معرفی کتاب آن شب مردهها بیرون آمدند (جلد 2)
این کتاب چندین داستان کوتاه از ادبیات آمریکای لاتین را در بر دارد و آثاری از کشورهای پرو، دومینیکن، شیلی، کلمبیا، گواتمالا، مکزیک و ونزوئلا را معرفی میکند. در قرن هجدهم، نویسندگان اروپایی داستان کوتاه را تقریبا کنار گذاشتهاند ولی برخلاف اروپا در آمریکای لاتین داستان کوتاه از نوع ادبی خاصی بهشدت افرایش پیدا کرده است. کتاب حاضر دومین نمونه دفتری است که به ارائه نمونههایی از داستانهای کوتاه آمریکای لاتین میپردازد.
در جلد اول داستانهای کوتاه آمریکای لاتین، که رو به آسمان شب نام داشت، بیست داستان از کشورهای آرژانتین، اکوادور، اوروگوئه، برزیل، بولیوی، پاراگوئه و پاناما وجود داشت و مقدمه کوتاه کتاب، به صورت مختصر به تاریخچهای از سیر داستاننویسی در آمریکای لاتین و جلوههای ویژه این نوع ادبی میپرداخت. تفاوت داستانها در هر اقلیم بررسی میشد و نویسنده متذکر میشد که چگونه مرزهای جغرافیایی روی ماهیت داستانهای یک کشور تاثیر میگذارد.
ادبیات آمریکای لاتین همواره مبارزهجو بوده است و نویسنده همیشه با گزینش آرمانهای آزادیخواهی و مخالفت مصممانه با دیکتاتوریهایی که از یک قرن پیش روی زندگی مردم تاثیر منفی دارند میپردازد. نویسندگان آمریکای لاتین لحظهای واقعیت اقلیم خود را فراموش نکردند و به این ترتیب داستاننویسی، غنا و استقلال خود را کسب کردند. منبع عمده ترجمه این کتاب همان بیست داستان سرآمد آمریکای لاتین است که بخش عمده آن ترجمه شده است، اما برای تنوع بیشتر نوع ادبی، از منابع دیگر نیز در این کتاب استفاده شده است.
برشی از متن کتاب آن شب مردهها بیرون آمدند (جلد 2)
باشدت شروع به حرف زدن کرده بود، ولی صدایش در هم میشکست و موهایش آشفته و پاهایش برهنه بود. دابید و خوان کوشیدند آرامش کنند، دست به موهایش میکشیدند، به او لبخند میزدند، او را کوچولو میخواندند. دابید توضیح میداد: -نمیخواستیم نگرانت کنیم. ضمنا در اخرین لحظه تصمیم گرفتیم راه بیفتیم. آن موقع خواب بودی لئونور پرسید: خوب، چه شد؟ خوان پتویی برداشت و روی خواهرش انداخت.
لئونور دست از گریه برداشته بود. رنگش پریده، دهانش نیمهباز و نگاهش مضطرب بود. دابید گفت: -هیچ. هیچ اتفاقی نیفتاد. او را پیدا نکردیم فشار از چهره لئونور محو شد، حالت تسکینی بر لبهایش پدید آمد. دابید گفت: -ولی پیدایش میکنیم. و با اشاره مبهمی به لئونور نشان داد که باید بخوابد، سپس پشت به او کرد ولی لئونور گفت: -یک دقیقه صبر کنید، نروید. خوان از جا نجنبیده بود. دابید گفت: -بله؟ کوچولوی من، چه شده؟ -دیگر دنبالش نگردید.
(داستانهای کوتاه از آمریکای لاتین) گزیده و ترجمه: قاسم صنعوی انتشارات: گل آذین
نظرات کاربران درباره کتاب آن شب مرده ها بیرون آمدند (جلد دوم)
دیدگاه کاربران