کتاب 10 قصه از هزار و یک شب | انتشارات قدیانی
- انتشارات : قدیانی
- مترجم : حسین فتاحی
- تگ : قصه های قشنگ و قدیمی
محصولات مرتبط
درباره کتاب 10 قصه از هزار و یک شب
کتاب 10 قصه از هزار و یک شب جلد اول از مجموعه داستانهای "قصههای قشنگ و قدیمی" میباشد که برای مطالعهی کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
هزار و یک شب اثری ماندگار و برجسته است که از مجموعهای داستان جذاب و خواندنی تشکیل میشود. ولی مطالعهی این اثر برای کودکان و نوجوانان قابل فهم نمیباشد. از همین روی، کتاب قصههای قشنگ و قدیمی، ده روایت از این مجموعه را با استفاده از واژگانی ساده روان ارائه نموده تا کودکان و نوجوانان نیز بتوانند به راحتی آن را خوانده و از حکایتهایش لذت ببرند.
به عنوان مثال در داستان "ماهیگیر و دیو":
شخصیت اصلی قصه، ماهیگیری فقیر است که از طریق صید ماهی، هزینههای زندگی خود و خانوادهاش را تامین میکند. ماجرای او از یک روز ناامیدکننده آغاز میگردد؛ ماهیگیر قصه، علیرغم تلاش فراوان، در شکار موفق نمیشود؛ به طوری که حتی یک ماهی نیز در تورش به دام نمیافتد. از همین روی، درمانده و عاجز از درگاه خداوند درخواست میکند که روزی امروزش را نیز نصیبش نماید و او را دست خالی به ساحل بازنگرداند.
دقایقی بعد، شیء سنگین و مرموزی در تور ماهیگیری این مرد، به دام میافتد. بنابراین، او، کنجکاوانه تور را به داخل قایق کشیده و سپس آن را مورد بررسی قرار میدهد. وی، در کمال تعجب، با خمرهای بزرگ مواجه میشود؛ خمرهای که درب آن محکم بسته شده و مهر حضرت سلیمان نیز بر رویش به چشم میخورد.
ماهیگیر با تصور اینکه داخل خمره طلا و جواهرات وجود دارد، درب آن را باز میکند. به محض باز شدن خمره، دود سیاهی از دهانهی آن خارج گشته و دیو بزرگ و تنومندی ظاهر میشود. همین رویداد غیرمنتظره مرد قصه را با ماجراهایی پرکشش روبهرو میکند.
بخشی از کتاب 10 قصه از هزار و یک شب
جزیره ای که نهنگ بود
روزی، روزگاری، بازرگانی بود که او را سندباد بحری صدا می کردند. کار او این بود که کالاهای مختلفی می خرید، سوار کشتی می شد و آن ها را به سرزمین های دیگر می برد و در آنجا می فروخت.
بعد کالاهای دیگری می خرید و به شهر خودش می آورد. در یکی از سفرها، کشتی آن ها به جزیره ای رسید. جزیره ای سرسبز و قشنگ که تا آن روز کسی مثل آن را ندیده بود.
همه ی تاجرها خوشحال و خندان از کشتی پیاده شدند. بعضی ها رفتند دنبال گردش بعضی ها دنبال آماده کردن غذا بعضی ها هم لباس هایشان را شستند و روی شاخه ی درختان پهن کردند.
ناگهان فریاد ناخدای کشتی بلند شد که: «زود باشید، سوار کشتی شوید. اینجا جزیره نیست. یک ماهی غول پیکر است که به خواب رفته و روی پشت آن درخت و سبزه روییده. حالا که روی پشتش آتش روشن کرده ایم، بیدار شده و دارد حرکت می کند برود زیر آب.
ناخدا این را گفت و پرید داخل کشتی . چند نفر دیگر هم که نزدیک بودند سوار کشتی شدند. اما بیشتر مسافرها به کشتی نرسیدند. همان طور که ناخدا گفته بود ماهی بزرگ حرکت کرد و رفت زیر آب و مسافرها را ریخت وسط دریا. از جمله این مسافرها سندباد بود. او روی آب دست و پا می زد و دنبال تخته پاره ای بود که خودش را به آن بند کند.
کمی جلوتر یک تنه درخت روی آب شناور بود. سندباد خودش را به آن رساند. سعی کرد به طرف کشتی شنا کند و خودش را به آن برساند و سوار شود. اما ناخدا، آن قدر ترسیده بود که بادبان ها را کشید و کشتی را به سرعت از آنجا دور کرد.
سندباد ماند و همان تکه چوب. چند روز روی دریا شنا کرد تا به جزیره ای رسید. کنار ساحل شاخه ی درختی را گرفت و خودش را کشید بالا. بعد روی جزیره راه افتاد. چون هم گرسنه بود و هم تشنه. کمی از میوه ی درخت ها خورد و چشمه ی آبی پیدا کرد و چند مشت آب به سر و صورتش زد.
کنار درخت نشست تا خستگی درکند. ناگهان دید...
کتاب ده قصه از هزار و یک شب، به روایت حسین فتاحی با تصویرگری فرهاد جمشیدی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب 10 قصه از هزار و یک شب
-
ماهیگیر و دیو
-
حکیم رویان و ملک یونان
-
شاهین و پادشاه
-
علاء الدین و چراغ جادو
-
جزیره ای که نهنگ بود
-
دره ی الماس ها
-
بچه شیر و آمیزاد
-
چشمه ی جادویی
-
دراج و لاک پشت ها
-
قاضی پنج ساله
- قصههای قشنگ و قدیمی 1
- کتابهای بنفشه
- به روایت: حسین فتاحی
- تصویرگر: فرهاد جمشیدی
- انتشارات: قدیانی
مشخصات
- نویسنده حسین فتاحی
- مترجم حسین فتاحی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع خشتی کوچک
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 132
- تصویرگر فرهاد جمشیدی
- انتشارات قدیانی
نظرات کاربران درباره کتاب 10 قصه از هزار و یک شب | انتشارات قدیانی
دیدگاه کاربران