کتاب هیچ کس پیدایم نمی کند از مجموعه ی سه کتاب سه کلاه به قلم و تصویرگری جان کلارسن و ترجمه ی مریم بنایی از سوی انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
ماهی کوچولو که از کلاه ماهی بزرگ خیلی خوشش آمده آن را بی اجازه برداشته و فرار می کند. همین طور که فرار می کند و با سرعت از ماهی بزرگ دور می شود، در ذهنش کاری را که انجام داده با خود مرور می کند و سعی دارد به خود بقبولاند که رفتارش اشتباه نبوده، و با خود می گوید می تواند فرار کند و دست هیچ کس هم به او نخواهد رسید ... در کتاب "هیچ کس پیدایم نمی کند"، تصاویر در به گونه ای است که در عین سادگی، کاملا هم پای متن پیش می رود. در واقع مخاطب می تواند با تماشای آن ها به مفهوم کلی داستان پی ببرد و همچنین احساس تردیدی که ماهی کوچولو حین فرار دارد به خوبی در هر یک از تصاویر به چشم می خورد. بچه ها هر چه در کتاب پیش می روند کم کم کشف می کند که ماجرای واقعی آن طور که ماهی کوچولو خیال می کند نیست. داستان در عین کوتاهی و سادگی به قدری جذاب و پرمعناست که بچه ها و آدم بزرگ ها به یک اندازه از خواندن آن لذت می برند.
کتاب "هیچ کس پیدایم نمی کند" مانند دو کتاب دیگر از مجموعه ی "سه کتاب، سه کلاه" با عنوان های "به چی داری فکر می کنی؟" و "چرا از من می پرسی؟" داستانی درباره ی یک کلاه را مطرح می کند. داستانی که در اوج سادگی کلام و تصویر، مسائل اخلاقی مهم و باارزشی را پیش روی مخاطب می گذارد. مسائلی چون درستکاری و گوش دان به صدای وجدان. ...
برشی از متن کتاب
این کلاه مال خودم نیست. همین الان برداشتمش. از روی سر یک ماهی گنده برداشتم. وقتی این کار را کردم، خواب خواب بود. شاید هم حالا حالاها بیدار نشود. اگر هم بیدار شود، شاید نفهمد کلاهش نیست. اگر هم بفهمد کلاهش نیست، شاید نفهمد من برش داشته ام. اگر هم حدس یزند من برش داشته ام، نمی داند دارم کجا می روم. البته همین الان یکی من را دید. ولی گفت به من هیچ کس نمی گوید از کدام طرف رفتم.
(برنده ی 4 جایزه) نویسنده: جان کلاسن مترجم: مریم بنایی انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب هیچ کس پیدایم نمی کند (سه کتاب سه کلاه)
دیدگاه کاربران