کتاب بارباپاپا در مریخ از مجموعه ی بارباپاپا نوشته ی آنت تیزون و ترجمه ی تارا سالک توسط انتشارات کلام به چاپ رسیده است.
باربادانا از سیاره ی مریخ پیامی دریافت کرده که این پیام به شکل موسیقی است. این موضوع بارباها را به فکر انداخته که آیا در کره ی مریخ موجوداتی زندگی می کنند که با موسیقی آشنایی دارند. برای یافتن پاسخ سوالشان تصمیم می گیرند دسته جمعی به مریخ سفر کنند. به محض فرود سفینه شان در مریخ، با سیاره ای پر از کوه و سنگ مواجه می شوند که هیچ موجودی در آن جا زندگی نمی کند. اما ناگهان متوجه شکافی باریک در سطح مریخ می شوند. داخل شکاف تعدادی گیاه آبی رنگ و عجیب وجود دارد. آنها وارد شکاف می شوند و برایشان جالب است که درون شکاف هوای تازه و اکسیژن برای تنفس وجود دارد. باربازو که مثل همیشه در حال تحقیق و نوشتن اطلاعات اطرافش است در انتهای شکاف با موجودات عجیبی رو به رو می شود و با بقیه ی بارباپاها با ترس و وحشت به آنها نزدیک می شوند ولی موجودات عجیب با خوش رویی پیش می آیند و خودشان را پوپوم معرفی می کنند. بارباها به موجودات مریخی می گویند که برای دیدن دستگاه های موسیقی به مریخ آمده اند. ولی پوپوم ها ادعا می کنند که هیچ دستگاه موسیقی ای ندارند و این صداها مربوط به همان گیاهان آبی رنگ است. در این بین، ناگهان هیولایی سبز رنگ به پوپوم ها حمله می کند و حالا بارباپاها باید به دوستانشان کمک کنند و... باربا پاپا در مریخ دهمین جلد از مجموعه ی بارباها با داستانی زیبا، تصاویر رنگی و ورق های براق برای کودکان تهیه شده است.
برشی از متن کتاب
شکاف کم کم باریک می شود، و در انتهای آن ناگهان بارباها به چیز عجیب و غریبی برخورد می کنند. چیزی نمی گذرد که هر دو گروه، ترس و تعجب را کنار می گذارند و به معرفی و احوال پرسی مشغول می شوند. اسم من بارباپاپاست! خوشبختم ... من بارباماما هستم! من پوم پاپا هستم و ایشان پوم ماما هستن! من باربا خوان هستم! من هم پوپوم فا هستم، از آشنایی با تو خوشبختم! بارباها می خواهند با دستگاه موسیقی دوستان جدیدشان آشنا شوند. ولی مریخی ها هیچ دستگاه موسیقی ندارند و پوم پوم گیاه ها همه ی کارها را انجام می دهند. برای هر کاری یک پوپوم گیاه خاص وجود دارد: برای نوشیدن، برای خوردن، برای خوابیدن، برای شست و شو و خلاصه برای همه چیز! ولی این دیگر چیست؟ این هیولای سبز رنگ که به دهکده ی پوم پوم ها حمله کرده، از کجا آمده است؟ نبرد سختی آغاز می شود. هیولا قدرت فراوانی دارد ... سرانجام هیولای سبز در برابر اتحاد بارباها و پوم پوم ها شکست می خورد و فرو می ریزد و خشک می شود ... پیروز شدیم! باربازو، لوبیای سحر آمیزی را که در آزمایشگاه بررسی و مطالعه کرده و رشد سریعی دارد، شناسایی می کند! او اعتراف می کند که خودش این لوبیا را در مریخ کاشته است. چون می ترسیده که گرسنه شوند و چیزی برای خوردن پیدا نکنند. تمام لوبیاها باید به سرعت جمع شوند. حتی یک لوبیا هم نباید روی زمین باقی بماند؛ زیرا ممکن است به سرعت رشد کند و تمام سیاره را بگیرد.
نویسنده: آنت تیزون مترجم: تارا سالک تصویرگر: تالوس تیلور انتشارات: کلام
نظرات کاربران درباره کتاب بارباپاپا در مریخ
دیدگاه کاربران