، چابک، زرنگ، فرز. The nimble policeman leapend over the fence. افسر پلیس زرنگ و چابک از روی حصار پرید."

 

خرید کتاب  504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی

کتاب  504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی، تالیف محمد طادی و اکبر محمدی توسط نشر ادیبان روز به چاپ رسیده است. برای خرید این کتاب می‌توانید به فروشگاه اینترنتی کتابانه مراجعه نمایید.

 

فهرست کتاب  504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی

  • 504 کلمه مطلقاً ضروری عمومی
  • 504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی
  • مرور 504 کلمه مطلقاً ضروری رشته تربیت بدنی
  • 110 عدد از اسامی پرکاربرد و ضروری
  • 110 عدد از اسامی پرکاربرد و ضروری
  • 110 عدد از افعال پرکاربرد و ضروری
  • 110 عدد از صفات پرکاربرد و ضروری
  • 110 عدد از قیود پرکاربرد و ضروری
  • پیشوندها و پسوندهای ضروری

 

 



درباره محمد طادی نویسنده کتاب کتاب 504 کلمه رشته تربیت بدنی | طادی


نظرات کاربران درباره کتاب 504 کلمه رشته تربیت بدنی | طادی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب 504 کلمه رشته تربیت بدنی | طادی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل