کتاب پسری روی سکوها | حمیدرضا صدر

درباره کتاب پسری روی سکوها 

این کتاب روایت واقع گرایانه ی بازی‌های فوتبال از زاویه‌ی دید فوتبالیست‌ها، گزارش گرها، مربی‌ها و دوستداران آن می‌باشد. نویسنده تلاش کرده است که لحظه به لحظه‌ی شور و هیجانی که در گل زدن و پیروزی وجود دارد را به تصویر بکشد. همین‌طور لحظه‌هایی که یک تیم، مغلوب حریف می‌شود و در نزدیکی باخت قرار می‌گیرد. نویسنده تأکید دارد بازی‌های فوتبال و روند برد و باخت آن، با همه‌ی هیجان های منفی و مثبت، چنان تأثیری در ذهن تماشاچیان می‌‌گذارد که زندگی جاری آنان را تحت الشعاع قرار داده و در رفتارهای اجتماعی و فردی آنان رسوخ می کند تا جایی که هویتی متفاوت برای اهالی فوتبال می‌سازد.گزارشگرهای فوتبال نیز می‌توانند با بزرگ نمایی و کوچک نماییِ بخش‌هایی از یک بازی، اهمیت یک دیدار را کم یا زیاد کنند. نگارنده با ارائه ی وقایع تاریخ دار، بازی‌های فوتبال را از اوایل دهه 1340 تا اواخر دهه‌ی 1370 مرور می‌کند؛ به این منظور که زوایای آشکار و پنهان ذهن و دغدغه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی فوتبالیست‌‌‌‌ها و دوستداران این ورزش را ثبت کند. معیار انتخاب این تاریخ برای حمیدرضا صدر، پیروزیِ تاریخی تیم ملی ایران در برابر اسرائیل در سال 1347 می‌باشد.

برشی از متن کتاب پسری روی سکوها 

ورزش یا سیاست؟ ورزش مهمتر است یا سیاست؟ پاسخ به این پرسش بستگی  به سن و سال هم دارد . حقیقت این است که نوجوان های این عصر ورزش را انتخاب می کنند، چون خیلی هایشان چیزی از سیاست سرشان نمی شود. مثل تو . تویی که نمی دونی شارل دوگلی که چندی پیش مرد چه اهمیتی  برای فرانسوی ها داشت و جمال عبدالناصری که چند ماه پیش که در گذشت چه جایگاهی در دنیای عرب. در حالی که محمد علی کِلی ، مشت زن  سیاهپوست مبهوتت کرده. مات. نامش را از کاسیوس به محمد علی تغییر داده  و با گرویدنش به اسلام  یکی ازچند صد میلیون مسیحی آمریکایی کم کرده  و یکی به جمعیت مسلمانان اضافه . د رحقیقت نو مسلمان بشمار می رود . می گوید ناجی سی میلیون سیاه امریکایی شده.  این سیاه خوش سیما و خوش سخن  با مزه که کاتولیک ها را دست انداخته . روشنفکران  لا مذهب را  به خنده واداشته و سرمایه دار ها را به ورود به ورزشگاه ترغیب کرده . کنار مارتین لوتر کینگ ایستاده . پررویی کرده .  پرگویی. با ترمز بریده رجز خوانده . به دولتمردان گردن کلفت امریکایی گفته « بروید پی کارتان .»  گفته « حاضر نیستم ده هزار مایل سفر کنم  و به ویتنام بروم تا به برده فروشان سفید پوست کمک کنم. » گفته « حاضر نیستم ویت کنگ ها را بکشم. اونا هرگز من را کاکا سیاه صدا نکردند .» می گوید به همین دلیل عنوان قهرمانی اش ارا از او گرفته بودند . یکی دوسال محرومیت خود را سپری کرده و حالا دوباره به  میدان باز گشته . باز گشته تا عنوانش را از جو فریزر پس بگیرد . یک سیاه دیگر با لقب « اسمو کینگ جو » که مثل محمد علی پر حرف نیست . مثل او خوش سیما نیست . مثل او مخالف جنگ نیست . همه  طرفدارمحمد علی هستید و از فریزر تنفر دارید. همه و همه . می گویند این نبرد ، بزرگترین و پر تب و تاب ترین رویارویی قرن است . امریکایی ها استاد استفاده از پسوند «ترین» هستند. القاب « مشت زن مهار ناپذیر »، « سلطان رینگ » و« کوه خشم » به هیجانت آورده . جایی در برزخ احساس و عاطفه از یک سو و واقعیت و حقیقت از سوی دیگر . مات مانده اید . قدرت غول آسا رسانه ها تحت تاثیرتان قرارداه. له تان کرده . د رتب بالایی به سر می برید . روشنفکران می گویند یکی از آدم های نمونه ای هربرت مارکوزه در کتاب در انسان تک ساحتی‌اش شده اید. آدم گرفتار شده درجامعه صنعتی که کار اصلی اش بردگی وسایل ارتباط جمعی است . می گویند چهارتاخت به سوی گرداب یکسان قضاوت کردن ویکسان احساس کردن رفته اید . می گویند محمد علی کلی موجود تک یاخته معترضی است که برای فریاد هایش شما را عاشق خود کرده . می گویند تصور می کنید به سیستم گفته نه، در حالی که یک از ارکان سیستم بوده  . می گویند مردی است که آگاهانه یا غریزی شخصیت فردی اش را روی ستون های رسانه ها استوار ساخته و به صورت کار سازی از ورزش مدد جسته .    

فهرست

1-         مقدمه 2-         1342-1346 3-         1347-1349 4-         1350-1368 5-         1357-1377 6-         به عنوان موخره 7-         نمایه

• وقایع نگاری چهار دهه ای فوتبال ایرانی
• نویسنده: حمیدرضا صدر
• انتشارات: چشمه