loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شیش و بش | چرم شیر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب شیش و بش 

"شیش و بش" نمایش نامه ای می باشد که روایتی جذاب را شرح می دهد. به طور کلی، قصه درباره ی رابطه ی بین دو خانواده ی "خلیفه حاج محمد باقر یزدی" و خانواده ی "حاج اسعد صحاف باشی" است که نویسنده با به کارگیری از بیانی ساده و روان، اتفاقاتی خواندنی را توصیف می نماید. داستان از این قرار می باشد که مغازه ی حاج اصعد صحاف باشی و حاج محمد باقر یزدی در کنار یک دیگر قرار داشته و روزی صحاف باشی تصمیم می گیرد که مغازه ی یزدی را خریداری نموده و به وسعت مغازه ی خود بیفزاید اما هنگامی که تصمیم خود را با همسایه اش در جریان می گذارد، با مخالفت های وی مواجه گشته و همین مساله موجب ایجاد اختلاف هایی بزرگ میان آن ها می شود. از قضا، "لیلا"، دختر حاج محمد باقر و "مراد"، پسر حاج اسعد، دل به هم بسته و با مشکلات و معضلات میان پدران شان که مانعی بزرگ بر سر راه عشق شان است، دست و پنجه نرم می کنند. در سویی دیگر نیز، "گلی"، کلفت خانه ی یزدی و "نوروز"، نوکر صحاف باشی، به هم علاقه مند شده اند. اختلاف مذکور و دل بستگی های پدیدار شده میان دو خانواده، ماجراهایی جذاب را خلق کرده و حکایتی شیرین را روایت می کند

برشی از متن کتاب

پنجره ی دو خانه رو به روی هم – هم زمان – باز می شود. در یک پنجره یزدی و در پنجره ی دیگر صحاف دیده می شود. یزدی: هنوزم نمی فروشی؟ صحاف: نه! دو پنجره با شدت و هم زمان بسته می شود. گلی و نوروز از دو در رو به روی هم – هم زمان – بیرون می آیند. گلی: وا! خدا مرگم بده، مرده شور! از جیب خود نمک بیرون می آورد و گرد خانه می پاشد و اوراد می خواند. نوروز هم زیر لب اوراد می خواند و به خود فوت می کند. هر دو به سوی هم می آیند. می خواهند از کنار هم بگذرند. چند بار سد راه هم می شوند. پلی: وا! مرده شور، کوری؟ نمی بینی من دارم رد می شم؟ نوروز: رو که نیس. انگار نه انگار خودشه هی می پیچه جلوی راه ما. گلی: آخه آدم قحطه من بپیچم جلوی راه تو؟ برو عقب ببینم کار دارم. نوروز: خودت برو عقب، نا سلامتی مردی گفته ن، زنی گفته ن. گلی: نه بابا! از کی تا حالا؟ نوروز: برو عقب زن حسابی! من نباید با تو حرف بزنم. گلی: حالا کی خواس با تو حرف بزنه که دست پیش گرفه ی؟ باز می خواهند از کنار هم بگذرند، یک لحظه سد راه هم می شوند. وا، مرده شور! از کنار هم می گذرند و می روند. دو پنجره ی رو به روی هم – هم زمان باز می شود. عمه خانم و شوکت دیده می شوند که سینی حبوبات را دم پنجره پاک می کنند و آشغال های آن را به سوی یک دیگر باد می دهند. هر دو به سرفه می افتند و هم زمان پنجره های خود را می بندند. در سربینه ی حمام دو مشت و مالچی در حال مشت و مال دادن صحاف و یزدی هستند. صحاف: آخیش دستت درد نکنه. نرم شدم. یزدی: بمال آقا! مگه ما مث بعضیاییم که نمالیده می گن بسه؟ صحاف: اوسا، داری ناز می کنی یا مشت و مال می دی؟ یزدی: آقا، زیر دست مشت و مالچی بنیه می خواد د آخه! بمال آهان. صحاف: آهان این استخوان باید نرم شه. ما که مث بعضیا دنبه نیستیم که مشت و مالچی بخواد دنبه آب کنه که! یزدی: قربون دستت. نترس! اینا همه س عضله س، مث مال بعضیا همش استخون نیس که بترسی بشکنه! صحاف: برو تو گردن! آهان – نترس استخواناش تو پره ماشالا. بپیچون آقا بپیچون! صحاف: تازه داره استخونا باز می شه. بدن سالم قواره داره. چیه چاقاله بادوم، تاپه ترینا! یزدی: آقا برو رو گرده. سنگه ماشالا. چیه مردم پیرهن می پوشن استخوان از هفت جاشون زده بیرون. صحاف: خدایا شکرت! این که حمومه رو تخت مرده شور خونه این خیک خنسا چی کار می کنن؟ یزدی: بسه دیگه آقا! مگه مشک گیر آوردی این قده می چلونی؟ صحاف: د ول کن دیگه، خرد کردی ما رو که! هر دو مشت و مال چی خیس عرق دست از کار می کشند و پس می افتند. شوکت و گلی در خانه رخت های شسته را پهن می کنند. عمه خانم و نوروز در خانه قالی چوب می زنند...



درباره محمد چرمشیر نویسنده کتاب کتاب شیش و بش | چرم شیر

محمد چرمشیر کیست؟ «محمد چرمشیر» یکی از پرکارترین نویسندگان معاصر ایرانی است که حضور فعّالی در عرصه تئاتر داشته و نمایش‌های متعددی براساس نوشته‌های او روی صحنه رفته‌اند. او همچنین به عنوان مدرس دانشگاه و «دراماتوژ» (ویراستار ادبی نمایشنامه) هم فعالیت کرده است. بخش بزرگی از زندگی و فعالیت‌های هنری چرمشیر به تئاتر اختصاص داشتند و چندین نمایشنامه وی از جمله کتاب رقص مادیان‌ها، کتاب شیش و بش و کتاب روز رستاخیز در قالب …

نظرات کاربران درباره کتاب شیش و بش | چرم شیر


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شیش و بش | چرم شیر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل