کتاب قلی قلقلکی (فسقلی ها 26)

۱۵,۰۰۰ تومان

موجود

  • برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
  • از سری کتاب های بنفشه
  • نویسنده: تونی گراس
  • مترجم: میترا لبافی
  • انتشارات: قدیانی

۱۵,۰۰۰ تومان

توضیحات

کتاب قلی قلقلکی جلد 26 از مجموعه ی فسقلی ها نوشته ی تونی گراس و ترجمه ی میترا لبافی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

” قلی ” پسر خیلی شاد و سر به هوایی بود. شاد بود چون هر چیزی که با بدنش برخورد می کرد او را قلقلک می داد و او با صدای بلند می خندید. البته این قلقلکی بودن او برای پدر و مادرش مشکلاتی را به همراه داشت به عنوان مثال وقتی که در سالن سینما، پر کلاه خانمی که کنار او نشسته بود به گوشش می خورد، قلی آن قدر با صدای بلند می خندد که پدر مجبور می شود به همراه او سالن سینما را ترک کند. پدر قلی برای این که مشکل پسرش را حل کرده باشد یک روز برای او لباس مخصوصی درست می کند…

به نظر شما پدر با این لباس مخصوص می تواند مشکل قلقلکی بودن قلی را حل کند؟

داستان های این مجموعه با زبانی ساده و قابل فهم، اشاره به مسائل تربیتی و اجتماعی کودکان دارد. شخصیت اصلی هر یک از داستان های این کتاب دختر یا پسر کوچولویی است که یک رفتار زشت و یا عادت منفی در خود دارد که در پایان داستان متوجه رفتار اشتباه خود می شود. چهار جلد از این مجموعه داستان ها در پایان کتاب فارسی دوره ی دبستان به عنوان کتاب مناسب برای کودکان معرفی شده است. مجموعه ی 30 جلدی فسقلی ها برگزیده ی کتاب برتر ششمین، هشتمین، دهمین و یازدهمین دوره ی جشنواره ی کتاب آموزشی رشد می باشد.

 

0/5 (0 نظر)

ویژگی‌ها

توضیحات تکمیلی

وزن 50 گرم
ابعاد 220 × 220 میلی‌متر
موضوع

داستان های تربیتی

تعداد صفحه

12

قطع

خشتی

نوع جلد

نرم

نوبت چاپ

16

برشی از متن کتاب

برشی از متن کتاب

” قلی ” کوچولو خیلی قلقلکی بود. اگر دست کسی به او می خورد، قلقلکش می شد. شروع می کرد به خندیدن و دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. قلقلکی بودن قلی، همیشه باعث دردسر بود. مادر نمی توانست لباس قلی را تنش کند، چون او قلقلکش می شد. نمی توانست او را حمام کند، چون وقت شست و شو، قلی می خندید و از خنده تکان تکان می خورد. یک روز قلی و خانواده اش به تماشای یک نمایش رفتند. نمایش شروع شد و خانم بازیگر شروع به خواندن یک شعر کرد. کنار قلی، یک زنی نشسته بود که روی کلاهش یک پر داشت. پر کلاه او به گوش قلی خورد و قلقلکش داد. قلی خنده اش گرفت. سعی کرد آهسته و بی صدا بخندد. اما نتوانست. صدای خنده اش بلند و بلندتر شد. پدر ناچار شد دست قلی را بگیرد و او را از سالن بیرون ببرد. وای اگر قلی بیمار می شد! مگر دکتر می توانست او را معاینه کند؟! وقتی گوشی معاینه به بدن قلی می خورد، او از خنده روده بر می شد. به همین خاطر دکتر مجبور بود بدون معاینه بیماری او را تشخیص بدهد. و این کار آسانی نبود! پدر قلی شغل جالبی داشت. او سازنده ی وسایل فضانوردی بود. حتی موشک هایی ساخته بود که به ماه فرستاده شده بودند. روزی پدر، برای قلی یک لباس مخصوص درست کرد: لباس ضد قلقلک! او مطمئن بود که مشکل قلی با پوشیدن این لباس حل می شود…

0/5 (0 نظر)

نظرات (0)

اولین نظر را برای “کتاب قلی قلقلکی (فسقلی ها 26)” ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات

هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است

منوی سایت