درباره کتاب تاریخ مشروطه ایران
ارزش کار یک تاریخنگار در ثبت بیطرفانهی وقایع و رخدادها به صورت دقیق و مستند است، کسروی با در نظر داشتن این مهم، توانسته واقعیات مشروطه و آنچه بر بزرگان و مردم آن روزگار گذشته را به درستی و زیبایی در قالب جملات و عبارات به تصویر بکشد که به اعتقاد اهل فن، نحوهی نگارش او برگرفته از شیوهی کاری مورخ نامی ایران، ابوالفضل بیهقی، میباشد؛ در آنجایی که نیاز به تحلیلهای نویسنده بوده، او به شیوهی خویش و از دریچهی نگاه خود به آن پرداخته که گاهاً به مذاق برخی خوش نیامده و مخالفتهایی را در پی داشته است، اما این اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاهها، هیچگاه از ارزش علمی - تاریخی کتاب نکاسته و حتی در دوران ممنوعیت آثار مؤلف نیز کارگشای بسیاری از تاریخدوستان بوده است.
ارزش تاریخی این اثر با توجه به اینکه رویدادهای آن در زمان حیات نویسنده شکل گرفتهاند و او خود یا ناظر بسیاری حوادث بوده یا به سبب حضور در آن روزگار اخبار و موثقات صحیحی را در اختیار داشته، مشخص میگردد. کتاب در سه بخش کلی و پانزده گفتار تدوین شده که ابتدای مباحث را با عواملی که باعث بیداری ایرانیان شد، همچون اعطای امتیازاتی به بیگانگان توسط شاهان قاجار، آغاز میکند و در هیچ کجای نگاشتههایش، چاپلوسی و تملق را به کار نبرده و تنها حقیقت تاریخی را هرچند با بیانی تند، به رشتهی تحریر در آورده است.
برشی از متن کتاب تاریخ مشروطه ایران
آنچه زشتی این سفرها را بیشتر و رنجش مردم را فزونتر میگردانید، داستانهایی بود که از گزافهدهیهای شاه و نادانیهای برخی همراهان او، به زبانها افتاده و با فزونیهایی گفته میشد. مثلاً گفته میشد، شاه خاک برای گلخانهی خود سفارش داده که از اروپا بفرستند. میرزا علی محمدخان کاشانی نویسندهی «ثریا» و «پرورش» در مصر، که در سفر نخست روانهی اروپا گردیده و با شاه و پیرامونیان اوهمراهی نموده بود؛ و آگاهیها برای روزنامهی خود میفرستاد؛ گلهی بسیار از ناآگاهی و بیپروایی پیرامونیان شاه کرده و از زبان یکی از ایرانیان، چنین میآورد: «شنیدم در پطرزبورغ دولت روس محض خودنمایی، بیست هزار قشون از نمرهی اول قشون روس در جلو اعلیحضرت همایونی، سان داده بود و اعلیحضرت همایونی تمجید کرده بودند.
یکی از ملتزمین که نزدیک بوده؛ به ترکی گفته بود من با پانصد سوار ابواب جمعی خودم همهی این بیست هزار نفر را شکست میدهم». این گوینده امیر بهادر جنگ بوده و داستانهای خنک دیگری نیز از او گفته میشد. شاه و صدراعظم و وزیران و بزرگان میرفتند و چند ماهی در اروپا میگردیدند و پولهایی را که با گرو گذاردن کشور به دست آمده بود؛ با دست گشاده به کار میبردند؛ و پس از همهی اینها یک چیزی که به سود کشور باشد؛ همراه نمیآوردند و با یک رشته سرافکندگیها باز میگردیدند.
فهرست کتاب تاریخ مشروطه ایران
بخش یکم
- گفتار یکم: ایرانیان چگونه بیدار شدند؟
- گفتار دوم: جنبش مشروطهخواهی چگونه پیدا شد
- گفتار سوم: تبریز چگونه برخاست
- گفتار چهارم: چه کشاکشهایی با محمدعلی میرزا برخاست؟ جستجویی از حال مردم
بخش دوم
- گفتار ششم: اتابک به چه نیرنگهایی کوشید؟
- گفتار هفتم: نبرد مشروطه و مشروعه به کجا انجامید؟
- گفتار هشتم: چگونه دربار به آرامش گرائید؟
- گفتار نهم: چگونه بار دیگر کشاکش آغاز یافت؟
- گفتار دهم: جستجو از حال مردم
بخش سوم
- گفتار یازدهم: چگونه مجلس به توپ بسته شد؟
- گفتار دوازدهم: جنگ در تبریز چگونه آغاز یافت؟
- گفتار سیزدهم: چه جنگهایی با عینالدوله و سپهسالار رفت؟
- گفتار چهاردهم: چگونه مشروطهخواهان به شهرگشایی برخاستند؟
- گفتار پانزدهم: چگونه تبریز بار دیگر به تنگنا افتاد؟
نظرات کاربران درباره کتاب تاریخ مشروطه ایران | احمد کسروی
دیدگاه کاربران