درباره ی کتاب یک گل سرخ برای امیلی ویلیام فاکنر
کتاب یک گل سرخ برای امیلی اثر ویلیام فاکنر با ترجمه ی نجف دریابندری توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است. کتاب یک گل سرخ برای امیلی، مشتمل بر شش داستان کوتاه است که عبارتند از: 1- یک گل سرخ برای امیلی 2- انبار سوزی 3- دو سرباز 4- طلا همیشه نیست 5- سپتامبر خشک 6- دیلسی.
تمامی این داستان ها در یک سرزمین خیالی به نام" یوکنا پاتوفا" در شمال رودخانه می سی سی پی اتفاق می افتد که فاکنر نه تنها جغرافیای آن را دقیقاً معین کرده، بلکه نقشه ای از آن را هم کشیده است و آن را منحصراً متعلق به خود می داند. آنچه در این سرزمین می گذرد نمونه ای است از ریخت و پاشی که از دسترنج بردگان سیاه فراهم شده است که در ایالت های جنوبی آمریکا نیز اینگونه می گذشت. جنون ارثی، میل به جنایت، بی رحمی و ستمگری بی دلیل و غرق شدن در غرور و سستی خانوادگی، همه از ویژگی های خانواده های این سرزمین است.
یکی از داستان های این مجموعه" یک گل سرخ برای امیلی" است که خلاصه آن از این قرار می باشد. "امیلی" یکی از ثروتمندان شهر است که هیچ وقت ازدواج نکرده. او شخصیتی عجیب دارد. مردم شهر او را دیوانه می دانند. فردی مرموز که میان وهم و خیال و واقعیت گم شده است. به طوری که وقتی پدرش می میرد، او پدرش را زنده می پندارد. پلیس به زور متوسل می شود تا بعد از 3 روز اجازه می دهد که جنازه پدر را به خاک بسپارند. او همچنین معشوقش را زنده می داند. سالهاست که کسی را به خانه خود راه نداده و از خانه بیرون هم نرفته است. شیوه خاص زندگیش همیشه او را برای مردم فردی وحشتناک و مرموز جلوه داده است.
حالا او مرده و برای مردم فرصت خوبی است که خانه را مشاهده کنند و به کنجکاوی های شان در مورد امیلی پایان بدهند. اما این کنجکاوی آغاز ماجرا هاست...
بخشی از کتاب یک گل سرخ برای امیلی؛ ترجمه ی نجف دریابندری
میس امیلی مدتی مریض بود. وقتی که دوباره او را دیدیم، موهایش را کوتاه کرده بود، و شکل دختر ها شده بود؛ و آدم را کمی به یاد فرشته هایی که تو پنجره های رنگین کلیسا می کشند می انداخت- قیافه آرام و غمگینی داشت. شهر تازه کنترات فرش کردن خیابان ها و پیاده رو ها را داده بود، و در تابستان پس از مرگ پدر میس امیلی، کار شروع شد.
شرکت ساختمانی با سیاه ها و قاطر ها و ماشینهایش آمد. سرعمله هم داشتند به اسم هومر بارون- شمالی گنده ی کمر بسته ی سبزه ای بود که صدای نکره ای داشت، و رنگ چشماش از رنگ صورتش روشن تر بود. بچه های کوچک دسته دسته دنبالش راه میافتادند که ببینند چطور به سیاه ها فحش می داد و سیاه ها چطور با آهنگ بالا و پایین آواز می خواندند.
فهرست
فهرست کتاب یک گل سرخ برای امیلی
یادداشت مترجم
یک گل سرخ برای امیلی
انبار سوزی
دو سرباز
طلا همیشه نیست
سپتامبر خشک
دیلسی
- نویسنده: ویلیام فاکنر
- مترجم: نجف دریابندری
- انتشارات: نیلوفر
نظرات کاربران درباره کتاب یک گل سرخ برای امیلی | ویلیام فاکنر
دیدگاه کاربران