«دکتر غلامحسین ساعدی»، متخلص به «گوهر مراد»، روانپزشک، داستاننویس و نمایشنامهنویس مشهور ایرانی است که زاییدهی اندیشه و تخیلات خود را به تحریر درآورده و چنان تأثیرگذار به این حوزه واردشده که سبک نگارش و محتوای آثار آن در سطح نویسندگان بزرگ جهان قرارگرفته است. ساعدی نویسندهای بود که طبابت را بافرهنگ گره زد و بهراحتی همردیف نویسندگان بزرگ جهان مانند «آنتون چخوف»، «تنسی ویلیامز» و «گابریل گارسیا مارکز» قرار گرفت. ولی وقتی هنوز جامعه نویسندگان ایران قدر و ارزش وی را ندانسته بود، چشم از جهان فروبست و تا حال نیز هنوز آثار غلامحسین ساعدی در میان هموطنان ایرانی تا حد زیادی ناشناخته است.
نخستین نوشته ساعدی درست زمانی که هنوز نوجوانی 16 ساله بیش نبود، منتشر شد و به دنبال آن با نوشتن چند نمایشنامه موفق، به خیل نمایشنامهنویسان پیوست و بعد ازآن نمایشنامهنویسی برای تئاتر را امتحان کرد و بهسرعت در کنار نویسندگان موفق، سهم زیادی در تغییر سبک تئاتر و دگرگونی آن در ایران داشت.
غلامحسین ساعدی در خانوادهای کارمند و بیآلایش و از طبقهی متوسط دیده به جهان گشود و در ابتدا، کار خود را با گزارشنویسی و تفسیر در نشریات آغاز نمود، اما بهتدریج تبدیل به یکی از نویسندگان نامآور ایرانی شد که میتوان آن را با فعالان سرشناس حوزه نویسندگی همدوره خود مانند «احمد شاملو»، «بیضایی»، «نصیریان» و ... در یک ردیف و سطح قرارداد و با این رویکرد به تفسیر وقایع زندگی وی پرداخت.
در این مطلب قصد داریم به بیوگرافی غلامحسین ساعدی و شرح موفقیتهای وی از تولد تا پایان عمر بپردازیم و در همین حین با آثار برگزیده وی نیز آشنا شویم تا گامی مؤثر در شناخت یکی از نوادر تاریخ ایران برداشته باشیم.
غلامحسین ساعدی در 24 دی 1314 در شهر تبریز و از پدری با نام «علیاصغر» و مادری با نام «طیبه» متولد شد. غلامحسین فرزند بزرگ خانواده بود و درست دو سال بعد برادر کوچکترش بانام «علیاکبر» در 26 آذرماه 1316 با حضورش، جمع خانوادگی آنها را شیرینتر نمود.
تمام دوران کودکی این دو برادر در کوچههای تبریز گذشت و در سال 1322 درست زمانی که خواهر کوچکترشان، «ناهید»، به دنیا آمد، وارد دورهی ابتدایی در «دبستان بدر» شد و در سال 1329 موفق به تکمیل دوره ابتدایی و ورود به دبیرستانی در نزدیکی منزلشان با نام «دبیرستان منصور» گشت. دبیرستان منصور بنایی خاص داشت و در زمینی که گویی قبلاً قبرستان بوده احداث گشته بود ازاینرو ساعدی در توصیف دبیرستان خود چنین میگوید:
دبیرستان خیلی خوب و معروفی بود و اتوریته داشت و از خانه ما تا آنجا فاصله چندانی نبود.
غلامحسین ساعدی در کودکی
ساعدی بهمحض ورود به دبیرستان دستبهقلم شد و اولین داستانهایش را در هفتهنامه دانشآموزی به چاپ رساند. اگرچه در سال 1333 توانست دیپلم را اخذ نموده و برای ورود به دانشگاه پزشکی خود را آماده سازد، اما با نگاهی به زندگینامه غلامحسین ساعدی در این دوران مشاهده میکنیم، حتی در همین سالها و حدوداً در سن 17 سالگی از تلاش برای آزادیخواهی دست برنداشته و با عضویت و سپس بر عهده گرفتن مسئولیت انتشار روزنامه «فریاد» و «جوانان آذربایجان»، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود. این فعالیتها علیه رژیم وقت، سبب شد سرانجام در سن 18 سالگی، همراستا با کودتای 28 مرداد، اولین خاطره تلخ خود از زندان به اتهام همکاری با فرقه دموکرات آذربایجان را تجربه کند.
پس از آزادی در سال 1334، یعنی دقیقاً زمانی که 20 سال داشت، با ورود به دانشکده پزشکی تبریز تحصیلات تکمیلی خود را در آنجا آغاز نمود، اما در همین حین با «صمد بهرنگی» آشنا شد و باب فعالیتهای سیاسی در زندگی وی رقم خورد و این آشنایی جرقه نوشتن بسیاری از آثار ساعدی مانند داستان کوتاه شبنشینی باشکوه و نمایشنامه کلاته گل گشت. غلامحسین ساعدی بهواقع با پایان تحصیلاتش در رشته روانپزشکی فعالیت درزمینهی نویسندگی را با جدیّت بیشتری دنبال کرد و از همراستایی با دههی 40 که دورهای ویژه در ادبیات ایران بود، نهایت بهره را در جهت بالندگی خود برد. بدین ترتیب در دهههای 40 و 50 آثار باشکوهی را تقدیم ادبیات فارسی نموده که هنوز همپا و همردیفی برای آنها یافت نمیشود. ساعدی بهمنظور انجام خدمت سربازی و سپس تکمیل تحصیلات خود در سال 1340 راهی تهران شد و پس اتمام دوره سربازی و بهمنظور تکمیل دورهی تخصصی روانپزشکی در دانشکده پزشکی تهران در «بیمارستان روزبه» شروع به فعالیت پزشکی نمود و در همین حین با سرشناسان بسیاری در عرصه نویسندگی و هنر مانند بانو «سیمین دانشور»، احمد شاملو و ... آشنا شد. افتتاح مطب شبانهروزی با همکاری برادرش دکتر علیاکبر ساعدی در سال 1341 در منطقه دلگشا، یک محله فقیرنشین و کم برخوردار، بهمنظور خدمت به مردم با توان مالی پایین و بهواقع اشتغال به شغل طبابت سبب نشد که غلامحسین ساعدی از دغدغه اصلیاش نویسندگی غافل شود. در همین دوره نیز با ارائه بسیاری از داستانها و فیلمنامهها بهعنوان یک پزشک که درزمینهی نویسندگی نیز پرکار و مجد است، خود را به جامعه نویسندگان معرفی نمود.
غلامحسین ساعدی که در جوانی طعم یک عشق ناکام را کشیده بود، در سال 1360 زمانی که راهی پاریس میشود باخانمی به نام «بدری لنکرانی» آشنا و با وی ازدواج میکند؛ این ازدواج تقریبا با انتشار «مجله الفبا» و چند نمایشنامه، فیلمنامه و داستان که در انتها ناتمام میمانند (در سالهای 1361 ـ 1364) همزمان بود. غلامحسین ساعدی و همسرش، بدری لنکرانی
ساعدی تصمیم میگیرد تا ادامه زندگی خود را در فرانسه سپری نماید، اما زندگی در آن کشور 4 سال بیشتر به طول نینجامید. در سحرگاه دوم آذر سال 1364 شمسی (23 نوامبر 1985 میلادی) براثر خونریزی داخلی در بیمارستان «سن آنتوان» پاریس، در سن 49 سالگی، دار فانی را وداع میگوید. وی هشتم آذرماه (29 نوامبر) در قطعه 85 گورستان «پرلاشز» در کنار «صادق هدایت» درحالیکه فقط 4 سال از ازدواج وی نگذشته بود، به خاک سپرده میشود. مقبرهی غلامحسین ساعدی در فرانسه
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامهی ویرجینیا وولف
با نگاهی به لیست کتابهای غلامحسین ساعدی میتوان شاخصه سبکساز داستانهای وی را فضاسازیهایی تلخ و بر مبنای فقر اقتصادی و فرهنگی دانست که شخصیتهای آن تمثیلی و پویا بوده که اغلب از گفتگوهایی ساده و نمایشی استفاده میکنند. در این میان عناصر زبانی سبکساز مجموعه آثار وی عامیانه گرا بودن، دارای شکستهنویسی واژگان، تنوع وجوه فعلی از قبیل از اخباری، التزامی و امری میباشند. به همین دلیل میتوان سبک داستانهای ساعدی را از دیگر نویسندگان ازنظر شخصیتپردازی، درونمایه و لحن، خلاقیتهای ادبی و ... متمایز دانست و آن را بر پایه سبک رئالیسم که موردعلاقه ساعدی است، برشمرد.
وجود کلکسیونی کامل از فیلمنامهها، نمایشنامهها، مقالهها و رمانها سبب شده، جمعآوری تمامی آثار این مرد بزرگ سخت باشد. ولی داستان عزاداران بیل که بهترین کتاب غلامحسین ساعدی به شمار میرود، در کنار دیگر آثارش چون چوب به دستهای ورزیل و کتاب گاو چنان برجسته و دارای مفاهیم بلند انسانی هستند که توانستهاند به مجموعه آثار معروف بینالمللی وارد شوند. غلامحسین ساعدی با بیان دنیای غمانگیزی که با فقر آذینشده و روشنفکران بیهدف و فقیران آواره در حاشیه شهرها، چهره ترسان و پریشان شهرهایی که دستساختهی حکومتهای بیپایه و غیرقابلاعتماد هستند را در کتابهایش به تصویر میکشد و میکوشد فقر فرهنگی را زمینه تباهی جامعه و آشفتگی فکری مردمان بداند و به دردشناسی روانی با توجهی عمیق بنگرد. ازاینرو نوشتههای وی با نگارندگان سادهاندیش، بسیار متفاوت است. در ادامه با سه مورد از معروفترین دستنوشتههای ساعدی بیشتر آشنا میشویم.
کتاب عزاداران بیل بیان سرگذشت مردمانی در سرزمینی بینامونشان است که برای کشف راز و رمز شخصیتهای آن باید با تکتک آنها و حکایتهای مرموز و عجیبشان همراه شد و اتفاقات آن را یکبهیک در کنار هم چید و درنهایت به مفهوم کلی کتاب که مدنظر نویسنده میباشد، دستیافت. عزاداران بیل شامل 8 داستان مجزا و تفکیکشده است که به صورتی نامرئی رابطهای ناگسستنی باهم دارند، بهگونهای که نمیتوان به تفسیر کلی کتاب، بدون خواندن تمامی داستانهای آن پرداخت. سبک رئالیسم که موردعلاقه ساعدی است، در این کتاب نمودی دوچندان دارد و هدایت عناصر آن را به دست گرفته است و علاقهمندان به اینگونه دستنوشتهها را با نیرویی جادویی به خواندن و طی نمودن تمامی فرازهای کتاب دعوت میکند.
داستان کتاب گاو یکی از برجستهترین آثار غلامحسین ساعدی، ادیبِ روشنفکر و معاصر ایرانی میباشد که از وی مانند گهری گرانقدر برجایمانده است و «داریوش مهرجویی» توانسته یکی از بزرگترین فیلمهای سینمایی تاریخ ایران را با اقتباس از آن، به مدد بازیگران نامآور بسیاری، بسازد. این داستان به بیان زندگی یک مرد روستایی ساده و اتفاق مهم زندگی وی میپردازد و فروپاشی روانی او را بعد از این اتفاق بازگو نموده و واکنش همسر و روستاییان در برابر این مرد را به تصویر میکشد. داستان در عین سادگی دارای فراز و فرود شدیدی است و رابطه صمیمی و نزدیک یک مرد روستایی را با گاوش بازگو میکند و بهراحتی خواننده را در پیچوخم داستان با خود همراه میسازند.
اوضاع مستشاران خارجی که به طمع بلعیدن منافع ایرانیان در کشور مقیم شدهاند، با چهره تمثیل گونه در کتاب چوب بدستهای ورزیل بیان میشود و حالوروز مردمانی که به امید بهبود شرایط به دامن ناپاک آنها پناه بردهاند، با زبانی به شدت استعاری، بازگو میشود. این بار ساعدی به بیان واقعه ورود مستشاران خارجی به ایران و قیام مردم علیه آنها بهگونهای متمایز و دارای جایگاه و گرایشی متفاوت میپردازد و دیری نمیگذرد که کتاب وی به یکی از بهترینهای دههی چهل بدل میشود.
تلههای ذهنی مخوفی که در داستانها ساعدی بهوفور یافت میشوند، سبب شده قالب داستانهایش دنیایی از وحشت و دلهره را به روح و جسم خواننده سرازیر سازند. در این میان کتاب عزاداران بیل یکی از ستودهترین نوشتههای وی، سرشار از واقعیتهایی است که مرز خود را با خیال و توهم گمکرده و غرق در سادهترین مفاهیم دلهره برانگیز و اضطرابآور هستند. نیروهای ماورائی در کنار عناصر داستان مانند دریا، بیابان، خانههای کاهگلی و ... که گاهی از کالبد بیجان خود خارجشده و در هیبت موجود زنده و وهمآور جلوه میکنند، همگی جزئی از هویت داستان میباشند و بهیکباره تصور خواننده را از واقعی بودنشان بههمریخته و در توهمی رمزآلود غرق میسازند. از این رو کتاب عزاداران بیل بهترین کتاب غلامحسین ساعدی به شمار میرود، زیرا به مدد چنین صحنهسازیهایی به تعریف زندگی مردمانی میپردازد که خرافات تمام جوانب زندگی آنها را دربر گفته و روشی عقلانی برای حل مشکلات خود در پی نمیگیرند.
در شرح بیوگرافی غلامحسین ساعدی افتخارات بسیاری موج میزند که شاید برازندهترین آنها دعوت به انجمن قلم آمریکا و انجام سخنرانیهای متعدد در محافل این کشور باشد. بعدازآن میتوان به حضور در کانون نویسندگان ایران در قالب اولین اشخاص حاضر در این مجمع اشاره نمود. سردبیری مجله انتقاد کتاب و سردبیری مجله الفبا در اوایل دهه 50 و تهیه فیلمهای بلند بر اساس فیلمنامههای این نویسنده بزرگ، برگهای درخشان دیگری از زندگی پرکار و پرتلاش ساعدی بهحساب میآیند. البته از همکاری وی با احمد شاملو در چاپ «مجله ایرانشهر» در خارج از کشور نیز نمیتوان گذشت. غلامحسین ساعدی در کنار احمد شاملو
جاذبه آثار غلامحسین ساعدی سبب شد، نهتنها در ایران بلکه در جهان نیز طرفداران خاص خود را بیابد، بهگونهای که نقادان و نویسندگان بزرگی در شرح نوشتههای وی سخنان گرانبهای فراوانی نقل نمودهاند: «پرویز جاهد» در معرفی این نویسنده شجاع، جسور و پرتوان میگوید:
غنای تصویری، نگاه اجتماعی و نقادانه و ساختار دراماتیک قوی فیلمنامههای ساعدی سبب شده آثار ساختهشده بر مبنای این فیلمنامهها، فیلمهای موفقی در کارنامههای کارگردانهایشان باشند.
«پروفسور کدی» استاد تاریخ «دانشگاه ییل» در آمریکا بعد از پژوهش خود در مورد ایران معاصر در نقد ساعدی چنین میگوید:
ساعدی پس از ساخت فیلم گاو توسط داریوش مهرجویی که بر مبنای فیلمنامه وی بر روی پرده رفته بود، در غرب بیشتر از ایران شناخته شد.
همچنین آقای «محمدعلی سپانلو»، شاعر و منتقد ادبی، در توصیف ساعدی میگوید:
انتشار نمایشنامههای ساعدی از مهمترین رویدادهای ادبی ـ فرهنگی دههی چهل و پنجاه است.
گاو بر اساس قصهی عزاداران بیل توسط ساعدی نوشت شد و فیلم گاو که به شرح این داستان میپرداخت، سبب جهانیشدن نام این نویسنده توانمند گشته است.
ساعدی نویسندهای دور از مردم نبود و دائماً برای شناخت ایران و مردمان سرزمینش تلاش میکرد و این همپوشانی عالی بافرهنگ و اصالت را میتوان در بهترین کتاب غلامحسین ساعدی با نام کتاب عزاداران بیل یا دیگر آثاری چون ایلخچی و خیاو، حاصل سفر به آذربایجان، یا ترسولرز و اهل هوا، که آنها را بعد از سفر به بندرهای جنوب به تحریر درآورد، به عینه دید.
در واقع میتوان بهجرئت گفت که ساعدی عینیات جامعه را با قلم شیوایش بر روی صفحه سفید کاغذ درج مینمود. به همین دلیل آثارش مانند کتاب آرامش در حضور دیگران یا کتاب دایره مینا موردتوجه کارگردانان بسیاری قرار گرفت و به اقتباس از آن به تهیه فیلمهایی ماندگار پرداختند که هنوز با گذر زمان گرد کهنگی نگرفته و برای نسل جوان نیز جالبتوجه و تأملبرانگیز هستند.
عکسی تحسین شده از مراسم خاکسپاری غلامحسین ساعدی در فرانسه با حضور ایرانیان
یافتن مجموعه کامل کتابهای نویسندگان بزرگ در دنیای پرمشغله امروز کار سهلی به نظر نمیرسد، اما فروشگاه اینترنتی کتابانه با شناخت کافی از نویسندگان، شاعران و اصحاب قلم توانسته نیاز این بخش از جامعه را مرتفع نماید؛ اگر شما نیز قصد خرید کتابهای غلامحسین ساعدی یا هر رمان ایرانی دیگری را دارید، به وبسایت کتابانه مراجعه نموده و با سفارش آن، کتاب موردعلاقهی خود را درب منزل تحویل بگیرید.