درباره کتاب عشق و شباب و رندی
عشق و شباب و رندی عنوان یکی از مقالههایی است که در کتاب حاضر وجود دارد که این نام، بر گرفته از یکی از شعرهای حافظ میباشد. مهران افشاری که همواره دلواپسی خود را در پاسداری از مرزهای ادبیات فارسی بیان داشته، این بار، سومین دفتر از مجموعه مقالاتش، بعد از «تازه به تازه، نو به نو» و «نشان اهل خدا» ارائه نموده تا از این راه در آگاهی دادن پیرامون فرهنگ و ادبیات به خوانندگان مؤثر واقع گردد. از آنجا که یکی از مهمترین دغدغههای ادب دوستان تلاشگر و پژوهنده، حفظ آثار بزرگان است، تا از طریق آن بتوان امکان مطالعه، تحقیق و اندیشیدن دیگر افراد را فراهم آورد، لذا نویسنده بر خود فرض دانسته و در بخش اول کتاب سه قسمتی خود، پنج مقاله را گنجانده است. موضوع هر یک از این مقالات، در ارتباط با اساطیر، افسانهها و فرهنگ عامه میباشند. در اولین مقاله، به معرفی «همای چهرزاد» پرداخته است که در این مورد به روایتهایی غیر از آنچه در شاهنامه موجود است، پرداخته تا توانسته باشد جایگاه این فرمانروای زن را بهتر بشناساند. «عوج بن عنق»، از دیگر افراد و اسطورههایی است که در قرآن و تفاسیر قرآنی به دست حضرت موسی (ع) کشته میشود اما شرح و تفصیل این موضوع به انضمام نقلهایی که در مورد این شخصیت در سایر آثار و کتب گذشته وجود دارد، عنوان مقاله دوم کتاب را تشکیل میدهد. مقاله سوم نیز گریزهایی به تاریخ مناقبخوانی زده و اثراتی را که این مهم در جریان تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران داشته تا حدّ توان و به اندازه یافتن منابع بیان نموده است، مخاطب اطلاعات نابی را از این راه به دست خواهد آورد. چهارمین مقاله پژوهشی است پیرامون آنچه از فرهنگ مردم در مثنوی مولوی به چشم میخورد؛ چراکه مولوی، این اثر را برای مخاطبان و مریدانی سروده که خود از عامه مردم بودهاند، از اینرو اشارات و تمثیلاتی در اشعارش به کارگرفته تا مخاطبان درک بهتری از آنها داشته باشند، این مقاله نیز به دلیل نوع موضوع خود برای ادبدوستان و علاقهمندان خواندنی و مفید مینماید. در نهایت با مقاله «شوخی با واژهها» این بخش از کتاب به پایان میرسد. شوخی با واژهها ساختن لطایف و سوژه قرار دادن کلمات است که در آثار بزرگانی چون عبید زاکانی یا شاعر طنزپرداز گمنامی چون حاجی مهدی تبریزی یافت شده و حتی آنچه امروز میان جوانان در این مورد باب شده است را تشریح میکند. بخش دوم نیز حاوی سه مقاله است که در واقع یادداشتهای تحقیقی مهران افشاری که حاصل مطالعات متون ادبی میباشد را شامل میگردند. سومین و آخرین بخش کتاب دو نقد در مورد هوشنگ ابتهاج و اخوان میباشد که به همراه دو مقاله دانشنامه مانند، پیرامون دو محقق یعنی زرینکوب و هوشنگ اعلم در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
برشی از متن کتاب
در میان انبوه یادداشتهایی که در طی سالها از مطالعه متون قدیم فراهم کردهام، شماری یادداشت هست که با گذشت زمان نتوانستهام آنها را تکمیل نمایم و به مقاله تحقیقی تبدیل کنم. چون بیم آن است که اندکاندک فراموش شوند و بیفایده بمانند، به یاری خدا آنها را بی هیچ نظم و ترتیبی ارائه میکنم، به امید آنکه برای پژوهشگران سودمند باشد. این یادداشتها را به آستان خورشید درخشان ادب فارسی در روزگار ما، جناب استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نیاز میکنم که محضرش، سخنش و نوشتهاش، همه درس است، عرضههای بدیع و نامکرر.
- رباعیات عطار نیشابوری
عطار در مقدمه مختارنامه گفته است که شماری از رباعیات خود را در دیوان آورده است. اما بیشتر نسخههای خطی دیوان عطار عاری از رباعیات است. کهنترین نسخه خطی دیوان عطار به شماره 2600 در کتابخانه مجلس شورا محفوظ است و دو انجامه دارد: یکی به تاریخ 688 و دیگری به تاریخ 707. در این نسخه پیش از آنکه انجامه مورخ 688 نوشته شود (260 - 261)، شش رباعی نوشته شده است که میتوان گفت کهنترین رباعیاتی است که از عطار در نسخههای خطی آمده است. این رباعیها را مرحوم دکتر تقی تفضّلی هم در مقدمه دیوان عطار مصحح خود (1362 ش.، ص 38 - 39) نقل کرده است اما با همان غلطخوانی و بیدقتی که در سراسر تصحیح او از دیوان عطار جریان دارد . چهار رباعی از شش رباعی نسخه دیوان مجلس به ترتیب با شمارههای 287، 599، 636 به 1299 در مختارنامه مصحح جناب دکتر شفیعی آمده است. چون این چهار رباعی با آنچه در مختارنامه مندرج است تفاوتهایی دارد، آنها را نقل میکنم تا با چاپ مصحح استاد دکتر شفیعی کدکنی مقایسه شود: صورت چاپی در مختارنامه صورتی که در نسخه مجلس آمده است 287 چون بادیه عشق مرا پیش آمد " " " " " " هرگامم ازو ز صد جهان پیش آمد " " " " " " دل رفت و درین بادیه تک زد عمری " و در آن " " " خود بادیه او بود چو با خویش آمد " " " " " " 599 هر روز ره عشق تو از سر گیرم هر روز ره فراقت از سر گیرم هر شب از غم تو ماتمی درگیرم هر شب ز غم تو ماتمی بر گیرم نه زهره آنکه دل نهم بر چو تویی چون در دل من نشستهای پیوسته نه طاقت آنکه آنکه دل ز تو بر گیرم ای جان و جهان دل از تو چون بر گیرم (با توجه به اینکه در نسخه مجلس قافیه دوم و چهارم برابر است یحتمل سهو قلم کاتب باشد و قافیه دوم «درگیرم» صحیح است ). 636 چندان که به درد عشق میپویم من چندان که به عشق او همیپویم من در دردم و درد عشق میجویم من در دردم و درد او همیجویم من کو سوختهای که جان او میسوزد کو سوختهای که جان او میسوزد تا بو که بداند که چه میگویم من تا بو که بداند که چه میگویم من 1299 آن را که ز دریای تو گوهر بایست " " " " " " همچون گویش نه پا و نه سر بایست " " پای و " " من خود بودم چنانک بودم دلتنگ " " " " " " دیوانگی عشق تو میدربایست " " " در میبایست (بیگمان کاتب نسخه دیوان در نوشتن «میدربایست» دچار اشتباه شده است.) اما آنچه بسیار حائز اهمیت است ذکر دو رباعی در نسخه خطی دیوان عطار با تاریخ 688 است که در مختارنامه نیامده است . شاید این دو رباعی از همان رباعیاتی که عطار در دیوان خود آورده بود باقی ماندهاست. به هر حال خود و دوست جوان و فاضل، آقای پژمان فیروزبخش، در بسیاری از کتابها جستجو کردیم و این دو رباعی را در هیچ کتابی نیافتیم و میبایست سروده عطار بوده باشند.
فهرست
دیباجه جستارهایی در اساطیر و فرهنگ مردم ایران روایتی دیگر درباره هما از عوجبن عُنق تا گَندَروِ دیو جستجویی در تاریخ مناقبخوانی و اشارههایی به منظومه علینامه نشانههایی از فرهنگ مردم در مثنوی شوخی با واژهها یادداشتهایی از متون کهن فارسی عشق و شباب و رندی یادداشتهای راجع به مناقبالعارفین گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن تأمل در آثار و زندگی معاصران حافظ در آینه شعر سایه شعر و شاعری از دیدگاه اخوان استاد زرینکوب آنگونه که او را شناختم هوشنگ اعلم، دانشمندی کمآوازه پیوست فهرست راهنما
خرید کتاب عشق و شباب و رندی
کتاب عشق و شباب و رندی اثر مهران افشاری از نشر چشمه را میتوانید از سایت کتابانه خریداری نمایید.
نویسنده: مهران افشاری انتشارات: به نگار
نظرات کاربران درباره کتاب عشق و شباب و رندی | مهران افشاری
دیدگاه کاربران