محصولات مرتبط
کتاب ربات جنگلی نوشته ی پیتر براون و ترجمه ی آناهیتا حضرتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
کتاب استعاره ای است از انسان ها که در دنیای پر هیاهو به دنیال زندگی و حیات خودشان هستند و به نوعی تلاش انسان ها را در طول حیاتشان به تصویر می کشد. کتاب برای مخاطب نوجوان بالای دوازده سال مناسب می باشد. کشتی باری که بر روی اقیانوس در حال حرکت است دچار توفان بزرگی شده و غرق می شود. بار این کشتی ربات هایی هستند که در حال ارسال به مقصد خود بودند. بعد از غرق شدن کشتی تعدادی از جعبه های ربات ها سالم مانده و بر روی آب شناور می شوند. و به سمت جزیره ای در حال حرکت هستند همه آن ها به غیر از یکی با دیوارهای صخره ای جزیره برخورد می کنند و از هم متلاشی می شوند و تنها رباتی به نام " رز " سالم بر روی جزیره می افتد. سمورهای ساکن در جزیره با کنجکاوی بسته ی ربات را باز می کنند و یکی از آن ها به طور اتفاقی دکمه ی روشن بر روی ربات را می زند و رز در حالت شروع به کار قرار می گیرد. ربات خودش را در جزیره ای می بیند که از آن چیزی نمی داند و شروع به کاوش در جزیره می کند. در این بین آسیب هایی به بدنه اش وارد می شود. یک بار از دست خرس ها فرار می کند و بار دیگر دچار توفان وحشتناکی می شود. او به تدریج زبان حیوانات را یاد می گیرد و با آن ها صحبت می کند و با کمک حیوانات یاد می گیرد تا از خودش محافظت کند و از تخم غازی نگه داری می کند. جوجه غاز پس از بیرون آمدن از تخم ربات را مادر خودش می داند. به روباه زخمی کمک می کند و ... شرکت سازنده ی او متوجه می شود که رز در یک جزیره ساکن است و تعدادی ربات را برای برگرداندن اومی فرستد اما رز ... .
برشی از متن کتاب
فصل 7 طبیعت بکر صدای حیوان ها توی جنگل پیچید. صدای جیک جیک و به هم خوردن بال پرنده ها و خش خش از توی بوته ها شنیده می شد. بعد از لا به لای صخره ها، صدای جدیدی آمد. صدای پاهای سنگینی که خرت خرت کنان نزدیک می شدند. حیوان های جنگل ساکت شدند و از مخفیگاه هایشان، هیولای درخشانی را که از جلوی آن ها رد می شد، تماشا کردند. جنگل، جای راحتی برای رز نبود. تخته سنگ های ناهموار و درخت هایی که روی زمین افتاده بودند و بوته های درهم و برهم، راه رفتن را برایش سخت می کردند. رز تلوتلو خورد و سعی کرد تعادلش را حفظ کند، ولی پایش گیر کرد و درست مثل یک تکه چوب، سر و ته شد و افتاد، ولی زمین خوردنش صدایی نداشت، قر هم نشد، فقط سر تا پا کثیف شد. یکی از برنامه های از پیش تعیین شده ی رز، تمیز نگه داشتن خودش بود، برای همین، بعد از اینکه از جایش بلند شد، بلافاصله خودش را تمیز کرد. دست هایش تندتند این طرف و آن طرف می رفتند و کثیفی ها را از روی بدنش پاک می کردند. وقتی همه جایش را تمیز تمیز کرد و برق انداخت، دوباره توی جنگل راه افتاد. رز همین طور به راهش ادامه داد تا این که رسید به یک جای هموار و باز که با برگ های سوزنی کاج پوشیده شده بود. به نظرش جای امنی آمد و این دقیقا همان چیزی بود که ربات ما می خواست. بی حرکت آن جا ایستاد. همه ی خطوط و زاویه های مرتب و منظم توی ذهنش با شکل های بی قاعده ی آن طبیعت بکر فرق داشت. فصل 8 میوه های کاج اگر مدتی توی جنگل، همین طور بی حرکت بایستید، بالاخره یک چیزی می افتد روی سرتان. رز هم مدتی بود توی جنگل ایستاده بود. باد ملایمی لای درخت ها پیچید و بعد دنگ! میوه ی کاجی از آن بالا افتاد روی سرش. ربات پایین را نگاه کرد و دید که میوه ی کاج قل خورد و گوشه ای ایستاد. به نظرش بی خطر آمد، برای همین دوباره بی حرکت شد. چند ساعت بعد، باد تندی توی درخت ها پیچید و بعد دنگ! ربات قصه ی ما باز هم پایین را نگاه کرد و دید که میوه ی دیگری قل خورد و رفت. چند ساعت دیگر هم گذشت و باد شدیدی لابه لای درخت ها زوزه کشید. باد تنه ی درخت ها را خم کرد و شاخه ها را تکان داد و بعد دنگ دنگ دنگ ! میوه های کاج، مثل باران پایین ریختند. رز حسی شبیه به اذیت شدن داشت. دنگ ! خیلی سریع، این طرف و آن طرفش را نگاه کرد تا جای امنی پیدا کند و از شر میوه های کاج خلاص شود. همان موقع بالای جنگل، چیزی صخره مانند و بزرگ دید؛ جای خیلی خوبی را پیدا کرده بود. فصل 9 کوه رز از کوه بالا رفت. درخت های درهم فشرده و تخته سنگ هایی که از کوه بیرون زده بودند، مجبورش می کردند گاهی زیگزاگ برود و راهش را عوض کند. بعد از یک ساعت کوه پیمایی، بالاخره رسید به قله ناهموار کوه. چمن و گل از همه جای خاک جوانه زده بودند، ولی درختی آن بالا نبود و رز می توانست از شر آن میوه های کاج در امان باشد. خاک و خلش را تکان داد و خیلی با احتیاط، از تخته سنگی بالا رفت. آن جا بالاترین نقطه ی کوه بود. ربات سرش را چرخاند و دید که همه طرفش را اقیانوس گرفته. آن جا بود که رز هم چیزی را که من و شما از اول داستان می دانیم، متوجه شد. او فهمید توی یک جزیره است. ...
(نامزد 1 جایزه) نویسنده: پیتر براون مترجم: آناهیتا حضرتی انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب ربات جنگلی - پرتقال
دیدگاه کاربران