کتاب قصههای مجید | هوشنگ مرادی کرمانی
550,000 تومان
با نزدیک شدن به چهارراه و زرد شدن چراغ ،آراسته در یک آن تصمیم گرفت که قید رد شدن از چراغ را بزند و مانند یک راننده ی خوب بایستد. با این فکر پشت خط عابر پیاده توقف کرد که ناگهان با تکان محکم و سنگینی ماشین نو و تازه اش تقریباً یک متر به جلو رانده شد و اگر کمربند ایمنی را نبسته بود حتماً سرش با شیشه ی جلو و فرمان برخورد می کرد. از حرکت تند ماشین، خیلی شوکه شد و چند لحظه بی حرکت ماند. احساس کرد قلبش نمی زند؛ آیا زلزله ای رخ داده بود؟ آما با نگاه به آینه ی وسط و دیدن ماشینی که به ماشین قشنگش چسبیده بود فهمید که دچار تصادف شده است و هیچ زلزله ای در کار نبوده، که ای کاش زلزله بود و این تصادف پیش نمی آمد. ماشین سفید رنگی به عقب ماشینش چسبیده و مدل آن مشخص نبود و راننده هم چنان پشت فرمان نشسته بود. (گزیده ای از متن)
نظرات کاربران درباره کتاب نبض لحظه ها - لیلا یارخدا
دیدگاه کاربران