کتاب شدم آنکه هستم | اروین د. یالوم

درباره‌ی کتاب شدم آنکه هستم اثر اروین یالوم

کتاب شدم آنکه هستم از آثار اروین د. یالوم با ترجمه‌ی مهرنوش شهریاری توسط نشر قطره به چاپ رسیده است. "کتاب شدم آنکه هستم" کتابی است که سرنوشت واقعی زندگی یک روان‌پزشک آمریکایی را به گونه‌ای خواندنی شرح می‌دهد. "اروین دیوید یالوم" متولد سال 1931 در واشنگتن دی سی آمریکا و در خانواده‌ای بسیار تنگدست، پا به جهان گذاشت؛ پس از سپری نمودن فراز و نشیب‌های بسیار در طول زندگی پر پیچ و خمش، سرانجام در رشته‌ی پزشکی دانشگاه بوستون و هم‌چنین رشته‌ی روان‌پزشکی دانشگاه نیویورک فارغ‌التحصیل گشت.

با اتمام دوره ی خدمت سربازی، در دانشگاه استنفورد به تدریس پرداخت و موفق گردید که الگوی روان شناسی هستی گرا یا اگزیستانسیال را پایه‌ گذاری نماید. وی به عنوان یکی از بزرگ ترین و مشهورترین نویسندگان و روان پزشکان موجود حال حاضر، در سراسر جهان توسط عموم مردم، شناخته شده می باشد. کتاب حاضر، تمامی مراحل زندگی شخصی او از قبیل دوران کودکی، جوانی و ... را در برمی گیرد که خود، شخصا آن را به رشته ی تحریر در آورده و در اختیار مخاطب قرار داده است.

وی با بکار گیری از گفتاری ساده، روان و صمیمی تمامی رویدادها و وقایعی را که تجربه کرده و هم چنین چگونگی شکل گیری شخصیت و تفکراتش را به گونه ای صادقانه توصیف نموده و به راحتی با خواننده ارتباط برقرار می کند.

بخشی از کتاب شدم آنکه هستم؛ نشر قطره

فصل یک: سرآغاز همدلی

ساعت سه صبح با هق هق گریه سر از بالش برمی دارم. بی سر و صدا، جوری که مزاحم مریلین نشوم، از بستر برمی خیزم و به دستشویی می روم، چشمانم را می شویم و از دستوراتی که در طول پنجاه سال به بیمارانم داده ام، پیروی می کنم: چشمانت را ببند، رویایت را دوباره در ذهنت مرور کن و آن چه را دیده ای بنویس.

حدودا ده یازده ساله ام. با دوچرخه از تپه ی بلندی که فاصله ی کمی از خانه دارد، پایین می آیم. دختری به نام آلیس را می بینم که در ایوان جلو خانه شان نشسته است. انگار کمی از من بزرگ تر است و با وجود کک و مک های قرمز صورتش، جذاب. از روی دوچرخه فریاد می زنم: «سلام، سرخکی.»

ناگهان یک مرد بسیار تنومند و ترسناک، جلو دوچرخه ام می ایستد و با گرفتن دسته های دوچرخه، متوقفم می کند. انگار می دانم پدر آلیس است.

سرم فریاد می زند: «آهای تو! اسمت هر چی که هست، یک دقیقه فکر کن ـ اگر فکر کردن بلدی ـ و این سوال رو جواب بده. فکر کن همین الان به دختر من چی گفتی و بگو ببینم: فکر می کنی با این حرف چه حسی به آلیس دادی؟»

من بیش از آن ترسیده ام که بتوانم جوابی بدهم. «زود باش، جواب بده. آهای بلومینگ دیلی [اسم مغازه ی خواربارفروشی پدرم بلومینگ دیل بود و بسیاری از مشتری ها فکر می کردند این فامیلی ماست]، شرط می بندم یه جهود باهوشی. پس زود باش، حدس بزن وقتی این حرف رو می زنی، آلیس چه حسی پیدا می کنه؟»

من می لرزم. از ترس لال شده ام.

«خیلی خب، خیلی خب. آروم بگیر، کارت رو آسون می کنم. فقط این رو جواب بده: باعث می شه آلیس با شنیدن حرف های تو حس خوب به خودش پیدا کنه یا حس بد؟»

فقط می توانم زیر لب من من کنم: «نمی دونم.»

«نمی تونی درست فکر کنی، هان؟ خب، کمکت می کنم فکر کنی. فرض کن من به تو نگاه کنم و بعضی جنبه های بد تو رو انتخاب کنم و هر بار که می بینمت درباره ی اونا حرف بزنم؟» از نزدیک به من زل می زند: «یک آشغال کوچیک توی دماغته، هان؟ چه طوره بهت بگم دماغو؟ گوش چپت از گوش راستت بزرگ تره. فرض کن هر بار که می بینمت، صدات بزنم: آهای گوش گنده؟ یا نظرت درباره ی پسر جهوده چیه؟ آره، به نظرت چه طوره؟ خوشت می آد؟

در رویا می دانم این اولین بار نیست که دوروبر این خانه دوچرخه سواری کرده ام، هر روز همین کار را می کنم، رکاب می زنم و آلیس را با همان کلمات صدا می کنم تا باب گفت و گو را باز کنم، سعی می کنم با او دوست شوم و هر بار که فریاد زده ام «هی سرخکی»، آزارش داده ام و تحقیرش کرده ام. از آسیبی که بار آورده ام و نیز از این حقیقت که در تمام این مدت نتوانسته ام ببینم چه می کنم، بسیار وحشت زده ام.»

وقتی کار پدر آلیس با من تمام می شود، آلیس از پله های ایوان...

فهرست

فهرست کتاب شدم آنکه هستم

یاداشت مترجم

فصل 1: سرآغاز همدلی

فصل 2: در جست و جوی مربی

فصل 3: دلم می خواهد برود

فصل 4: بازگشت به گذشته

فصل 5: کتابخانه، الف تا ی

فصل 6: جنگ مذهبی

فصل 7: پسر بچه ی قمارباز

فصل 8: تاریخچه ی کوتاهی از خشم

فصل 9: میز قرمز

فصل 10: ملاقات با مریلین

فصل 11: روزهای کالج

فصل 12: ازدواج با مریلین

فصل 13: نحستین بیمار روان پزشکی ام

فصل 14: کارورزی: دکتر بلک وود اسرار آمیز

 فصل 15: سال های جانز هاپکینز

فصل 16: انتقالی به بهشت

فصل 17: رسیدن به خشکی

فصل 18: یک سال در لندن

فصل 19: عمر کوتاه و آشفته ی گروه های رویارویی

فصل 20: اقامت موقت در وین

فصل 21: هر روز یک قدم نزدیک تر

فصل 22: آکسفورد و سکه های افسونگر آقای اسفیکا

فصل 23: روان درمانی اگزیستانسیال

فصل 24: رویارویی با مرگ همراه با رولو می

فصل 25: مرگ، آزادی، تنهایی و معنا

فصل 26: گروه های بیماران بستری و پاریس

فصل 27: سفر به هندوستان

فصل 28: ژاپن، چین، بالی و جلاد عشق

فصل 29: وقتی نیچه گریست

فصل 30: دروغ گویی روی مبل

فصل 31: مامان و معنی زندگی

فصل 32: در باب یونانی شدن

فصل 33: هنر درمان

فصل 34: دو سال با شوپنهاور

فصل 35: خیره به خورشید نگریستن

فصل 36: کارهای نهایی

فصل 37: امان از پیامک درمانی!

فصل 38: زندگی ام در گروه ها

فصل 39: در باب آرمانی شدن

فصل 40: مبتدی در سال خوردگی

سپاسگزاری

• خاطرات یک روانپزشک
• نویسنده: اروین د. یالوم
• مترجم: مهرنوش شهریاری
• ویراستار علمی: دکتر سپیده حبیب
• انتشارات: قطره