کتاب اشک لیلی نوشته سید غلامرضا اسلامبولچی توسط انتشارات بهجت به چاپ رسیده است.
حاج علویه خانم که از داخل اتاق هم لیلی را می دید و هم رضا را، با افسوس سری تکان داد و گفت: یک عمر است که کلمه ی عشق را می شنوم، ولی هیچ وقت معنای آن را نفهمیدم؛ اما از حالتی که لیلی دارد، گویا چیز بسیار خوبی است؛ ای کاش من جای لیلی بودم. مریم خانم هم مخفیانه بالا آمد، و از داخل اتاق محمد و علی، به نحوی که از جانب لیلی پنهان باشد، حرکات لیلی را نظاره می کرد. او خوب می دانست که هم اکنون در دل رضا و لیلی چه می گذرد. بر جوانی از دست رفته افسوس می خورد و به لیلی حسادت می کرد. به یاد روزهایی افتاد که برای حاج مهدی دلبری می کرد و با حرکت خود او را دیوانه می ساخت. (برشی از متن)
نویسنده: مهندس سید غلامرضا اسلامبولچی انتشارات: بهجت
نظرات کاربران درباره کتاب اشک لیلی - اسلامبولچی
دیدگاه کاربران