کتاب یه حرف یه حرف حرفای من کتاب شد اثر محمد علی بهمنی توسط نشر فصل پنجم به چاپ رسیده است.
در این اثر یکصد ترانه از شاعر نامدار کشورمان، استاد بهمنی به چاپ رسیده است. اکثر ترانه های این کتاب اجرا شده اند. اشخاصی مثل زنده یاد ناصر عبداللهی و... این اشعار را خوانده اند. این شاعر نامدار مجموعه ای از بهترین کارهایش را در این کتاب، گرداوری کرده و می توان گفت تمامی این صد ترانه زیبا هستند و لذت ادبی زیادی را به انسان می دهند.
برشی از متن کتاب
- هنوز این دیوار سنگی سایه بون واسه من
- سقف کوتاه اتاقم آسمون واسه من
- هنوز اون پرده همون رنگه همون رنگ کبود
- با همون شکل قدیمی با همون نقشی که بود
- اما ما اونی که بودیم دیگه نیستیم واسه هم
- تو خودت اینو میدونی چی بگم من چی بگم
- گلهها خیلی زیادن قد دیوارای شهر
- چی بگم گفتنیها همیشه تلخن مثل زهر
- هنوز آیینه رو طاقچه است هنوز عکسها رو دیواره
- هنوزم پنجره بسته است با من کاری نداره
- اما ما اونی که بودیم دیگه نیستیم واسه هم
- تو خودت اینو میدونی چی بگم من چی بگم
- ............................................................
- دل من یه روز به دریا زد و رفت
- پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
- پاشنه ی کفش فرارُ ور کشید
- آستین همتُ بالا زد و رفت
- .
- یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
- سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت
- حیوونی تازگی آدم شده بود
- به سرش هوای حوا زد و رفت
- .
- دفتر گذشته ها رو پاره کرد
- نامه ی فرداها رو تا زد و رفت
- حیوونی تازگی آدم شده بود
- به سرش هوای حوا زد و رفت
- .
- دل من یه روز به دریا زد و رفت
- پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
- زنده ها خیلی براش کهنه بودن
- خودشُ تو مرده ها جا زد و رفت
نویسنده
محمدعلی بهمنی (زادهٔ 27 فروردین 1321 در اندیمشک)، شاعر و غزلسرای ایرانی است. بسیاری بر این عقیدهاند که غزلهای او وامدار سبک و سیاق نیما یوشیج است. نخستین شعر بهمنی در سال 1330، یعنی زمانی که او تنها 9 سال داشت، به چاپ رسید. وی دربارهی تولّد خود میگوید: «دو ماه به زمان تولّدم باقیمانده بود، که برادرم در دزفول بیمار میشود. خانواده هم از این فرصت استفاده میکنند تا به عیادتش بروند. این است که در قطار بهدنیا آمدم و در شناسنامهام درج شدمتولّد اندیمشک، چون دایی من در ثبت احوال آن منطقه بود، شناسنامهام را همان زمان میگیرد. البتّه زیاد آنجا نبودم، همان زمان 10 روز یا یکماه را در آنجا سپری کردیم، در اصل تهرانی هستیم. پدرم برای ده ونک و مادرم برای اوین است. در اصل ساکن خود بندرعباس بودیم. دوران کودکی را تهران، بخش شمیرانات، شهر ری، کرج و... بهصورت پراکنده بودیم، چون پدرم شاغل در راهآهن بود، مأموریتهای ایستگاهی داشتند. از سال 1353 به بندرعباس رفتم. او در چاپخانه با فریدون مشیری که آن روزها مسؤول صفحهی شعر و ادب هفتتار چنگ مجلۀ روشنکفر بود، آشنا شد و نخستین شعرش در سال 1330، زمانی که تنها 9 سال داشت، در مجله ی روشنفکر به چاپ رسید. شعرهای وی از همان زمان تاکنون بهطور پراکنده در بسیاری از نشریات کشور و مجموعه شعرهای مختلف وجراید، انتشار یافتهاست.
(یکصد ترانه انتخابی) شاعر: محمدعلی بهمنی انتشارات: فصل پنجم
نظرات کاربران درباره کتاب یه حرف یه حرف حرفای من کتاب شد
دیدگاه کاربران