loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب پرنده بی پرنده - یغما گلرویی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب پرنده بی پرنده اثر یغما گلرویی

"پرنده بی پرنده" کتاب شعری سروده ی شاعر نام آشنا، "یغما گلرویی" می باشد که همواره با سرودن ترانه هایی معروف و ماندگار، در میان اذهان مردم جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. یغما گلرویی، شاعر، نویسنده و مترجمی است که با یکی از ترانه هایش در آلبوم "دوستت دارم" "ناصر عبدالهی" شناخته شد.

علاقه مندان به شعر و ترانه های معاصر، با اکثر اشعار وی آشنا هستند و از آن لذت می برند. کتاب حاضر، به محض انتشار و ورود به بازار، مورد نقد و انتقادات بسیاری قرار گرفت و طرفداران و مخالفان بسیاری را به همراه داشت.

شاعر، محتوای اشعار "پرنده بی پرنده" را با استفاده از عبارات و واژه هایی زیبا و تاثیرگذار، حول محور موضوعاتی هم چون عاشقی، دلدادگی، تنهایی و ابراز احساسات، به گونه ای خواندنی خلق کرده و سپس آن را در اختیار عموم مردم قرار داده است. خوانندگان زیادی، با استفاده از شعر های موجود در این اثر، ترانه های زیبایی را ساخته اند که در نهایت موجب خاطره سازی و ایجاد لحظاتی به یادماندنی برای شنوندگان شده اند. در واقع به صراحت می توان گفت که کلیه ی این اشعار بر گرفته از اوضاع و احوال موجود در عصر کنونی است که تمامی دغدغه های تلخ و شیرین مردم این مرز و بوم را با گفتاری هنرمندانه و تاثیرگذار بیان می کند.

کتاب پرنده بی پرنده اثر یغما گلرویی توسط نشر دارینوش به چاپ رسیده است.


فهرست


بابا انار نداره سایه ی ستاره قصه ی کهنه دروغ بود یه دفه بیا به خوابم باغ وحش یه ترانه هس تو قلبم نقطه چین نقاب شهر خواب با من باشی! پرنده بی پرنده چهار راه آفتابی چی بخونم؟ پل عابر پیاده می دونم نمایش ستاره جمعه بازار ترانه ی سکوت کباب چرب پایتخت رمان برای عبرت آینه بادبادک ها خسته شدم! سهم ما فاصله زخم یادگار جنگ عطش شکن سطری از همین ترانه بیا بازی رو ببازیم بانو آواز دزد چهارشنبه کجاست؟ نمی گم شبیه من باش! مشق نانوشته قصه ی شهر فرنگی چتر مشترک ضیافت آدم برفی لاله زار لغت نامه سینما رکس خط آفتابی غریبه ی قدیمی برج تمام من مادر بزرگ! کجایی!؟ غزلک دختر کفش کتونی قصه واسه خواب آجر پز کودکی نام و ننگ بدل حنجره تو پنجره کن! عروس برون سرنگ خالی آدم به آدم میرسه مرد شرقی سنگ، کاغذ، قیچی گریه نکن! جیرجیرک برپا! آواز فراری جشن گریه بی بی بارونی مشق آفتابی فرصت قصه ی سگ با گربه رقص شبانه اسپانیا! اسپانیا! تداوم سرودن آواز بیا این شعرو تموم کن کی خروس می خونه! بی خیالی غریق عاشق دریا

برشی از متن


نقاب هی بازیگر! گریه نکن! ما همه مون مثل همیم! صبحا که از خواب پا می شیم نقاب به صورت می زنیم! یکی معلم می شه و یکی میشه خونه به دوش! یکی ترانه ساز می شه، یکی میشه غزل فروش! یکی رئیس کارخونه، یکی یه قاتل شرور! یکی وکیل، یکی وزیر، یکی گدا، یکی سپور! کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتای ماست! گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداس! هر کسی هستی یه دفه قد بکش از پشت نقاب! از رو نوشته حرف نزن، رها شو از پیله ی خواب! نقشه ی یه دریچه ر رو میله ی قفس بکش! برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش! کاشکی می شد تو زندگی ما خودمون باشیم بس! تنها برای یک نگاه، حتی برای یک نفس! تا کی به جای خودمون نقابمون حرف بزنه؟ تا کی سکوت رج زدن، نقش نمایش منه؟ آی نمایش نامه نویس! نقش من به من بده! نقش جدال آخر تن به تن به من بده! می خوام همین ترانه ر رو صحنه فریاد بزنم! نقابم پاره کنم، جای خودم داد بزنم! هر کسی هستی یه دفه قد بکش از پشت نقاب از رو نوشته حرف نزن، رها شو از پیله ی خواب نقشه ی یه دریچه رو رو میله ی قفس بکش برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش   ضیافت من خودمم نه خاطره، منظره ام نه پنجره من یه هوای تازه ام، نه انعکاس پنجره می خوام سکوت کوچه رو ترانه بارون بکنم دل هارو به ضیافت ترانه مهمون بکنم می خوام بگم که این صدا هر چی که هس مال منه شیشه ی رخوت شبو سنگ ترانه می شکنه خونه ی من همین وراس، پیش شما پیاده ها! هر کجا که چشم عاشقی مونده به خط جاده ها وقتی که قلب عاشقا به سیم آخر می زنه کبوتر صدای من به آسمون پر می زنه آسمونم مث یه عکس جا نمی گیره توی قاب وقتی که بارون بزنه تموم می شه عمر حباب سقف ترانه سنگینه من ولی جنس شیشه ام دل رو به غربت نزدن، تیشه نخورده ریشه ام هم وطن این وطنم، هم دل دل بستگیاش همدم دلواپسی و هم نفس خستگیاش تنها دلیل بودنم خوندن این ترانه هاس زخم هزار تا خاطره تو دل عاشقانه هاس باده ی این ترانه ها تا به ابد نوش شما خونه ی امن این صدا همیشه آغوش شما وقتی که قلب عاشقا به سیم آخر می زنه کبوتر صدای من به آسمون پر می زنه آسمونم مث یه عکس جا نمی گیره توی قاب وقتی که بارون بزنه تموم می شه عمر حباب   فرصت اگه فرصت داده بودی، با تو رد می شدم از درد چشم های خیس ترانه گریه رو دوره نمی کرد اگه فرصت داده بودی می رسیدم به رسیدن با تو یه عشق دیگه ای داشت طعم آواز چشیدن اگه فرصت داده بودی سیب قصه مال ما بود مونده بودم اگه قلبت با ترانه پا به پا بود هنوزم عاشقتم نشون به اون نشون که شب از نگاه من مث یه روز تازه روشنه هنوزم عاشقتم...

شاعر: یغما گلرویی انتشارات: دارینوش


درباره یغما گلرویی نویسنده کتاب کتاب پرنده بی پرنده - یغما گلرویی

یغما گلرویی؛ شاعر ترانه‌های یاغی! یغما گلرویی ترانه‌سرا، نویسنده و عکاس ایرانی است که به دلیل سبک خاص اشعارش در کوتاه مدت به شهرت قابل توجهی دست یافت. در ترانه‌های یغما شعله‌های سرکشِ اعتراض و اشتیاق به آزادی را خواهید دید که آرمان‌شهر قابل احترامی است؛ آرمان‌شهری که حقیقتا ارزش زیستن دارد! دست‌ِکم به لطف کلمات! اگر شما نیز از مخاطبین کتاب شعر معاصر هستید، باید بدانید که در مطلب امروز وبسایت کتابانه، با مرور زندگی نامه …

نظرات کاربران درباره کتاب پرنده بی پرنده - یغما گلرویی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پرنده بی پرنده - یغما گلرویی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل