کتاب برای خدا مخلص بود| علی اکبری

درباره کتاب برای خدا مخلص بود 

در این کتاب خاطراتی از شهید همت –فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله- از زبان اطرافیان، همرزمان و خود شهید ذکر شده است.

در بخشی از سخنرانی شهید همت در کتاب اینگونه آمده است که: «...شب های عملیات، خیلی شب های عجیبی است. یکی نشسته گوشه ای و وصیت نامه می نویسد، دیگری مشغول دعا خواندن است. آن یکی برای شهادتش دعا می کند. صحنه های عجیبی در این شب ها دیده می شود، خیلی گریه آور و عجیب است. آدم متحیر می شود که این قدر اینها اعتقادشان قوی است، که به خدا این قدر اخلاص دارند. خصوصا این بسیجی ها عزیز که خیلی پاک و و خیلی با روحیه هستند.»

فهرست

• سال شمار زندگی محمد ابراهیم همت
• محمد ابراهیم
• آرام و قرار نداشت
• سربازی، آشپزخانه و ناجی
• ارواح پدرت!
• انقلاب پیروز شد
• تا آخر هستیم
• بعداً معلوم میشه
• پیدایش کردم
• تا آخر پای حرفش بود
• حلقه ی ازدواج
• شب زفاف
• همه ی عمر آزمایش است
• حق با شماست
• سخنرانی پر شور
• خیالت راحت
• به ماه نگاه کن
• گرد غم
• چی خیال کردی
• سنگر رفت رو هوا
• برخورد قاطع
• مگه می ترسی؟
• حلالم کن
• فردا می خورم
• به آرزوم رسیدم
• عاشق بسیجی ها
• بیا و مردونگی کن
• پولت را بزار توی جیبت
• بسیجی های 13، 14 ساله...
• اومدم نماز بخونم
• این ها به چی فکر می کنن
• از هوش رفت
• خواب فرمانده لشکر
• فقط گریه می کرد
• 313 نفر
• آخرین سخنرانی
• درود به این چهره ها
• حاجی نیامد
• جنازه ی بی سر
• نحوه ی شهادت
• اولاد خلف
• وصیت نامه

(خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت) به کوشش: علی اکبری انتشارات: یا زهرا (سلام الله علیها)