loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب چمدان - بزرگ علوی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب چمدان

کتاب چمدان اثر بزرگ علوی توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

کتاب چمدان مجموعه داستان های کوتاه فارسی است که قصه هایی از قبیل چمدان، قربانی، عروس هزار داماد، تاریخچه اتاق من، سرباز سربی، شیک پوش و رقص مرگ را در برمی گیرد. وجه اشتراک میان این داستان ها، شخصیت های تنها، ناکام و به دور از خانه است که روایت هایی خواندنی و تاثیرگذار را به مخاطب شرح می دهند.

در داستان "چمدان" اثر بزرگ علوی ، شخصیت اصلی قصه که راوی آن نیز هست، مردی جوان و مجرد می باشد. وی و پدرش ساکن شهر "برلین" کشور "آلمان" هستند اما به دلیل اختلافاتی که میان شان وجود دارد، او با سکونت در یکی از پانسیون های موجود در این شهر، دوران دانشجویی خود را سپری می کند و هم چنان مخارج زندگی خود را از طریق پول دریافتی از پدرش تامین می نماید؛ در واقع، نوع خصوصیات اخلاقی، نحوه ی زندگی و عقاید شخصیت اصلی داستان به گونه ای می باشد که به هیچ وجه مورد پسند پدر قرار نگرفته و پسرش را همواره فردی لاابالی می داند.

از سویی دیگر نیز، این مرد جوان معتقد است که پدری شیک پوش با ظاهری آراسته و مدرن دارد اما تفکرات و سبک نگرش او در گذشته های خیلی دور متوقف شده و به جهان با آن شیوه می نگرد. در آغاز ماجرا پدر از پسرش درخواست می کند که او را در سفر پیش رویش به سوی "سیتو"، همراهی نماید و همین موضوع، موجب یادآوری لحظاتی در گذشته برای وی شده و ماجراهایی خواندنی را به دنبال می آورد.

 

فهرست


چمدان قربانی عروس هزار داماد تاریخچه اتاق من سرباز سربی شیک پوش رقص مرگ

 

 

برشی از متن کتاب


چمدان یک صبح روز یکشنبه ماه تیر هوای شهر برلین تیره و خفه کننده بود. آدم از فرط گرما در تختخواب غلت می خورد، عرق از تنش می جوشید. اما حاضر نمی شد که از جایش بلند شود. دود کارخانه ها و مه جنگل ها که با هم مخلوط می شد و ذرات آن که از میان پنجره توی اتاق می آمد، مثل این بود که می خواست فشاری راکه بر تن و جان آدم وارد می آورد سخت تر کند. من در آن وقت در برلین تحصیل می کردم. نیم ساعت بود که صاحبخانه چایی مرا روی میز گذارده بود ولی من خیال بلند شدن نداشتم. یکی دو مرتبه هم از پشت در گفته بود: «آقا، از منزل پدرتان پای تلفن شما را می خواهند.» ولی من جواب نداده بودم. ساعت نه، کسی با عجله در اتاق مرا زد و داخل اتاق شد. من ابتدا باز به گمان این که صاحبخانه کاری دارد، اعتنایی نکردم ولی بعد که ناگهان صدای پدرم را شنیدم، از جا جسته، سلام کردم. او روی صندلی راحت کنار اتاق نشست. قوطی سیگار طلایش را بیرون آورد، سیگاری آتش زد و گفت: «چرا آن قدر اتاق تو درهم و برهم است، چرا این کتاب ها را جمع نمی کنی؟ نگاه کن: صابون و قلم و شانه و کراوات و چوب سیگار و سربند و دیگر چی، عکس، همه روی هم ریخته.» بوی عطر که از صورت تازه تراشیده پدرم تراوش می کرد، در نظر من زننده بود. راست می گفت. دقت و مواظبت او، وقار و بزرگ منشی او، وقاری را که از آباء و اجداد به ارث برده بود، وقار شترمآبی او با زندگانی مشوش پریشان من، با دل چرکین من به هیچ وجه جور نمی آمد. در خانه او یک قفسه مخصوص صابون، یکی مخصوص سیگار، یک اتاق هم مخصوص کتاب بود. امروز بیش از روزهای دیگر به پدرم توهین شد، برای آن که پدر باوقارم خود را کوچک کرده و در منزل من آمده بود، مگر من آن پسری نیستم که پس از مدت ها زد و خورد از خانه او بیرون آمده بودم، چون که میل نداشتم هر روز ساعت یک بعد از ظهر غذا بخورم و هر شب ساعت یازده در خانه باشم و بخوابم و صبح ساعت هفت سر میز چایی حاضر باشم. در ضمن این که او سیگارش را می کشید، من سر و صورتم را شسته، پهلویش نشستم. از من پرسید: «تو خیال نداری تابستان مسافرتی بکنی؟» نفهمیدم که منظور پدرم چه بود؟ آیا می خواست بگوید: مسافرت بکن یا این که با من مسافرت بکن. برای این که به سوال او صریحا جوابی نداده باشم، گفتم: - من پول ندارم، شما کمی این ماه به من اضافه بدهید. - خوب بود که من این جا آمدم. - اگر شما را نمی دیدم قرض می کردم. چون می دانستم که از قرض کردن بدش می آید، مخصوصا به رخش کشیدم که با پولش به من سرکوفت نزند. پدرم پس از لحظه ای خاموشی - این خاموشی، این عادت زننده او برای من یک نوع شکنجه بود، این حالت چشم های سرخ و درشتش که می خواست، اگر می توانست، مرا آتش بزند، این حالت چشم که آثار ظلم و اقتدار پدر عهد بربریت بود، برای من کشنده و ناگوار بود. پدرم پس از لحظه ای خاموشی دفتر چک بانک را از جیب بیرون آورد و یک چک صد مارکی به من داد و گفت: «من مسافرت می کنم و می روم به اطراف سیتو، به یکی از ییلاق های سرحد چکوسلاو (اسم آن را فراموش کرده ام)، ترن ساعت یازده حرکت می کند. اگر ...

 

 

 

  • نویسنده: بزرگ علوی
  • انتشارات: نگاه

 

 



درباره بزرگ علوی نویسنده کتاب کتاب چمدان - بزرگ علوی

بزرگ علوی کیست؟ «سید مجتبی آقابزرگ علوی» که با نام «بزرگ علوی» شناخته می‌شود، روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار و نویسنده‌ی سبک رئالیسم معاصر است. او خالق یکی از مشهورترین رمان های ایرانی با عنوان «چشمهایش» می‌باشد. به عقیده بسیاری، بزرگ علوی، به همراه «صادق هدایت» و «صادق چوبک»، بنیانگذاران داستان نویسی نوین در ایرانند. زندگینامه بزرگ علوی زندگینامه بزرگ علوی با سیاست و ادبیات عجین است. وی، در روز …

نظرات کاربران درباره کتاب چمدان - بزرگ علوی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب چمدان - بزرگ علوی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل