loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب خودزنی | داوود آتش بیک

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره ی کتاب خودزنی 

این کتاب، اولین مجموعه داستانی است که توسط داوود آتش بیک نوشته شده است. انگیزه او برای نوشتن این اثر زمانی شکل گرفت که تحت تاثیر فضا و اتفاق‌های خاصی که در جامعه می‌دید، دست به قلم برد و داستانی نوشت که نام آن را جوی خون گذاشت. بعد از بازخوردهای فراوانی که از این کتاب دریافت کرد، به‌یکباره چندین داستان با موضوع خشونت به ذهنش هجوم آوردند و او تصمیم گرفت داستان‌هایی با یک محور مشترک بنویسید. او ده‌ها داستان درباره خشونت نوشت و بعد از میان آن‌ها، با مشورت دوستانش شش داستان را انتخاب کرد که این شش داستان در این مجموعه گرداوری شده‌اند. نام کتاب از عنوان یکی از داستان‌ها گرفته شده که موضوع این داستان‌، یکی از معضلات جامعه است که بسیاری از مردم درگیر این مشکل هستند. تمام شش داستان این مجموعه، روابط بی‌رحمانه‌ای را بیان می‌کند که در تمام طبقات شهری جریان دارد اما در قشر متوسط و ضعیف جامعه، بیش‌تر دیده می‌شود. خودزنی، کتابی است که بی‌شباهت به صفحه حوادث روزنامه‌ها نیست اما به شکل داستانی‌تر. این کتاب با ساختاری متفاوت و داستانی، به نقد محیط اجتماعی و تاثیرات مخرب عوامل خشونت‌آمیزِ محیط روی رفتار و اعمال انسان‌ها می‌پردازد. آتش بیک، با قلمی گیرا و نثری روان، به روایت داستان‌ها می‌پردازد و موضوع مهمی مثل خشونت را در قالب داستان نمایش می‌دهد.

برشی از متن کتاب

جسد پیرمرد را کشانده بود کنار خودش. صورت چروکیده‌ی پیرمرد، به رنگ گچ درآمده بود و موها آغشته به خون و گل، چسبیده بود به پیشانی. بعد یک آن، احساس کرده بود صدای فرو رفتن کفش‌هایی را در گل و لا شنیده، سر گردانده و پشت سرش را نگاه کرده بود. چیزی نبود، جز تیر برقی که اتصالی کرده بود و نور سفیدش خاموش روشن می‌شد. گاهی روشنایی‌اش می‌افتاد روی درخت‌های قطور و نازک و علف‌های هرزی که جا به جا روییده بود و سنگ‌های ریز و درشتی که توی خاک گیر کرده بودند. گل به پاچه‌های شلوارش ماسیده بود. دست به پیشانی‌اش که کشیده بود تکه‌ای گل هم لای ابروها و پیشانی‌اش گیر کرده بود. لجش در آمده بود که تمام هیکلش گلی و کثیف شده، باید همین امشب برود حمام، تمام تنش را لیف بکشد. معلوم نیست لا به لای این گند و کثافت چه بیماری‌هایی خوابیده باشد. بعد از این فکرش حرصش گرفته بود: الان وقت فکر کردن به این چیزهاست؟ الان وسط این دردسر باید به این فکر کند که سروکله‌اش کثیف شده؟ که دست‌های کثافتش را یک وقت اشتباهی توی دهانش نبرد؟ نه. الان وقت این فکرهای مسخره نیست. با این حال سعی کرده بود جای دست، با پر آستینش عرق از پیشانی‌اش بگیرد و دوباره بیل را توی گل و خاک فرو کرده بود تا قبر را گودتر و گودتر کند.
تند و بی‌وقفه بیل زده بود. بیل زده بود. بیل زده بود... فکر کرده بود به این که پیرمرد راخاک می‌کند. جسد را خاک می‌کند. فردا صبح هم می‌رود پیش احمد و می‌دهد دستی به سر و روی ماشین بکشد. بعد هم انگار نه انگار اتفاقی افتاده؛ اگر احمد بپرسد چی شده، می‌گوید خری را زیر گرفته. خری که بی هوا و بی صاحب توی شب بارانی، وسط جاده راه افتاده بوده برای خودش و او نتوانسته ببیندش. شیشه‌های ماشین به قدری مات و بخار گرفته بوده که دیر متوجه حضورش شده. اگر بپرسد پس چرا روکش‌های صندلی عقب خونی است چی؟ می‌گوید رفته خر را از سر راه بردارد، تمام هیکلش خونی شده. اگر مادر بپرسد چی؟ یا دنیا؟ به آن‌ها هم همین را بگوید؟ همین را می‌گوید. مادر طاقت شنیدن واقعیت را ندارد. بعد به این فکر کرده بود که پس خودش چی؟ خودش چه‌طور یک عمر با این اتفاق کنار بیاید؟ بعد به خودش گفته بود که چرا باید عذاب وجدان داشته باشد؟ او که کسی را عمدا نکشته. راهش را نمی‌دیده. هوا بارانی بوده و ترمزها نگرفته. تقصیر خود پیرمرد بوده که توی این شب توفانی، درست وسط جاده‌ای فرعی ایستاده بود.


مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • تعداد صفحه 93
  • انتشارات چشمه
  • شابک : 9786002292049


نظرات کاربران درباره کتاب خودزنی | داوود آتش بیک


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خودزنی | داوود آتش بیک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل