معرفی کتاب ارباب زمان:
محور اصلی داستان زمان و ارزش آن است. این که بتوانیم در حال زندگی کنیم و حال را نه به خاطر گذشته و نه به خاطر آینده از دست ندهیم. نویسنده هم زمان چند شخصیت را در طول داستان پیش می برد و داستان زندگی آنها را بیان می کند. شخصیت های داستان زمان دار، از هر رده سنی می باشند. از پیرمرد و پیرزن گرفته تا کودک. میچ آلبوم در این اثر سعی کرده است که با به چالش کشیدن مفهوم زمان، اهمیت زندگی و امید به آینده را یادآوری کند.
داستان این گونه آغاز می شود: "ویکتور" مبتلا به سرطان است و وقتی با همسرش "گریس" به مطب دکتر میروند، دکتر به او میگوید که وقت چندانی ندارد و هر کاری از دستش بر می آمده انجام داده است. ویکتور نمی خواهد بمیرد، او می خواهد زمان بیشتری داشته باشد تا در کنار همسر بیمارش که به او نیاز دارد بماند. در طرف دیگر، همزمان داستان دختری به نام "سارا لمون" وجود دارد که می ترسد زمان تمام شود و او به قرار خود با پسری که دوستش دارد نرسد. او ساعت 8:30 با پسر قرار دارد و دلهره اینکه نکند دیر برسد، ذهنش را مشغول کرده است. همچنین همزمان داستان دیگری هم در جریان است و آن داستان دو پسر به نام های "در" و "نیم" و دختر بچهای به نام "الی" که با هم همبازی هستند در جریان است. "در" پسر بچه ای آرام و سربه زیر است با ذهنی فراتر از اطرافیانش، الی دخترکی شیرین و زیبا و نیم پسرکی قوی و درشت هیکل است. بچه ها با بزرگ شدنشان بیشتر به سرنوشتشان نزدیک میشوند، همانطور در، نیم و الی؛ سه کودک دامنه ی کوه.
برشی از متن کتاب ارباب زمان اثر میچ البوم:
" سعی کن زندگی را بدون زمان تصور کنی. به احتمال زیاد نمی توانی. تو سال را می شناسی، ماه را، روزهای هفته را، باید روی دیوار اتاقت ساعتی داشته باشی. سررسید داری، تقویم داری، زمانی برای غذا خوردن یا فیلم نگاه کردن گذاشته ای. اما خیلیها اطراف تو زمان را نگه نمی دارند. پرنده ها ترس دیر رسیدن ندارند. سگها به ساعت نگاه نمیکنند. گوزنها با گذشتن هر سالگرد تولدشان نگران نمیشوند. انسان به تنهایی زمان را سنجه میکند. انسان به تنهایی ناقوس زمان را به صدا در می آورد. و به همین دلیل نیز فقط انسان است که به تنهایی از وحشت فلجکننده ی زمان رنج میبرد. وحشتی که هیچ موجود دیگری نمیتواند تاب بیاورد. وحشت تمام شدن زمان
خرید کتاب ارباب زمان:
برای خرید کتاب ارباب زمان اثر میچ الیوم به کتابانه مراجعه فرمائید.