کتاب مترسک از مجموعهی آدم کوتولهها در سرزمین چوبی، با ترجمهی علی عابدینی و باز نویسی تهمینه کرمانی توسط انتشارات پیام مشرق به چاپ رسیده است.
مردم سرزمین کوتوله ها خیلی کوشا و پر تلاش بودند؛ هیچ وقت بی کار نمی نشستند و هر کدام کاری برای خود داشتند. یکی از آن ها، پیرمرد کشاورزی به نام "تیم" بود که روی زمینش کار می کرد. او به کمک حیوانات دهکده، زمین را شخم می زد، بذر می کاشت و از محصولاتش استفاده می کرد. روزی که پرنده های سرزمین چوبی خیلی گرسنه بودند و چیزی برای خوردن پیدا نکرده بودند؛ بذرهایی که کشاورز با زحمت زیاد کاشته بود را خوردند. پیرمرد خیلی عصبانی شد و تصمیم گرفت مترسکی بسازد و آن را در زمین کشاورزی اش قرار بدهد تا پرنده ها را بترساند و بذرهایش از دست آن ها در امان بمانند. او به کمک معلم مدرسه و بچه ها، با استفاده از وسایل دور ریختنی آدم ها، یک مترسک ترسناک در مزرعه درست کردند. دیگر هیچ پرندهای جرات نزدیک شدن به مزرعه را نداشت. اما اگر آن ها غذایی برای خوردن پیدا نمی کردند، حتما از گرسنگی می مردند. یکی باید برای نجاتشان کاری می کرد تا اینکه...
کتاب مترسک جلد اول از مجموعهی آدم کوتوله ها در سرزمین چوبی است. این مجموعهی چهار جلدیِ مصور داستان های کوتاه و شیرینی برای کودکان نقل می کند. در هر جلد، ماجراهایی را که در سرزمین آدم کوتوله ها اتفاق می افتد، با متنی ساده و روان بیان کرده و در خلال آن نکات مفیدی را به آن ها می آموزد. در صفحهی پایانی کتاب برچسب هایی تعبیه شده که کودکان می توانند پس از خواندن داستان، برچسب مربوط به هر قسمت از نقاشی های داستان را در محل مخصوص خود چسبانده و علاوه بر لذت کتابخوانی، از ذهن خود نیز برای پیدا کردن مکان درست هر برچسب استفاده کنند و بهرهای دو چندان ببرند.
برشی از متن کتاب
در بین آدم کوتوله ها پیرمرد کشاورزی به نام "تیم" بود. او با این که پیر و ناتوان شده بود، اما خیلی سخت کار می کرد. پیر مرد هر سال با کمک حیوان های جنگل زمین را شخم میزد، دانه می کاشت و از محصول زمین استفاده می کرد. پرنده های این سرزمین، همه گرسنه بودند و چون هیچ چیز برای خوردن پیدا نمی کردند، دانه هایی را که پیرمرد کشاورز با زحمت فراوان کاشته بود، میخوردند. پیرمرد از این کار آن ها خیلی عصبانی می شد. او با خود فکر می کرد اگر یک مترسک بسازد، پرندگان از آن می ترسند و سراغ دانه هایی که کاشته نمی روند. کشاورز پیر از معلم دانای مدرسه خواهش کرد تا با او در ساختن یک مترسک کمک کند. معلم مدرسه، شکل مترسک را روی تخته سیاه کلاس کشید و طرز ساختن آن را برای پیرمرد و بچه کوتوله ها توضیح داد. بعد از راهنمایی های معلم مدرسه، بچه ها کار را شروع کردند. بچه کوتوله ها هیچ یک از وسایلی را که برای ساختن مترسک لازم بود، در اختیار نداشتند، اما در نزدیکی آن ها جایی بود که انسان ها آشغال ها و زبالههای خود را می ریختند. بچه ها به آن جا رفتند و بعضی از چیزهایی را که لازم داشتند، پیدا کردند. ساختن مترسک برای آن ها بسیار مشکل بود، اما همهی آن ها به سختی کار می کردند و خیلی زود، با تلاش و کوشش زیاد، یک مترسک بزرگ ساختند. پرنده ها از مترسک خیلی می ترسیدند. از آن روز به بعد پرنده ها جرأت نزدیک شدن به مزرعهی پیرمرد را نداشتند. یک روز وقتی کشاورز مشغول کار بود ...
(همراه با برچسب) مترجم: علی عابدین نیا انتشارات: پیام مشرق
نظرات کاربران درباره کتاب مترسک (آدم کوتوله ها در سرزمین چوبی 1)
دیدگاه کاربران