کتاب مجموعه آثار یدالله رویایی به کوشش فیض شریفی توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
این کتاب از مجموعۀ 15 جلدیِ «شعر زمان ما»، مجموعهای حاویِ مجموعه آثار شاعران بزرگ معاصر میباشد. کتاب حاضر مجموعه آثار یدالله رویایی را دربر میگیرد که شامل 8 دفتر شعر به نامهای «بر جادههای تهی»، «از دوستت دارم»، «شعرهای دریایی»، «دلتنگیها»، «لبریختهها»، «هفتاد سنگ قبر»، «من گذشته: امضا» و «در جستجوی آن لغت تنها» میشود. «یدالله رویایی» شاعر ایرانی، در سال 1311 در دامغان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پایان دوران دبیرستان در دامغان سپری کرد و سپس عازم تهران شد. تمایلات سوسیالیستی او در جوانی موجب دستگیریاش در سال 1332 شد. او از سن 22 سالگی شعر گفتن را آغاز نمود و اشعارش را در نشریههای مختلفی با تخلص «رویا» منتشر میکرد. رویایی در سال 1344 به همراهیِ احمد شاملو هفتهنامهی «بارو» را تأسیس کرد.
در همین سال او اولین دفتر شعر خود را با نام «بر جادهی تهی» به چاپ رساند و کمی بعدتر دفتر «شعرهای دریایی» او توسط انتشارات مروارید منتشر میشود که چندین بار تجدید چاپ میشود. رویایی در سال 1346 با همراهی ابراهیم گلستان و محمود زند، انتشارات روزن را راهاندازی میکنند و یک سال بعد، در سال 1347 دفتر شعر «از دوستت دارم» را منتشر کرده. یدالله رویایی در سال 1348 به همراهی برخی هنرمندان آوانگارد مانیفست «حجمگرایی (اسپاسمانتالیسم)» را منتشر میکند که منجر به خلق نگرش جدید در دنیای شعر با عنوان «شعر حجم» میشود و شاعرانی همچون هوشنگ چالنگی، پرویز اسلامپور، محمود شجاعی و... از این بیانیه حمایت کردند.
اشعار رویایی در ابتدا درونمایههایی رمانتیک - اجتماعی دارند، در اولین دفتر شعر او، «بر جادههای تهی»، با اشعاری رمانتیک و روشن روبه رو میشویم که گاه از زبان و بیانی نیمایی بهره میبرند. اما در ادامه در سال 1348 با انتشار بیانیه حجمگرایی، مسیر خود را از شعر رمانتیک جدا کرد و ساختار و دنیای جدیدی را به اشعارش وارد میکند. رویایی در سال 1358 مدرسهی زبان و ادبیات فارسی را در پاریس تأسیس میکند و دفتر شعر «لبریختهها» را نیز در سال 1364 در پاریس به چاپ میرساند که در ایران نیز توسط انتشارات نوید شیراز منتشر شد. او در سال 1358 به فرانسه مهاجرت کرد و هماکنون نیز ساکن شهر پاریس میباشد.
فهرست
- سخن ناشر
- پیشگفتار
- بر جادههای تهی
- از دوستت دارم
- شعرهای دریایی
- دلتنگیها
- لبریختهها
- به گزین اشعار «هفتاد سنگ قبر»
- به گزین اشعار «من گذشته: امضا»
- به گزین اشعار «در جستجوی آن لغت تنها»
برشی از متن کتاب
از دوردست عمر،
تا سرزمین میلادم،
صدها هزار فرسخ بود.
با اسبهای خسته که راه دراز را
طوفان ضربههای سم آرند ارمغان،
یا بوی خیس یال،
و طبل بیقرار نفسها،
پرواز تازیانهی خود را فراز راه
افراشتم.
انبوه لال فاصلهها را
ـ این خیل خیرگیها را ـ زیر پای خویش،
انباشتم.
دیدم که شوق آمدن من،
یکباره ازدحام عظیم سکوت شد
دیدم تولدم به دیارش غریب بود
و سایهای که سوخته ز آوارگی، هنوز
در آفتابها،
دنبال لانهی تن من
میگردد.
تنهایی زمین من، آنجا
با صد شکاف بیهده، رؤیای سیل را
خندیده است
پیشانی شکستهی باروها،
راز جهان برهنگی را به چشم دهر،
باریده است
اوج منارهها،
کز هول تند صاعقه سر باختند،
در بیزبانیاش ـ همه سرشار سنگ ـ
خاموش مانده، وسعت شنهای دور را
و بامها به ریزش هر باران
غربال میشوند
ـ با خاکهایشان که زمان گرسنه را،
در آفتابهاش به زنجیر دیدهاند ـ
اندامهای نور، به سودای سایهها
پامال میشوند
ـ با فوجشان که ظلمت تسلیم را
بیگاه در خشونت تقدیر دیدهاند ـ
ـ ای یادگارهای ویران!
(ترکیبی از غلافتهی از مار)
آن مار، آن خزندهی معصوم
من بود کز میان شما بگریخت
و جلد گوهرین سر ویرانهها نهاد
تا روزگار ـ این بسیار ـ
بگذشت...
من از هراس عریانی،
بر خویش جامه کردم نامم را.
اینک کدام نام، مرا خواندهست؟
اندیشه میکند:
شاید گریز سایهی بالی؟
شاید طنین بانگ اذانی!...
آن برجهای کهنه، که ماندند
بیبغبغوی گرم کبوترها،
پرهای سرد و ریخته را دیریست
با بادهای تنها، بیدار میکنند
و ریگزارها ـ که نشانی ز رود و دشت ـ
گویی درختها و صداها را،
تکرار میکنند.
شاعر: یدالله رویایی
انتشارات: نگاه
نظرات کاربران درباره کتاب یدالله رویایی (شعر زمان ما 12)
دیدگاه کاربران