درباره کتاب شغال و بز از مجموعه ی قصه های خوب دنیا
این اثر جلد دیگری از مجموعه کتاب هایی با عنوان " قصه های خوب دنیا " می باشد. داستان آمده در این کتاب در رابطه با شغالی است که به همراه همسرش در میان درختان پرسه می زد که چشمش به گله ی بزها می افتد. او و همسرش به گله حمله کرده و تمام بزها را شکار می کنند به جز یک بز که نامش " سیتا " می باشد. او بسیار باهوش و زیرک است و تمام حواسش را جمع کرده تا شکار شغال ها نشود. اما شغال که دلش می خواهد او را نیز شکار کند به همراه همسرش نقشه ای می کشد تا سیتا را گول بزند و آن را نیز شکار کند...
برشی از متن کتاب شغال و بز از مجموعه ی قصه های خوب دنیا
شغال با خوشحالی گفت: به به! چه بزهای دوست داشنی و تپلی! امشب باید حسابی جشن بگیریم. و چشم هایش از شیطنت برق زد. شب هنگام، شغال و زنش در یک فرصت مناسب حمله کرده و گله ی بزها را یکی یکی کشتند و خوردند. از تمام آن گله تنها یک بز زنده مانده بود که نامش سیتا بود. سیتا از اینکه تمام دوستانش از بین رفته بودند بسیار ناراحت بود. او با وجودی که علف ها هنوز سبز بودند و نور خورشید هم گرم بود اما از زندگی اش هیچ لذتی نمی برد و همیشه از این که ممکن است شغال ها او را هم بخورند، می ترسید.
نویسنده: میرا اوبروی تصویرگر: آگانتوک انتشارات: پینه دوز
نظرات کاربران درباره کتاب شغال و بز
دیدگاه کاربران