loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب قلعه ی مرگ

(من قهرمانم 10)

5 / 4
موجود شد خبرم کن

معرفی کتاب قلعه ی مرگ 

این اثر جلد دهم از مجموعه ی " من قهرمانم " می باشد و در آن داستانی تخیلی برای کودکان نقل می شود که خود آن ها نقش قهرمان اصلی کتاب را ایفا می کنند. در این جلد مخاطب کتاب نقش یک جادوگر پر قدرت را دارد که توانایی اصلی او جنگیدن با شمشیر است.

این جادوگر به دانایی، خرد ورزی و شجاعت معروف است و در دنیای او انواع موجودات عجیب زندگی می کنند از زنی با شش سر گرفته تا کوتوله ها و انسان های گرگ نما. روزی مردی که " میوتو " نام دارد از سرزمین های شمالی برای درخواست کمک پیش جادوگر می آید.

چرا که مدتی است تعداد زیادی شیطان بد ذات در منطقه ی محل سکونت میوتو و هموطنانش ظاهر شده اند و دست به شررات می زنند. مردم آن جا شنیده اند که تنها جادوگر پرقدرت می تواند آن ها را از دست این شیاطین نجات دهد و حالا جادوگر باید به فکر چاره ای برای کمک به مردم سرزمین های شمالی باشد. تصویرگری کتاب را " سونیا لئونگ " به انجام رسانده و این اثر برای گروه سنی ج مناسب می باشد.

در هر یک از جلد های مجموعه ی " من قهرمانم " داستان کتاب توسط خواننده پیش می رود و این خواننده است که سرنوشت قهرمان داستان را که در واقع خود اوست، تعیین می کند.

در ابتدای هر کتاب مشخص می شود که موضوع این جلد چیست و بعد از یک مقدمه ی کوتاه 2 مسیر برای ادامه داستان به خواننده داده می شود و این مخاطب است که با انتخاب خود و رفتن به صفحه ای که انتخاب کرده ادامه ی داستان را رقم می زند. گاهی ممکن است انتخاب های غلطی انجام دهد و در مسیر داستان شکست بخورد، که در این حالت می تواند در صورت تمایل از اول شروع نماید، اما این بار انتخاب های درستی داشته باشد.

 

برشی از متن کتاب قلعه ی مرگ


شما در این داستان از جمله جادوگران خیلی ماهری هستید که در دنیای طلسم و جادو و هیولا زندگی می کند، توانایی اصلی شما در افسونگری جنگیدن با شمشیر است. و از این لحاظ به دانایی، خردورزی و همچنین شجاعت معروفید. همه جور موجود عجیب غریبی در دنیای شما زندگی می کند. موجوداتی مثل اشباح، غول ها، کوتوله ها که همگی در کنار انسان ها زندگی می کنند.

سراسر زندگی شما مبارزه با نیروهای تاریکی شیطانی است و هربار با تمام تلاش پیروز و سربلند بیرون آمده اید ... اما این بار معلوم نیست چه خواهد شد. نیمه های فصل زمستان است، شما در منزل نشسته اید و از خوردن شام گرمتان لذت برده و در کنار آتش شومینه به خواندن کتابی قدیمی سرگرم هستید. همان طور که مشغول ادای کلمات جادویی برای دور نگه داشتن ارواح خبیثه هستید، ناگهان متوجه صدایی می شوید که بی امان به در خانه تان کوبیده می شود. شما بی هیچ شکی مطمئن می شوید کسی برای کمک طلبیدن از قدرتتان، پشت در ایستاده است.

اکنون به قسمت 1 مراجعه کنید. 1 می گویید: «در باز است. بیایید داخل.» در به خواست شما باز می شود و ناگهان طوفانی از برف به داخل اتاق هجوم می آورد و مرد جوانی مقابلتان ظاهر می شود. می گویید: «اگر دوست هستید داخل شوید.» مرد تلوتلوخوران وارد شده و می گوید: «اسم من میوتو است. دوستدار شما هستم و امیدوارم شما هم دوست من باشید.

در سرزمین های شمالی تعداد زیادی شیطان بدذات ظاهر شده و هرچه می خواهند انجام می دهند. شنیدم فقط شمایید که می توانید به ما کمک کنید...» اگر می خواهید مطمئن شوید که میوتو حرف هایش راست است به قسمت 24 بروید. اگر می خواهید به باقی حرف های او گوش بدهید به قسمت 38 بروید. 24 شما در یک آن عصای جادوگریتان را برمی دارید و به سمت میوتو نشانه گرفته و می گویید: «آنچه که برای من گفتی الان نشانم بده.»

میوتو با جستی به طرفتان می آید اما نزدیکتان که می رسد قدم هایش کندتر می شود. صفحه ای از نور سبز رنگ از عصا بیرون می جهد  و مرد در داخل نور پنهان می شود. در همین حال ناگهان صدای جیغ و فریادی کر کنندهاز میوتوی پیچیده شده درنور سبز به گوش رسید.

صدایی که از آدم شیطان و دیو صفت برمی آمد. میوتو انسان نبود او تغییر قیافه داده و خود را به شکل آدم درآورده بود - موجودی جهش یافته. جانور شروع می کند به بدوبیراه گفتن به شما و با نفرت و انزجار تمام مرگتان را آرزو می کند. اما این حرف ها فایده این ندارد. قدرت اندیشه شما فراتر از نیروی شیطانی اوست؛ با این حال با خود فکر کردید که چرا او به آنجا آمده بود. اگر قصد کشتن این موجود را دارید به قسمت 45 بروید. اگر می خواهید علت آمدنش را جویا شوید به قسمت 31 بروید.
31 به حالت دستور می گویید: «کی شما را فرستاده؟! و برای چه؟» از آنجایی که این موجود در اختیار شماست، چاره ای جز جواب دادن ندارد. او غرولند می کند و می گوید: «رئیس من سرنوشتش با بدخواهی رقم خورده. شما می توانید اسم او را بدشگون صدا کنید. قدرت او روز به روز زیادتر می شود وقصد دارد تمام سرزمین های دنیا را تحت نفوذ خود درآورد. همه ی فکر و ذهنش برافروختن آتش جنگ است. او معتقد است تنها شمایید که قدرت برانداختن او را دارید. بنابراین مدام در فکر کشتن و نابود کردن شماست.» ...    

مترجم: سعیدا زندیان انتشارات: قدیانی


نویسنده: استیو بارلو - استیو اسکیدمور



درباره استیو بارلو نویسنده کتاب کتاب قلعه ی مرگ


نظرات کاربران درباره کتاب قلعه ی مرگ


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قلعه ی مرگ" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل