کتاب آوای وحش | جک لندن؛ پارسای

درباره‌ی کتاب آوای وحش اثر جک لندن

کتاب آوای وحش اثر جک لندن، داستان پرپیچ‌وخم یک سگ وفادار و باهوش است؛ داستانی پرکشش از مجموعه کتاب های داستان و رمان خارجی که در اختیار مخاطب قرار گرفته است.

این کتاب با ترجمه زیبای کیومرث پارسای روایتگر سگی چهار ساله، تنومند و قوی به نام "باک" است که از زمان تولد خود تاکنون در خانه‌ی مجلل "قاضی میلر" زندگی مرفهی را سپری می‌کند. میلر، شخصیتی بزرگ و شناخته شده در شهر "شانتاکلارا" است؛ منطقه‌ای گرم و آفتابی با مردمانی مهربان و ساده. "المو"، پدر باک و از نژاد سنت‌برنارد و مادرش، "شپ" نیز از سگ‌های گله‌ی اسکاتلندی می‌باشد. المو، سال‌های زیادی به قاضی خدمت کرده و حالا پس از او، باک وظایفش را برعهده دارد. سگ قصه، حیوان محبوب و موردعلاقه‌ی میلر و فرزندانش می‌باشد و همیشه و همه‌جا با آن‌ها همراه است.

"مانوئل"، به عنوان دستیار باغبان در عمارت بزرگ قاضی فعالیت می‌کند. وی مردی به ظاهر قابل قبول و مهربان می‌باشد. اما علاقه‌ی زیادی به بازی لاتاری چینی دارد؛ بازی‌ای که همواره بیشتر اوقات مانوئل را به خود اختصاص می‌دهد و لازمه‌ی شرکت در آن، برخورداری از پولی فروان می‌باشد؛ پولی که به طور حتم از طریق حقوق باغبانی تامین نخواهد شد. تحت چنین شرایطی، او جهت مشارکت در لاتاری، دست به اقدامات غیراخلاقی‌ای می‌زند؛ اقداماتی که عواقب ناگواری را برای اطرافیان به بار می‌آورد. یکی از این کارها، تصمیم او برای فروش غیرقانونی و مخفیانه‌ی باک می‌باشد؛ عملی که آینده‌ی این سگ را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

ماجرا از یک شب فراموش نشدنی و شوم آغاز می‌گردد؛ شبی که قاضی و پسرانش در خانه حضور ندارند. مانوئل از فرصت پیش آمده سوءاستفاده کرده و بدون اجازه و اطلاع این خانواده، و به طور پنهانی، باک را به بیرون از عمارت می‌برد. سگ قصه نیز در کمال آرامش با او همراه می‌شود. زیرا از نقشه‌ی کمک باغبان آگاه نیست. دقایقی بعد، مانوئل، باک را به مردی ناشناس سپرده و پولی را در قبال آن دریافت می‌کند. باک که کم‌کم متوجه موضوع می‌گردد، با تلاش فراوان در مقابل غریبه، ایستادگی می‌نماید. ولی موفق به رهایی از چنگال او نمی‌شود.

در نتیجه با استفاده از قطار به منطقه‌ای دورافتاده منتقل می‌گردد. منطقه‌ای سردسیر در سرزمین‌های شمال که روزانه، انسان‌های زیادی جهت یافتن طلا به آن هجوم می‌آورند. باک در این مکان با اتفاقاتی غیرقابل پیش‌بینی و دردناک مواجه می‌شود؛ اتفاقاتی که داستانی خواندنی را خلق می‌کند.

بخشی از کتاب آوای وحش

فصل بهار از راه می‌رسید، ولی نه آن سه نفر و نه سگ‌ها، این موضوع را احساس نمی‌کردند. هوا در ساعت سه بامداد روشن می‌شد و روشنایی تا ساعت نه شب می‌ماند. خورشید در همه مدت روز می‌درخشید و سکوت هراس‌آور زمستان، به هیاهوی بهاری تبدیل می‌شد. آوای زندگی در همه‌ی فضا طنین می‌انداخت. از درختان خفته‌ای که در زمستان هیچ حرکتی نداشتند و ناگهان به جنبش درآمده بودند، صمغ می‌جوشید و بیرون می‌آمد.

درخت‌های بید و سایر درخت‌های منطقه قطب، شکوفه کرده و بوته‌ها، سبز شده بودند. شب‌ها سوسک‌ها صدا درمی‌آوردند و روزها، خزندگان از لانه‌ها بیرون می‌آمدند. پرندگان در جنگل نغمه‌سرایی می‌کردند و دارکوب‌ها بر درخت‌ها نوک می‌زدند، پرندگان مهاجر شمالی غوغایی در آسمان به راه می‌انداختند. در دامنه تپه‌ها، زمزمه آبشارها و ترنم چشمه‌ها به گوش می‌رسید و خلاصه حرکت و جنبش در همه جا احساس می‌شد. رودخانه یوکن قطعات بزرگ یخ را که در فصل زمستان مانع حرکت آب می‌شدند، ذوب می‌کرد.

خورشید از آسمان یخ‌ها را بخار می‌کرد و آب‌های روان، یخ‌ها را همراه می‌بردند. هر جا یخ ترک می‌خورد، این ترک به همه جا گسترش می‌یافت و یخ‌ها را از هم می‌گسست. زندگی به جنبش درآمده بود و گرمای تند خورشید، با توجه به نسیم آرامی که می‌وزید، به همه موجودات حیات می‌بخشید. زن، دو مرد و چند سگ، در آن بهار، گرفتار خزان مرگ شده بودند و به دشواری پیش می‌رفتند. سگ‌ها اغلب بر زمین می‌غلتیدند و مرسدس که همواره سوار بر سورتمه بود، به شدت می‌گریست. هال بیهوده دشنام می‌داد و چشمان چارلز نیز خیس بود.

در دهانه سفید رودخانه، مسافران با سورتمه وارد چادر جان تورنتون شدند. سگ‌ها به محض توقف سورتمه، همچون اجساد بر زمین افتادند. مرسدس اشک از چشمان زدود و به جان تورنتون نگریست. چارلز روی کنده‌ هیزم نشست تا استراحت کند. بدنش چنان خشک شده بود که با دشواری توانست بنشیند. هال نیز به زحمت حرف می‌زد. جان تورنتون در حال تراشیدن دسته‌ تبری از چوب افرا، به حرف‌ها او گوش می‌داد و گاهی عباراتی کوتاه بر زبان می‌آورد. عادت داشت هر گاه افراد، نظری بخواهند، به اختصار پاسخ بدهد. آن سه نفر را خوب می‌شناخت و به...

کتاب آوای وحش اثر جک لندن  با ترجمه‌ی کیومرث پارسای در انتشارات چلچله به چاپ رسیده است.

فهرست

فصل 1: رجعت به اصل

فصل 2: قانون چماق و دندان

فصل 3: حیوانی با هیبت بدوی

فصل 4: برنده مبارزه بر سر ریاست، کیست

فصل 5: رنج تسمه و کشیدن سورتمه‌

فصل 6: به عشق یک انسان

فصل 7: پژواک آوا

• نویسنده: جک لندن
• مترجم: کیومرث پارسای
• انتشارات: چلچله