کتاب یادگار عاشورا (گذری بر زندگی امام سجاد)

کتاب یادگار عاشورا به روایت حمید گروگان توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

کتاب به بخش هایی از زندگی امام سجاد (ع) پرداخته است. داستان کتاب از روزهایی آغاز می شود که امام زین العابدین (ع) به همراه پدر و خواهران و برادران خود در شهر مدینه زندگی می کردند. روزهایی قبل از سال 60 هجری قمری و حوادث عاشورا. پس از آن که یزید به جای پدرش معاویه بر تخت حکومت نشست از حاکم مدینه خواست تا به زور از امام حسین (ع) بیعت بگیرد. امام که نمی خواهند با فردی مثل یزید بیعت کنند به مکه می روند. در همین زمان نامه هایی از اهالی کوفه به امام حسین (ع) می رسد که مردم کوفه از امام خواسته بودند که به کوفه بیایند تا با ایشان بیعت کنند. امام ابتدا فرستاده ی خود مسلم بن عقیل که پسر عمویشان هستند را به کوفه می فرستند و در نهایت در حالی که مراسم حج را نیمه کاره رها کرده اند به همراه خانواده و یارانشان راهی کوفه می شوند. ماجراهای کاروان امام و همراهانشان در طول مسیر و وقایع روزهای قبل و بعد از عاشورا از زبان امام سجاد (ع) بیان می شود. بعد از وقایع دردناک عاشورا امام سجاد(ع) به عنوان سرپرست کاروان و اسیران به جا مانده از واقعه ی عاشورا به سمت کوفه و سپس شام حرکت می کنند. سخنرانی های ایشان در کوفه و شام مردم را نسبت به وقایع عاشورا و حکومت ظالمانه ی یزید آگاه می کند. داستان کتاب تا دوران حکومت عبدالملک و پسرانش ولید و هشام که هم زمان با دوران زندگی امام سجاد (ع) بر مردم حکومت می کردند، می گذرد. در انتهای کتاب سخنانی ارزشمند از این امام بزرگوار به چاپ رسیده است.

 

برشی از متن کتاب

نامش علی بود. با پدرش - امام حسین (علیه السلام) - و خواهران و برادرانش در شهر مدینه زندگی می کرد. مادر عزیزش را سالها پیش از دست داده بود. برادرش - علی- چند سال از او بزرگتر بود و برای همین، علی اکبر صدایش می کردند. برادر کوچک تری هم داشت که پدر، نام او را علی اصغر گذاشته بود؛ سه برادر و هر سه علی ! و او چقدر به برادرانش علاقه داشت و چقدر خواهرانش ، فاطمه، سکینه و رقیه را دوست داشت و چه محبتی داشت به عمه هایش، زینب و ام کلثوم. علی بن الحسین(علیه السلام) در مدینه به دنیا آمده بود. مدینه، شهر جدش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، شهر پدربزرگش علی (علیه السلام)، شهر پدرش امام حسین(علیه السلام) و شهر همه ی بنی هاشم بود. شهری آباد، با نخلستانهای بسیار و چاههایی که یادگار پدربزرگ عزیزش بود و هنوز آب فراوان داشت. مدینه بود و کوچه و بازارها و خانه های گلی و محله ای به نام بنی هاشم. در همان نزدیکی، مسجدی که قبر جدش رسول خدا(ص) در آنجا بود و نیز قبرستانی به نام بقیع که مادر بزرگ عزیزش، حضرت فاطمه (س) و عموی شهیدش، امام حسن(ع) در آنجا آرمیده بودند. هروقت دلش می گرفت به آن قبرستان می رفت و دعا می خواند و گریه می کرد. بارها از پدرش - امام حسین (ع) - خواسته بود از گذشته ها برایش بگوید و پدر بارها نشسته بود و با صبر و حوصله از گذشته ها گفته بود؛ آن قدر دقیق که علی بن الحسین(ع) احساس می کرد همه شنیده ها را به چشم خود دیده است. پدرش، ماجرای شهادت پدربزرگ مهربانش، حضرت علی(ع) را هم تعریف کرده و گفته بود که آن موقع، در شهر کوفه زندگی می کرده اند و چند سال پس از شهادت امیرالمومنین(ع) به مدینه برمی گردند. نیز برایش تعریف کرده بود که امام حسن(ع) چه مظلومانه در مدینه به شهادت می رسد و چگونه معاویه سالها بر تخت حکومت می نشیند. حال شصت سال از زمان هجرت پیامبر(ص) گذشته و علی بن الحسین(ع) بیست و سه ساله است. یزید، پسر معاویه، در شهر شام بساط خوش گذرانی فراهم کرده است و خود را خلیفه مسلمانان می داند. شراب می نوشد، قمار می کند و در حال مستی، نماز هم می خواند! سگ و میمونی هم دارد که با آنها، همبازی می شود. یزید در این فکر است که حسین(ع) باید تسلیم او شود. ...

نویسنده

" حمید گروگان " متولد سال 1330 در تهران به دنیا آمد. او کارشناس ادبیات است. ایشان آثاری برای کودک، نوجوان و بزرگسال نوشته است. از ایشان 50 کتاب اعم از تالیف، تدوین، تحقیق و حدود 100 کتاب به عنوان ویراستار به چاپ رسیده است. ایشان تا کنون موفق به کسب جوائز، لوحها و تقدیرنامه های گوناگون شده اند. از آثار ایشان می توان از " گفت و شنودی با حافظ "، "‌تشنه لبان "، "‌طوطی هند‌"، " شمس و چهار قمر "، " ‌کمتر از خسی در میقات " و "‌یاد یار و دیار " نام برد.

گذری بر زندگی امام سجاد (ع) (از سری کتاب های بنفشه) به روایت: حمید گروگان انتشارات: قدیانی