درباره کتاب کتابها و آدمها نوشته مهران افشاری
این کتاب مجموعه ای از پانزده گفتار ساده درباره ادبیات فارسی و تاریخ فرهنگی ایران می باشد که جهت مطالعه برای همه علاقه مندان به ادبیات و فرهنگ کهن فارسی نوشته شده است. کتاب حاضر بر خلاف دیگر آثار مهران افشاری، هیچ گونه سخن علمی غیر قابل فهم و پیچیده ای ندارد و با زبانی ساده حضور پر رنگ ادبیات فارسی را در زندگی خودش به تصویر کشیده است. همچنین گزیده ای از شعر و نثرهای فارسی را نیز به این مجموعه افزوده تا همه علاقه مندان، به خصوص جوانانی که می خواهند با گذشته فرهنگ و ادبیات ایران بهتر آشنا شوند، نمونه ای از بهترین آثار گذشتگان را نیز در دسترس داشته باشند. نویسنده، این مجموعه را در دو بخش تنظیم کرده است. بخش اول با عنوان "کتابها" ده گفتار درباره برخی از آثار ادبیات را از شاهنامه فردوسی گرفته تا اشعار فروغ فرخزاد بیان می کند. افشاری در این بخش، به تحلیل هایی درباره کتاب هایی که در ذهنش اش ماندگار شده اند می پردازد و آن ها را از زاویه دید خودش مورد نقد و بررسی قرار می دهد. در بخش دوم با نام "آدمها" نیز درباره پنج تن از شخصیت های برجسته دنیای ادبیات معاصر می گوید که خودش فرصت دوستی و مصاحبت با آن ها را داشته و از هم نشینی با این افراد نکات بسیار مفیدی آموخته است. همه تلاش نویسنده برای گرداوری چنین مجموعه ای نمایش تصویریِ روشن از گذشته ی پربار ادبیات فارسی است، چرا که او اعتقاد دارد، آینده ی ادبیات و فرهنگ هر کشوری را، گذشته آن فرهنگ می سازد.
برشی از متن کتاب کتابها و آدمها
در زندگی ام کمتر از خواندن کتابی به خود بالیده ام اما مطالعه دو کتاب را وقتی بعد از چند سال تمام کردم از این که موفق به مطالعه آنها شدند به خود بالیدم. آن دو کتاب گرانقدر یکی قرآن مجید بود و دیگری مثنوی شریف. شانزده ساله و دانش آموز سال دوم دبیرستان بودم که دبیر انشایم در کلاس درس در حین صحبت هایش گفت اگر کسی بخواهد یک دایرة المعارف درباره عرفان و تصوف داشته باشد مثنوی را باید بخرد. من از کلاس پنجم دبستان با حکایت جالب موسی و شبان که در کتاب فارسی ام بود و آن را از بر کرده بودم با مثنوی آشنا شده بودم .ابیات بشنو از نی، نی نامه را هم در کلاس های بالاتر در کتاب درسی فارسی ام خوانده بودم. اما بیشتر از آنها چیزی از مثنوی نمی دانستم. با حرف دبیر انشایم تصمیم گرفتم مثنوی را بخرم و بخوانم. پس از یک روز که با مادرم از پیش یک کتابفروشی می گذشتیم از او خواستم برای من یک مثنوی بخرد. به کتابفروشی رفتیم و مادرم یک مثنوی معنوی حجیم که روی جلد آن نوشته شده بود با حواشی م. درویش برایم خرید. همان روز شروع به خواندن آن کردم. نی نامه و نیمی از حکایت شاه و کنیزک را خواندم و از حواشی م. درویش معنی لغت هایی را که نمی دانستم میفهمیدم. از همان اول با خواندن این کتاب حالی خوش، حالی که وصل شدنی نیست فقط میتوانم گفت که در آن حال احساس پاک شدن و نزدیکی به خدا را می کردم به من دست داد. از آن پس وقت و بی وقت مثنوی را در بغل میگرفتم و مطالعهی آن را ادامه می دادم و آن حال خوش به من دست میداد. بعدها که بزرگتر شدم و با اهل ادب صحبت کردم دانستم هر کس مثنوی را بخواند حالی خوش پیدا میکند. میدانستم این حال از جانب مولاناست اما جسارت نکردم به زبان بیاورم تا سالها بعد روزی که در دفتر مجله هستی نزد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن بودم، از تفسیر مثنوی در خواننده آن سخن گفتم و دکتر اسلامی تعبیر زیبایی را به کار برد که بر دلم نشست گفت: این حال خوش تأثیر نفس مولاناست. درست است. مثنوی را که می خوانی به مولانا جلال الدین وصل میشوی. به محضر پاک او راه می یابی و نفس قدسی آن مرد الهی در تو اثر می کند. به ویژه آن جاهایی که او در بین حکایت ها از خود بی خود می شود و شور و هیجان اش را وصف میکند و بی پرده راز دلش را با تو می گوید، دستت را می گیرد از زمینت می کند و تا اوج آسمان ها می بردت. مثنوی مانند کتاب های آسمانی است. آدمی را به یاد خدا می اندازد، از احوال زمینی دور و به خدا نزدیک می کند. بیجهت نیست که قرآن پارسی نام گرفته است. مثنوی کتابی برای خودسازی است آدمی را راهنمایی می کند که باطن خود را تصفیه و اخلاق خود را اصلاح کند.
فهرست
- یادداشت
- دیباجه
- کتابها
- شاهنامه شناسنامه ماست
- گزیده ای از پایان رزم رستم و اسفندیار
- کلیله و دمنه و حکایت های حیوانات
- حکایتی از کلیله و دمنه بهرام شاهی
- مثنوی معنوی
- نمونه ای از اشعار عاشقانه و شورانگیز مثنوی
- فخرالدین عراقی و شعر او
- غزلی از عراقی
- این گلستان همیشه خوش باشد
- سه حکایت از گلستان
- معمای حافظ
- دو غزل از خواجه حافظ
- امیر ارسلان نامدار
- پاره ای کوتاه از قصه امیر ارسلان
- قصه های صمد بهرنگی
- نمونه ای از نثر داستانی بهرنگی
- مهدی اخوان ثالث و آخر شاهنامه او
- پاره هایی از شعر آخر شاهنامه
- شاعر ستاره ها، فروغ فرخزاد
- نمونه هایی از اشعار فروغ فرخزاد
- آدمها
- مام استادم، خانم دکتر مزداپور
- نمونه ای از نثر خانم دکتر مزداپور
- دانشمندی وارسته از عالم خاک
- نمونه ای از نثر استاد عبدالحسین حائری
- استاد دکتر زرین کوب، مرد قلم
- نمونه ای از نثر دکتر عبدالحسین زرین کوب
- ایرج افشار، آن پیر فرزانه
- نمونه ای از نثر استاد ایرج افشار
- مردی از تبار بزرگان تاریخ ایران
- نمونه ای از نثر دکتر محمد امین ریاحی
- نمایه
(کتابها و آدمهایی که فراموش نمی کنم، پانزده گفتار درباره ی ادبیات فارسی و تاریخ فرهنگی ایران همراه با گزیده ای از شعر و نثر فارسی) نویسنده: مهران افشاری انتشارات: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب کتابها و آدمها | مهران افشاری
دیدگاه کاربران